آسیب‌ها و نحوه برخورد با آنها
در بافق برای بیرون کشیدن زهر مار از بدن، مقداری گیاه بیخ آزار در آب ریخته با پارچه‌ای روی محل نیش زده می‌بندند (جانب اللهی، ۱۳۸۴: ۱۲۱).
آسیب‌ها و نحوه برخورد با آنها
مارگزیدگی
در بافق برای بیرون کشیدن زهر مار از بدن، مقداری گیاه بیخ آزار (۱) در آب ریخته با پارچه‌ای روی محل نیش زده می‌بندند (جانب اللهی، ۱۳۸۴: ۱۲۱).
در سیستان اگر نسبت به مارگزیدگی شک داشتند، شیر تازه در دهان مریض می‌ریزند، اگر شیر ببندد و سفت شود نشانه‌ی مارگزیدگی است. برای درمان آن:
۱٫ برگ بوته‌ی اسپند را کوبیده در محل گزیدگی می‌گذارند، همچنین بالای محل گزیدگی را محکم می‌بندند که جریان خون قطع شود، سپس خراش می‌دهند و خون آن را می‌مکند که زهر بیرون بیاید.
۲٫ دو دست و پای مریض را به چوب می بندند و دو نفر او را در همین حال می‌چرخانند تا سرگیجه بگیرد و استفراغ کند.
۳٫ چاله‌ای می‌کنند و دو چوب دو شاخه در طرفین در زمین تعبیه می‌کنند، چوبی نیز روی آن می‌گذارند و مریض باید لب چاله بنشیند و پایش را در چاله بگذارد و به چوب تکیه کند، این عمل تمهیدی بود، برای ممانعت از خوابیدن مریض (جانب اللهی، ۱۳۸۱: ۲۴۳).
در اصفهان برای درمان گزیدگی از تریاق اربعه (۲) و تریاق فاروق استفاده می‌شود و اگر قابل حجامت باشد، حجامت می‌کنند (تحقیقات میدانی مؤلف).
در الموت محل گزیدگی را خراش داده، می‌مکند و از بالای موضع گزیدگی، محکم می‌بندند و رویش شیر می‌ریزند و یا افسونگر می‌آورند، تیغ می‌زند و جلوی جریان زهر را می‌گیرد و ورد می‌خواند (حمیدی و دیگران، ۱۳۸۴: ۲۳۲؛ نیز – ماکیان درمانی).
عقرب گزیدگی
در طب سنتی میبد بر این باورند که عقرب چون در زیر زمین زندگی می‌کند، زهرش خنک است و برای درمان گزیدگی آن چیزهای گرم مثل توت خشک و پیاز را با اسفند می‌کوبند و در آب مخلوط می‌کنند و در محل گزیدگی میمالند (تحقیقات میدانی مؤلف).
در بافق برای بیرون کشیدن زهر عقرب مقداری علف کما (۳) یا مخلصه (۴) در آب ریخته و با پارچه‌ای روی محل نیش زده می‌بندند (جانب اللهی، ۱۳۸۴: ۱۲۱).
در لرستان و ایلام جفت (۵) داغ بر روی محل گزیدگی می‌گذارند (اسدیان خرم آبادی و دیگران: ۲۸۱).
در خراسان سیر را می‌کوبند و با نمک می‌آمیزند و بر محل نیش زدگی می‌گذارند (شکورزاده: ۲۶۲).
زنبور گزیدگی
در میبد چون زهر زنبور را گرم می‌دانند، چیزهای خنک روی آن میمالند. سرکه کهنه روی گل می‌ریختند و در محل گزیدگی می‌مالیدند یا آب انار ترش را روی گل می‌ریختند و به محل گزیدگی زنبور می‌مالیدند (تحقیقات میدانی مؤلف).
در لرستان و ایلام گل را با نمک مخلوط می‌کنند و روی محل گزیدگی می‌گذارند (اسدیان خرم آبادی و دیگران: ۲۸۱).
در خراسان:
۱٫ حبه‌ی انگوری را له می‌کنند و در محل نیش زدگی میمالند.
۲٫ سبوس گندم را در گل سرکه (درد سرکه) می‌ریزند و بر موضع میمالند.
۳٫ یک دانه سیر را می‌کوبند و با سرکه مخلوط کرده در محل نیش میمالند (شکورزاده: ۲۵۶).
رتیل گزیدگی
در خراسان صبر زرد را با تریاک مخلوط می‌کنند و بر موضع نیش زدگی میمالند (همان : ۲۵۳).
در اردکان جای نیش را روغن زخم می‌گذارند، نیز اگر زردچوبه را در روغن گوسفند بریزند و بر موضع نیش رتیل بگذارند، مؤثر است. (طباطبایی: ۶۸۹).
هاری
(- جادو درمانی، درمان با منشأ حیوانی)
شکستگی
در بافق شکسته بند نخست استخوان‌ها را به هم متصل می‌کند بعد گیاه روناس و بیخ آزار را با هم پخته و با پارچه ای روی محل شکستگی بسته و با چهار قطعه چوب نازک درخت کالو (۶) دور آن را می‌بندد (جانب اللهی، ۱۳۸۴: ۱۲۱).
در لرستان و ایلام نیز به همین ترتیب عمل می‌کنند، ولی ماده‌ای که روی پارچه می‌ریزند زرده‌ی تخم مرغ و شمع یا موم است (اسدیان خرم آبادی و دیگران: ۲۷۸).
در میبد نیز زرده‌ی تخم مرغ و میخ آذر را روی کرباس آب ندیده می‌ریزند و به همان ترتیب به موضع آسیب دیده می‌بندند (تحقیقات میدانی مؤلف).
