زندگی خصوصی ایرج قادری و همسرانش + عکس های جذاب و دیده نشده

0 421

ایرج قادری (زاده ۲۸ فروردین ۱۳۱۳ در تهران – درگذشته ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۱ در تهران)، کارگردان، فیلمنامه‌نویس و بازیگر سینمای ایران بود.

بیوگرافی ایرج قادری

ایرج قادری (زاده ۲۸ فروردین ۱۳۱۳ در تهران – درگذشته ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۱ در تهران)، کارگردان، فیلمنامه نویس و بازیگر سینمای ایران بود. ایرج قادری در ۴۱ فیلم کارگردان، ۴ فیلم نویسنده، ۷۱ فیلم بازیگر، ۹ فیلم تهیه کننده و ۱ فیلم تدوین گر بود. نخستین کار سینمایی او بازی در فیلمِ چشمه آب حیات به سال ۱۳۳۸ و واپسین کارش کارگردانی و بازی در فیلمِ شبکه به سال ۱۳۸۹ بود.

تصویر

ازدواج ایرج قادری

ایرج قادری زمانی که ۱۹ ساله بود با تهمینه اطمینان مقدم ازدواج کرد. حاصل این ازدواج یک فرزند پسر به نام تورج بود. تورج قادری برای ادامه تحصیل در رشته ی پزشکی به ایالت متحده ی آمریکا رفت، اما متاسفانه در سال ۱۳۵۳ بر اثر یک سانحه ی رانندگی جان خود را از دست داد.

یک ازدواج پرماجرا

آن موقع من فقط 17سال داشتم. بعد از چندروز که با هم ناهار خوردیم در کوچه از کنارم رد شد و گفت:خانم با من ازدواج می کنی؟ من هم فوری گفتم، بله. (باخنده) فردای آن روز آمدند خواستگاری و خانواده ام گفتند نه خیر. چندبار به خواستگاری ام آمدند اما پدرومادر من مخالف بودند و می گفتند دختر ما باید درس بخواند، خانواده او هم راضی نبودند.

ما دیدیم خانواده ها مرتب به هم نه می گویند پس آره کجاست؟ فکر کردیم بیاییم آره را خودمان بگوییم. تصمیم گرفتیم تحمل کنیم تا 18ساله شوم. می دانستم در آن سن می توانم حرکتی کنم. آن حرکت هم این بود که از دیوار خانه بالا بروم و فرار کنم. چون درهای خانه روی من قفل شده بود. من و ایرج رفتیم پیش روحانی محله و ماجرا را تعریف کردیم و گفتیم ما می خواهیم زن و شوهر شویم اما دیگران منع می کنند.

آن روحانی یک صیغه خواند و ما خوشحال فکر کردیم کسی متوجه ازدواج مان نمی شود، من می روم خانه مان و او هم می رود خانه شان. بعد از 3روز متوجه شدیم که یک نامه به درخانه ما آمده است که پدرم اجازه ازدواج ما را بدهد. وقتی به خانه برگشتم دیدم خواهرم با یک چمدان سرکوچه ایستاده که برو چون پدر از دستت عصبانی است. بعد از آن روز همه فامیل جمع شدند و رضایت پدرم را گرفتند. من گفتم هیچ جهیزیه و مراسم عروسی و مهمانی نمی خواهم، بالاخره ما عقد کردیم. جالب اینجاست که تا عاقد پرسید عروس خانم وکیلم، جواب دادم بله بله بله (باخنده) خلاصه این بود آغاز زندگی من و ایرج در یک حیاط که یک اتاق داشت و یک آشپزخانه.

تصویر

فراز و نشیب های زندگی ما و مرگ پسرم

بعد از سال ها بچه مان به دنیا آمد. بعد اختلاف پیش آمد. از هم دور شدیم. دوباره نزدیک شدیم. یک مدت اروپا رفتم و دوباره بازگشتم اما همیشه مثل 2 دوست درکنار هم باقی ماندیم. حتی یک بار از هم طلاق گرفتیم اما بعد از یک ماه رجوع کردیم. خلاصه چند سال گذشت تا آن اتفاق بد برای ما افتاد. حادثه مرگ پسر 19ساله مان را می گویم. از آن موقع دیگر هیچ وقت از هم جدا نشدیم. پسرم سال اول دانشگاه بود که از دنیا رفت. به جرات می توانم بگویم او پاک ترین پسر روی زمین بود. از درس تا ورزش، همه چیز او کامل بود. مودب ترین پسر بود چون واقعا مراقبت می شد. مهم ذات او بود که پاک بود. همیشه فکر می کنم نهاد آدم باید پاک و درست باشد. خداوند ذات او را درست پیچیده بود. به خاطر همین هم زود او را برد تا روحش خراب نشود. بعد از مرگ او من و ایرج بدون یک کلمه بحث و مشاجره کنار هم زندگی کردیم.

تصویر

ما عاشق ایران هستیم

سفرهایی که به مازندران (خزرشهر) داشتیم برای من خاطره انگیز بود. سخت ترین سفر زندگی ما سفری بود که رفتیم اورگان آمریکا سر خاک پسرمان و واقعا ایرج من را خون به دل کرد. او پیوسته تمایل داشت به ایران بازگردد. قرار بود 2 ماه آمریکا بمانیم اما در آخر مجبور شدیم همان هفته اول ایرج را ببریم فرودگاه تا به ایران بازگردد. ایرج به هیچ قیمتی علاقه به ماندن در خارج از ایران نداشت و عاشق وطن بود؛ البته در خارج از ایران کشور ترکیه را خیلی دوست داشت، ترکی هم خوب صحبت می کرد چون پدرش 4 سال رئیس گمرک مرز ایران و ترکیه بود. ما هر دو اعتقادی به گرفتن اقامت هیچ کشوری نداشتیم و هر زمان که تمایل داشتیم فقط با گرفتن ویزا، سفر می کردیم و بعد هم به ایران بازمی گشتیم. خیلی از کشورها به سادگی به ما ویزای اقامت می دادند اما هیچکدام تمایلی به این مسئله نداشتیم.

فرزند دوم ایرج قادری

فرزند دوم ایشان ژوبین نام دارد که حاصل ازدواج موقت ایرج قادری و فاطمه محمودی (معروف به هما قادری) است.

تصویر

منبع:

شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
نظر بدهید

توجه داشته باشید که آدرس ایمیل نمایش داده نمی شود.

توجه داشته باشید پس از تایید نمایش داده می شود