روزی روزگاری، روایت تاریخ به زبان تارانتینو
روزی روزگاری در هالیوود نهمین فیلم بلند کوئنتین تارانتینو کارگردان، فیلمنامهنویس و بازیگر آمریکایی است. قصههای عامهپسند، بیل را بکش، حرامزادههای لعنتی، جانگوی رهاشده و هشت نفرتانگیز از دیگر فیلمهای مهم کوئنتین تارانتینو هستند. تارانتینو برنده جوایزی مانند نخل طلای جشنواره کن و اسکار است که موافقان و مخالفان بسیاری در میان منتقدان و طرفداران سینما دارد. با ما همراه باشید تا نگاهی به این فیلم بیاندازیم.
روزی روزگاری در هالیوود Once Upon a Time … in Hollywood (2019)
نویسنده و کارگردان: کوئنتین تارانتینو
ژانر: کمدی، درام مدت زمان:۱۶۱ دقیقه
بودجه: ۹۶-۹۰ میلیون دلار گیشه: ۲/۳۷۱ میلیون دلار
فیلمبردار: رابرت ریچاردسون
تدوین: فرد راسکین
بازیگران: لئوناردو دی کاپریو (ریک دالتون)
برد پیت (کلیف بوث)
مارگو رابی (شارون تیت)
آل پاچینو (ماروین شوارتز)
سایر بازیگران: کرت راسل، تیموتی اولیفنت، داکوتا فانینگ، لوک پری، مارگارت کوالی، دیمین لوئیس، بروس درن، امیل هرش، اسکوت مک نری، آستین باتلر، لینا دانم، ویکتوریا پدرتی، رومر ویلیس، دریما واکر، مدیسن بیتی، مایک مه در نقش بروس لی و دیمون هریمن در نقش چارلز منسن
دوبله فارسی فیلم روزی روزگاری در هالیوود
گویندگان: ناصر طهماسب، علیرضا باشکندی، کسری کیانی، شروین قطعهای، شهروز ملک آرایی، حسین خداد بیگیی، امیر حکیمی، مریم بنایی، خشایار معمارزاده، شایان شامبیاتی، علی اصغر رضایی نیک، مینا قیاسپور، شهراد بانکی، سارا جعفری، حسین سرآبادانی، فریبا رمضان پور، سحر صحامیان، نیلوفر حدادی، اعظم السادات دلبری.
برای تماشا و دانلود فیلم روزی روزگاری در هالیوود (۲۰۱۹) دوبله، میتوانید به گپ فیلم مراجعه کنید. روزی روزگاری در هالیوود حتی در مراحل پیشتولید نیز فیلم جنجالبرانگیزی بوده است، چراکه کارگردان آن کوئینتین تارانتینو ست؛ موضوع آن یکی از جنجال برانگیزترین وقایع تاریخ سینماست و همچنین در این فیلم تارانتینو دو نفر از مشهورترین بازیگران هالیوود یعنی لئوناردو دی کاپریو و برد پیت را در کنار هم قرار داده است.
خلاصه داستان
سال ۱۹۶۹، شهر لس آنجلس، ریک دالتون (لئوناردو دیکاپریو) یک بازیگر تلویزیونی ست که به جز بدلکار خود، کلیف بوث (برد پیت) دوست صمیمی دیگری ندارد و دوران افول بازیگری خود را میگذراند. او متوجه میشود که درست در خانه همسایه کناریاش کارگردان مشهور و موفق هالیوود رومن پولانسکی و همسر بازیگرش شارون تیت (مارگو رابی) زندگی میکنند.
«نوعی از زهر آلودی در این اثر وجود دارد که باعث به وجود آمدن هزاران تفکر متفاوت میشود، شخصیت «پیت» کاملاً مشکلدار است، از پایه و اساس، اما هیجان موجود در اثر غیرقابلانکار بوده و هنرمندی آن قطعی ست.»
