نظریه یادگیری اجتماعی در تفاوت های جنسیتی
نظریه یادگیری اجتماعی در تفاوت های جنسیتی
در پاسخ به مسئله «تفاوت های زن و مرد» اندیشمندان نظریه های گوناگونی را مطرح کرده اند. از جمله این نظریه ها، نظریه های یادگیری اجتماعی است که قائل است، تفاوت های جنسیتی میان زن و مرد حاصل آموزش هایی است که در بستر اجتماع به زن و مرد داده می شود. با ما همراه باشید تا در این مورد بیشتر بدانید.
نظریه یادگیری اجتماعی در تفاوت های جنسیتی
در رویکرد یادگیری اجتماعی، یادگیری «زنانه» عمل کردن در دختران و «مردانه» عمل کردن در پسران توضیح داده می شود.
مقدمه
نظریه یادگیری اجتماعی
[نظریه بندورا]
در فرایند شرطی سازی و الگوگیری، سه مرحله عمده را در فراگیری رفتارهای جنسیتی در پی دارند: در مرحله نخست، کودک از بین پدر و مادر با همجنس خود پیوند می خورد؛ در مرحله بعد، کودک مجموعه ای از اقدام های پاداش دهنده و تنبیه کننده را مبنایی برای تعمیم دادن قرار می دهد یا با والدین همجنس همانندسازی می کند؛ سرانجام در مرحله سوم، فرایند تعمیم دهی به شکل گیری هویت جنسیتی متناسب همراه با رفتار جنسیتی متناسب خواهد انجامید (آلبریچ، ۱۹۸۷، ص۱۶۵).
در فرایند الگوگیری، کودکان بیشتر رفتار همجنسان و یا فردی که رفتارش مورد تحسین کودک باشد، الگو قرار می دهند؛ برای نمونه، یک دختر خردسال بیشتر احتمال دارد، رفتار مادرش را، به خصوص اگر مادرش را به دلیل عملکرد خوب تحسین کند، الگو قرار دهد؛ همچنین، کودکان ممکن است کتاب، فیلم، تلویزیون و مردم واقعی را تقلید کنند (بندورا و بیوسی، ۲۰۰۴). نظریه روانشناسی اجتماعی بعدها با نظریه های ساختاری و محیطی توانست جایگاه بهتری پیدا کند (بلکمور و دیگران، ۲۰۰۹).
[انتقادات به نظریه یادگیری اجتماعی]
خلاصه اینکه دست کم به منزله یک احتمال قابل توجه باید بپذیریم که والدین و دیگر عوامل جامعه پذیری، رفتارهای جنسیتی را در کودکان خود پدید نمی آورند، بلکه رفتارهای دارای ریشه های بیولوژیک را، که از نخستین مراحل کودکی در آنان بروز می یابد، تقویت می کنند.
نظریه های متعدد دیگری در زمینه تفاوت های جنسیتی وجود دارد که نمی توان همه آنها را مورد بحث قرار داد؛ برای نمونه، نظریه نقش اجتماعی تفاوت های جنسی را با تفاوت در ایفای نقش اجتماعی نسبت می دهند. این نقش ها رفتارهای قالبی و کلیشه ای ایجاد می کند که با فشاری که از راه ایجاد توقع به افراد می آورند، آنان را وادار به ایفای نقش جنسیتی از طریق مکانیزم خودنظم جویانه می کنند (اگلی، وود و دیکمن، ۲۰۰۰؛ وود و اگلی، ۲۰۰۲) برخلاف نفوذ زیاد این نظریه در بین روانشناسان اجتماعی، پژوهش ها در زمینه تحول کودکان حمایت چندانی از این نظریه نمی کنند (بلکمور و دیگران، ۲۰۰۹).
نویسنده: مسعود جان بزرگی، علی احمد پناهی
بیشتر بخوانید:
نگاه یونگ به زن و مرد
روان بنه های شناختی زن و مرد
چه چیزی رفتارهای جنسیتی را تعیین می کند؟
نگاهی به تفاوت های جنسیتی
جایگاه زن و مرد از نگاه اندیشمندان اسلامی
عقل مرد و زن و رشد و کمال در نگاه اسلام