علت تکرار آیه در سوره کافرون

0 371

به طور کلی در زبان عربی هر تکراری، مذموم نیست و تکرار هميشه از عوامل مخلّ فصاحت به شمار نمي آيد، بلکه بر عکس گاهي از اسباب فصاحت و بلاغت در کلام است، مخصوصا در متونی که از فصاحت و بلاغت برخوردار هستند باید اسرار تکرار را بررسی کرد.

به طور کلی در زبان عربی هر تکراری، مذموم نیست و تکرار هميشه از عوامل مخلّ فصاحت به شمار نمي آيد، بلکه بر عکس گاهي از اسباب فصاحت و بلاغت در کلام است، مخصوصا در متونی که از فصاحت و بلاغت برخوردار هستند باید اسرار تکرار را بررسی کرد.

تاریخ انتشار : 1397/2/26

بازدید : 5381

سوال

چرا در سوره کافرون عبارت وَ لا أَنْتُمْ عابِدُونَ ما أَعْبُد دوباره تکرار شده است؟

پاسخ

به طور کلی در زبان عربی هر تکراری، مذموم نیست و تکرار هميشه از عوامل مخلّ فصاحت به شمار نمي آيد، بلکه بر عکس گاهي از اسباب فصاحت و بلاغت در کلام است، مخصوصا در متونی که از فصاحت و بلاغت برخوردار هستند باید اسرار تکرار را بررسی کرد. نه اینکه به بهانه وجود تکرار، آن را فصیح و بلیغ ندانست. به عنوان مثال در اشعار قدیم ادبیات عرب که متون مبنای ادبیات عرب شمرده می شوند و برای استخراج  قواعد صرف و نحو، یا معانی و بیان بدان ها استشهاد می شود، اگر تکراری باشد آن را غیر فصیح نمی دانند بلکه به دنبال علت تکرار در آن می گردند. متن قرآن هم نه تنها از این قاعده مستثنا نیست بلکه از آن جا که فصاحت و بلاغت قرآن ، یکی از عوامل اعجاز آن ، قلمداد می شود به طوری که در زمان نزول، تمام سخنوران عرب را به اعجاب و تسلیم در برابر فصاحت و بلاغت آن واداشت ، متن قرآن از متون شاخص برای استخراج قواعد صرف و نحو و معانی و بیان به شمار می آید.

مساله تکرار در ادبیات قدیم عربی مورد توجه نویسندگان بوده و آن ها بیشتر از معاصرین به این نکته توجه کرده اند مخصوصا برخی از مفسرین در آثار خود به طور مستقل بدین مساله پرداخته اند کسانی مثل ابن اثیر و ابوهلال عسکری و امثال آن ها باب مستقلی را به این امر اختصاص داده اند. حتی برخی مانند محمود بن حمزه کرمانی اثری مستقل به نام اسرار التکرار فی القرآن (اسرار تکرار در قرآن) تالیف کرده اند )ر.ک به مق : بلاغت تکرار در قرآن و شعر قدیم عربی / مهدی خرمی)

برای همین تکرار علل مختلفی می تواند داشته باشد، گاهی تکرار برای تاکید بیشتر است و گاهی در عین اینکه لفظ یک کلمه یا جمله ای تکرار شده است اما در موقعیت خاص خود معنا و پیامی غیر از کلمه و جمله اول دارد. و گاهی عوامل دیگری موجب تکرار است که باید در هر متنی این عوامل را جداگانه بررسی کرد. در قرآن غیر از سوره کافرون در سوره های الرحمن، مرسلات، قمر نیز این تکرار ها وجود دارد که به هر کدام از آن ها باید جداگانه پرداخت.

اما آن چه که در سوره کافرون، می توان آن را عامل تکرار جمله مورد نظر شمرد از باب تناسب جواب است. و این در کلام عرب و حتی در زبان فارسی هم رواج دارد مثلا  در بین یکی از قبایل آن زمان به جای (ال) از (ام) استفاده می شده است برای همین به جای گفتن (القمر) می گفتند (ام قمر) . روزی گروهی از این ها خدمت پیامبر می رسند و می پرسند ( ا من ام برّ ام صیام فی ام سفر)  که منظورشان این بوده : (ا من البر  الصّیام فی السّفر)  آیا روزه گرفتن در سفر ، بر و نیکی به حساب می آید که پیامبر ص مطابق با  گویش آن ها  فرمودند: لیس من ام بر ام صیام فی ام سفر (روزه گرفتن در سفر ، نیکی و برّ به حساب نمی آید) در واقع پیامبر ص هم برای تناسب ، با همان گویش آن ها جواب می دهند. یا زمانی از یکی از علما سوال می شود: هل أتی آیهٌ فی علیٍّ؟ (آیا آیه ای در شان علی ع نازل شده است؟) و آن عالم جواب می دهد: هل أتی آیهٌ فی علیٍّ!  یعنی هل أتی (سوره هل أتی یا همان سوره انسان) در شان علی ع نازل شده است!

اما داستان سوره کافرون طبق روایتی که در تفسیر قمی آمده بدین صورت است که در زمان امام صادق ع ، شخصی به نام ابوشاکر از ابی جعفر احول سوال می کند که چرا این جمله در سوره کافرون دو بار تکرار شده است؟ مگر يك سخنگوى حكيم اينطور حرف مى‏زند كه در يك سطر مطلبى را دو بار بگويد و تكرار كند؟ ابى جعفر احول نتوانست به این اشکال جواب دهد ناگزیر راه مدینه را در پیش گرفت و به محضر امام صادق ع رسید و از حضرت علّت این تکرار را  پرسید. حضرت فرمود: سبب نزول اين سوره و تكرار آیه اين بود كه قريش به رسول خدا (ص) پيشنهاد كرده بود، بيا تا بر سر پرستش خدايان مصالحه‏اى كنيم، يك سال تو خدايان ما را عبادت كن و يك سال ما خداى تو را، باز يك سال تو خدايان ما را عبادت كن و يك سال ما خداى تو را، خداى تعالى در پاسخشان عين سخن آنان را يعنى تكرار مطلب را بكار برد، آنها گفته بودند

 يك سال تو خدايان ما را عبادت كن

در پاسخ فرمود:” لا أَعْبُدُ ما تَعْبُدُونَ”،

سپس آنها گفته بودند:” و يك سال ما خداى تو را”

که در پاسخ فرمود” وَ لا أَنْتُمْ عابِدُونَ ما أَعْبُدُ”

 آنها گفته بودند” باز يك سال تو خدايان ما را عبادت كن”

در پاسخ فرمود:” وَ لا أَنا عابِدٌ ما عَبَدْتُّمْ”

 آنها گفته بودند” و يك سال ما خداى تو را”

در پاسخشان فرمود:” وَ لا أَنْتُمْ عابِدُونَ ما أَعْبُدُ لَكُمْ دِينُكُمْ وَ لِيَ دِينِ”.

ابو جعفر احول وقتى اين پاسخ را شنيد نزد ابى شاكر رفت، و جواب را به او گفت، ابو شاكر گفت: اين جواب مال تو نيست اين را، شتر از حجاز بدين جا حمل كرده‏، (يعنى تو نزد جعفر بن محمد رفته‏اى و پاسخ را از او گرفته‏اى).( تفسير قمى، ج 2، ص 445.)

شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
نظر بدهید

توجه داشته باشید که آدرس ایمیل نمایش داده نمی شود.

توجه داشته باشید پس از تایید نمایش داده می شود