رابی کالین
دیکاپریو
لئوناردو دی کاپریو یکی از مشهورترین و محبوبترین بازیگران هالیوود است. دیکاپریو تابهحال نامزد دریافت ۱۶۱ جایزه و برنده ۵۴ جایزه شده است. جایزه اسکار، گلدن گلوب، جوایز بفتا و جایزه انجمن بازیگران فیلم از مهمترین آنهاست.
از اوج شهرت دی کاپریو با نقش جک در فیلم تایتانیک تا فعالیتهای دیکاپریو به عنوان سفیر صلح سازمان ملل متحد همه و همه باعث شده لئوناردو دی کاپریو یکی از چهرههای شناخته شدهی هالیوود و دنیا باشد. دی کاپریو بازیهای درخشانی در فیلمهایی از جمله دارو دسته نیویورکیها، جانگوی رهاشده، گرگ وال استریت و بازگشته از خود به نمایش گذاشته است.
برد پیت
بازیگر دیگر فیلم روزی روزگاری هالیوود که در کنار لئوناردو دیکاپریو ایفای نقش میکند، برد پیت است. براد پیت هم یکی از مشهورترین ستارههای هالیوود است. برد پیت پنج بار نامزد دریافت جوایزی مانند اسکار و گلدن گلوب شده است، اما تا کنون موفق به دریافت جایزه نشده است.
نبودن جایزه در کارنامه برد پیت و همچنین وجود حاشیهها و اخبار خانوادگی او از شهرت و محبوبیت او در دنیای سینما کم نکرده است. برد پیت در طول دوران کاری خود یکی از درآمدسازترین بازیگران بوده است. نقش آفرینی برد پیت در هر فیلمی توجه مخاطب را جلب میکند و فروش آن را بیشتر میسازد. پرفروشترین فیلمهای برد پیت تروآ، آقا و خانم اسمیت و جنگ و جهانی زد هستند. براد پیت یکی از مشهورترین و محبوبترین ستارههای هالیوود است.
جنجال برانگیزترین موضوعات تاریخ سینما هالیوود
یک کارگردان جنجالبرانگیز دو بازیگر مشهور را کنار هم قرار میدهد تا یکی از جنجالبرانگیزترین موضوعات تاریخ سینما و هالیوود را بسازد. موضوع فیلم روزی روزگاری در هالیوود قتل شارون تیت است. بازهم تاکید میکنم این کوئنیتن تارانتینو ست که لئوناردو دی کاپریو و برد پیت را در فیلمی کنار هم قرار داده تا داستان قتل شارون تیت را روایت کند. همه چیز عجیبوغریب است، از کارگردان تا بازی دو ستاره کنار هم تا موضوع؛ پس نتیجه هم نمیتواند یک فیلم عادی باشد.
باید درنظر داشت مخاطبان این فیلم به دو گروه تقسیم میشوند: آنها که موضوع قتل شارون تیت را میدانند و آنها که نمیدانند. تارانتینو فیلم را برای هر دو گروه میسازد، اما واکنشها و برداشتها میتواند کاملاً متفاوت باشد. بنابراین نمیتوان بدون درنظر گرفتن این جنبه از قضیه که مخاطبان فیلم به دو گروه تقسیم میشوند، در مورد آن صحبت کرد.
روزی روزگاری در هالیوود فیلمی ست درباره قتل شارون تیت همسر رومن پولانسکی، به دست افراد خانواده چارلز منسن. پسازاینکه رومن پولانسکی فیلم بچه رزماری را ساخت و فیلم از نظر تجاری و هنری با موفقیت زیادی روبرو شد، پولانسکی به شهرت و اعتبار زیادی دست یافت، اما موضوع فیلم بچه رزماری که درباره بارداری یک زن از شیطان بود، جنجالهای زیادی برپا کرد.
مدتی بعد زمانی که رومن پولانسکی برای انجام پروژهای در لندن بود، اعضای خانواده چارلز منسن به خانه او حمله کردند و همسر پولانسکی، شارون تیت را که هشت ماهه باردار بود و چند نفر دیگر از دوستان آنها که در خانه مهمان بودند را به طرز وحشیانهای با ضربات چاقو به قتل رساندند.
