چرا دیگران را همانگونه که هستند بپذیریم؟
چرا دیگران را همانگونه که هستند بپذیریم؟
رفتارهای ما با دیگران میتواند بهترین ابزاری باشد که از شخصیت وجودی ما پرده برداری کند. رفتارهای ما با دیگران میتواند تعاملی سازنده یا مخرب باشد، اگر دیگران را همانگونه که هستند بپذیریم رفتار سازنده و رو به جلوی خواهد بود، اما اگر به شخصیت دیگران احترام نگذاریم میشود یک رفتار مخرب. انتخاب با خودتان است.
چرا دیگران را همانگونه که هستند بپذیریم؟
مقدمه
پذیرش دیگران همانگونه که هستند:
نکته: انسانها هر چقدر بیشتر پذیرفته شده شوند و آنها را درک کرده و به شخصیتشان احترام گذاشته شود، فرصت و تمایل بیشتری پیدا میکنند تا از شخصیت پوشال و دروغین دوری کنند.
پدر ها و مادر ها بخوانند:
داستان: پدر می گفت: اگه امشب رفتیم مهمانی سر و صدا نکنی من دوستت دارم. آن پسر که تا آخر مهمانی بدون سر و صدا نشسته بود و یک بغضی داشت که انگار وارد یک زندانی شده و هیچ رفتاری نمیتواند از خود نشان دهد. این جمله پدر در ذهن من ماند تا اینکه از مهمانی برگشتیم و دیدم خبری از ابراز محبت و علاقه از طرف پدر نیست. به او گفتم:عشق و علاقه خودت را عاشقانه به فرزندت ابراز کن نه با قید و شرط که فقط باعث دوری شما میشود. آنهایی که عشق و علاقه خودشان را تحت شرایطی بیان میکنند ناخواسته بدترین ظلم را نسبت به نزدیکان خود روا میدارند.
جملات مشروطی که معمولا خانواده ها استفاده میکنند. اگر در امتحان فردا نمره عالی بیاری دوستت دارم. اگر امشب زود بخوابی من مامانت میشم. اگر با فلانی دوست بشی من….بسیاری از این جملات مشروط که هیچ مشکلی را حل نمیکند و در بلند مدت به رابطه ها آسیب میرساند. با فرزندتان رفیق باشید و بدون قید و شرط او را دوست داشته باشید. چون پیوند ها را محکم میکند و علاقه شما را نسبت به هم زیاد میکند. تعبیر شاعرانه ای در این مورد وجود دارد که میگوید :با هم سخن بگوییم، با هم آواز بخوانیم، با هم بخندیم و بگرییم، با هم بیاندیشیم، با هم درک کنیم. یک نفر که با هم دوست باشیم. [۲]
زن و شوهرها بخوانند:
لئو بوسکالیا در کتاب زندگی با عشق چه زیباست می گوید: اگر هر کدام از ما فقط در دنیا یک نفر را داشت که میتوانست به هنگام غم و دلتنگی، صمیمانه و بدون احساس خجالت به او پناه ببرد و درد و دل کند و آن یک نفر با درک همدلانه و بدون قضاوت به حرف هایش گوش میداد، هیچ کس به ناراحتی روانی مبتلا نمی شد.[۳]
نکته پایانی : وقتی صحبت از پذیرش بدون قید و شرط دیگران است، منظور رفتارهای ناپسند و غیر قابل قبول نیست. مثلا فرزند شما سیگار میکشد وشما بدون قید و شرط او را قبول کنید. هرگز منظور ما این نیست چون این رفتار به آینده او صدمه میزند. منظور از بدون قید و شرط در این نوشتار این است که دنیا را از دریچه چشم همنشینان خودمان ببینیم و صدای آنها را به درستی بشنویم و درک خوبی داشته باشیم. وقتی اینگونه رفتار کردی، حرف های شما خریدار دارد و تاثیر گذار خواهد بود.
پی نوشت :
[۱] هولدن، روبرت، (۱۳۷۴) زندگی زیباست، ترجمه توراندخت، تمدن، تهران : انتشارات علمی، صفحه ۵۴.
[۲] شوتز، سوزان پولیس، (۱۳۷۶) می خواهم بخندم، میخواهم بگریم، ترجمه میر محمود، ناشر پارسی نژاد، صفحه ۱۲۴.
[۳] لئوبوسکالیا (۱۳۷۵) ، زندگی با عشق چه زیباست، ترجمه تمدن توراندخت، تهران: انتشارات یاسمن، صفحه ۲۴۹.