بهطور یقین مخاطبی که هیچ اطلاعی درباره این موضوع نداشته باشد با مخاطبی که درباره قتل جنجالی شارون تیت بداند، نگاه یکسانی به فیلم روزی روزگاری در هالیوود نخواهد داشت. از طرفی نمیتوان انتظار داشت پس از پنجاه سال تمام مخاطبان از ماجرای شارون تیت مطلع باشند. بنابراین مخاطبان فیلم روزی روزگاری در هالیوود به دسته تقسیم میشوند. آنها که موضوع را میدانند و آنها که نمیدانند.
داستانی برای آنان که روایت اصلی را میدانند یا نمیدانند
تارانتینو برای آنها که موضوع را نمیدانند هم تمهیداتی در نظر گرفته است تا فضایی را بسازد که از فیلم لذت ببرند. تارانتیو داستان سه شخصیت اریک، کلیف و شارون تیت را برای مخاطب میگوید و از تدوین موازی استفاده میکند تا همزمان با روایت داستان اریک و کلیف مخاطب را با شارون تیت آشنا و درباره او کنجکاو کند. در سکانس سینما رفتن همزمان تصاویری از شارون تیت واقعی و مارگو رابی بازیگر نقش شارون تیت میبینیم. یک بازیگر برای دیدن فیلم خود به سینما رفته است.
در سکانسی که برد پیت (کلیف) برای درست کردن آنتن تلویزیون به پشتبام میرود، به نظر میرسد، قصد چشمچرانی در خانه همسایه را دارد. سکانس سینما و سکانس پشتبام ممکن است حتی برای مخاطبی که از موضوع قتل شارون تیت کاملاً بیاطلاع است هم جالب باشد.
برای مخاطبانی که ماجرای قتل شارون تیت را میدانند فیلم روزی روزگاری در هالیوود بسیار متفاوتتر است. تعلیق و هیجان فیلم نفسگیر است. مخاطب از همان ابتدا میداند چه چیزی انتظارش را میکشد و بااینحال بازهم در پایان غافلگیر میشود.
تعلیق بیمثال تارانتینو
هیچکاک را استاد تعلیق میدانند. اما پس از دیدن فیلم روزی روزگاری در هالیوود میتوان اعتراف کرد که تارانتینو نیز در ایجاد تعلیق سبک و مهارت خاص خود را دارد. تارانتینو در برخی از قسمتهای فیلم روزی روزگاری در هالیوود مخاطب را به گونهای خاص دچار تعلیق میکند. سکانس مزرعه یا دشت اسپان مثال و نمونه خوبی برای این مورد است.
براد پیت به دنبال دختر هیپی به مکان فیلمبرداری قدیمی میرود. اثری از جرج نیست و دخترها همهجا هستند. براد پیت (کلیف) به دنبال جرج میگردد و لحظات عجیبوغریبی ایجاد میگردد. این سکانس هم شاخصههای فیلمهای وسترن را دارد و هم ویژگیهای فیلمهای ژانر ترسناک. در این سکانس هم با خانواده چارلز منسن روبرو میشویم. مشت زدن برد پیت (کلیف) به مردی که لاستیک ماشینش را پنچر کرده، مانند نمادی از برتری یک بدلکار به خانواده منسن در اواخر این سکانس خودنمایی میکند.
گذشته از این که پلانهای این درگیری به خاطر نمایش دو میزانسن متفاوت وسترن و مدرن یعنی اسبهای پشت مرد و ماشین جدید برد پیت یکی از جالبترین نماهای فیلم هستند. در همان زمان که برد پیت (کلیف) در مزرعه یا دشت اسپان است، لئوناردو دیکاپریو (اریک) مشغول ایفای نقش در یک فیلم وسترن در استودیوست. درواقع او با زندگی کسالتآور و خستهکنندهاش، لحظاتی مصنوعی را در یک فیلم بازی میکند، درحالیکه بدلکارش کلیف یک وسترن واقعی را تجربه میکند.
اریک (دی کاپریو) بسیار سعی میکند در نقش خود فرو برود و دیالوگها را با احساسی واقعی بیان کند، اما جایی که دیالوگها را فراموش میکند و صحنههای ضبط شده فیلم قطع میشود، به ما یادآوری میشود که این صحنهها واقعی نیستند. مخاطب نیز همراه دی کاپریو در تلاش او برای نجات دنیای غیرواقعی و کسالتآور اما پرزرقوبرق سینما شریک میشود.
تفاوت زندگی (اریک) دی کاپریو و (کلیف) برد پیت بارها در طول فیلم نشان داده میشود. زندگی اریک پر زرقوبرق و پر از اشیای گرانقیمت و خانهای در بهترین قسمت شهر لسآنجلس است، درحالیکه کلیف در یک کاروان قراضه در سینمای تابستانی تعطیل شدهای در حومه شهر زندگی میکند و چیزی جز غذاهای کنسرو شده برای خود و سگش ندارد. شاید تماشای سریالهای تلویزیونی نقطه مشترک آنهاست. شاید این ظاهر و باطن هالیوود است که از طریق یک بازیگر و بدلکارش نشان داده میشود.
شکست افسانه بروسلی
یکی از بامزهترین سکانسهای فیلم سکانس مبارزه برد پیت (کلیف) و بروس لی ست. ستاره معروف هالیوود درحالیکه مغرورانه از خودش تعریف میکند از یک بدلکار ناشناس دعوت به مبارزه میکند و نتیجه صحنهای اغراقآمیز، اما بامزه است. برد پیت بروس لی را به سمت ماشین پرت میکند و در ماشین فرورفتگی عمیقی پیدا میکند و در واقع ابهت و قدرت بروس لی بزرگ است که فرورفتگی پیدا میکند و با سؤالها و افکاری که شخصیت افسانهای بروس لی را به مرز یک انسان میرساند در ذهن مخاطب ماندگار میشود.
مفهوم پوچ سینما از زبان تارنتینو
تارانتینو سینما را خودش میسازد و خودش نابود میکند، به همین سادگی. خودش یک فیلم میسازد و به ما ارائه میدهد و خودش به ما میگوید همه آنچه میبینیم و یا آن را میپرستیم میتواند همین قدر پوچ و توخالی باشد. فرقی نمیکند ستاره این سینما بروس لی باشد یا برد پیت یا هر سوپر استار دیگری. تارانتینو هالیوود را در ذهن مخاطبش به چالش میکشد.
تارانتینو تاریخ را به سبک خودش روایت میکند. وقتی تصمیم میگیرد در مورد موضوع جنجالبرانگیز قتل شارون تیت فیلم بسازد، فیلم را از خانه رومن پولانسکی شروع نمیکند، بلکه از خانه همسایه شروع میکند. اریک (دی کاپریو) و کلیف (برد پیت) را شخصیتهای اصلی و شارون تیت (مارگو رابی) را شخصیت فرعی فیلم در نظر میگیرد. اینکه قصه را از کجا شروع کنیم و از با کدام زاویه دید روایت کنید از شما کوئنتین تارانتینو میسازد.
اگر یک قصه عادی قتل یا یک زندگینامه ساده میدیدیم جای تعجب داشت. تارانتینو به سبک خودش انتقام هم میگیرد. همانطور که در حرامزادههای لعنتی از هیتلر و آلمانیها انتقام گرفت. تنها تارانتینو میتواند از موضوع قتل شارون تیت چنین فیلمی بسازد چون تارانتینو تاریخ را به سبک خودش روایت میکند.
برای تماشا و دانلود فیلم سینمایی جدید دوبله/ زیرنویس میتوانید به «گپ فیلم: مرجع دانلود فیلم و سریال» سر بزنید.
منبع:یـــــوکــــن