در مهریز از شیره‌ای که با جوشاندن ریشه‌ی مَتک (۷) (شیرین بیان) به دست می‌آید، برای این منظور استفاده می‌شد (جانب اللهی، ۱۳۸۶: ۶۷).
در میرجاوه کتیرا را سابیده پودر آن را در آب حل می‌کنند و به کار می‌برند (جانب اللهی ۱۳۸۱: ۲۴۶).
در سنگسر کوبیده‌ی مورد و زرده‌ی تخم مرغ یا پیه‌ی بز و موم (گاهی با اندکی کره) را ذوب می‌کنند و می‌گذارند سرد شود و به عنوان مشما استفاده می‌کنند (اعظمی: ۵۷).
در الموت این مرهم را از تخم مرغ و سوخته‌ی برگ گردو و خاکستر استخوان سگ تهیه می‌کنند (حمیدی و دیگران، ۱۳۸۴: ۲۳۳).
در گیلان روناس خیس کرده را با زرده‌ی تخم مرغ و تریاک و نمک و فلفل و پلو نیم پخته مخلوط می‌کنند (پاینده: ۲۵۶).
در گیاهدان (روستایی از قشم) دانه انزروت را می‌کوبند و با آب نیم گرم خمیر می‌کنند (نوربخش : ۳۱۹).
در کرمان از متکی (متک)(۸) یا بیخ آدور (۹) که آن را نرم می‌کوبند و با تخم مرغ خمیر می‌کنند، استفاده می‌شود (ستوده: ۲۴).
در هزاوه با مورت و تخم مرغ یا با زفت و تخته می‌بندند. از مومیایی نیز استفاده می‌شود (ضیغمی: ۱۷۱).
در لرستان استخوان شکسته را که بد جوش خورده باشد، برای اینکه از هم باز کرده و دوباره خوب ببندند، شیره برگ درخت وزم (۱۰) را با دنبه‌ی گوسفند یک ساله مخلوط می‌کنند و روی محل شکستگی استخوان می‌بندند، پس از یکی دو روز استخوان‌ها از هم باز می‌شود و آنگاه استخوان را درست جا می‌اندازند و می‌بندند (اسدیان خرم آبادی و دیگران: ۲۷۹).
در اردبیل برای شکستگی پاشنه‌ی پا، عضو آسیب دیده را در داخل استوانه‌ی چوبی قرار داده و جا می‌اندازند. سپس ترکیبی از تخم مرغ، عسل، نمک و روناس را بر موضع درد میمالند و کف پا را با یک تخته‌ی صاف محکم می‌بندند (وجدانی فر و دیگران: ۳۰۹).
در شهرکرد مقداری روناس و زرده تخم مرغ خمیر می‌کنند و با موم زنبور عسل روی شکستگی می‌گذارند (حسنی و دیگران، ۱۳۷۵: ۱۶۲).
کوفتگی
در بافق برای درمان خاکستر گرم با نمک داخل پارچه‌ای ریخته روی محل کوفتگی می‌بندند (جانب اللهی، ۱۳۸۴: ۱۲۲).
در لرستان و ایلام با مخلوط پیه و زردچوبه یا خاکستر و نمک داغ و یا خمیر ترش و روغن حیوانی درمان می‌کنند (اسدیان خرم آبادی و دیگران: ۲۷۸).
در ایرانشهر:
۱٫ کاه گندم را می‌جوشانند و تفاله‌ی داغ آن را روی محل کوفتگی می‌گذارند و مالش می‌دهند.
۲٫ در نایگون ایرانشهر تخم درخت گز را جوشانده آن را روی محل کوفتگی می‌گذارند.
۳٫ مقداری زردچوبه و آرد، یا نمک و روغن را مخلوط کرده حرارت می‌دهند تا به حد جوش برسد، سپس آن را روی محل کوفتگی قرار می‌دهند.
۴٫ یک بادمجان را از طول نصف می‌کنند و روی محل کوفتگی می‌گذارند (جانب اللهی، ۱۳۸۱: ۲۵۸).
در الموت گوشت سرخ کوبیده یا برگ کوبیده‌ی گردو را روی محل آسیب دیده می‌گذارند (حمیدی و دیگران، ۱۳۸۴: ۲۳۴).
در دشتستان محل آسیب دیده را با روغن میمالند و با برگ مورد و خرما یا زردچوبه و خرما مرهمی ساخته روی آن می‌گذارند (منصوری زاده و شمس الدینی: ۱۹۹؛ نیز – ماکیان درمانی).
در رفتگی
در ایلام درمان از جادررفتگی استخوان به وسیله‌ی جا انداختن آن استخوان و نهادن آرد و روغن بر روی آن است (اسدیان خرم آبادی و دیگران: ۲۷۸).
در هزاوه برای در رفتگی پوست دنبه می‌بندند (ضیغمی: ۱۷۱)
در میبد نیز از همان تکنیک شکستگی استفاده می‌کنند (تحقیقات میدانی مؤلف)
در ایرانشهر با روغن حیوانی چرب می‌کنند و مالش می‌دهند و می‌کشند تا استخوان به جای اولیه‌ی خود برگردد بعد از چند ساعت اگر محل دررفتگی ورم کرد، درمان شده است (جانب اللهی، ۱۳۸۱: ۲۵۸).
سوختگی
در مشکین شهر ده مثقال یازلیخ و دو مثقال جو را دود داده و روی سوختگی و تاول می‌پاشند و بعد سر شیر میمالند و با آب پونه می‌شویند (ساعدی، ۱۳۵۴: ۱۲۸).
در ایرانشهر برگ بوته مچنگل (۱۱) را می‌کوبند و الک می‌کنند و پودر آن را روی محل سوختگی می‌ریزند (جانب اللهی، ۱۳۸۱: ۲۵۸).
در خراسان:
۱٫ ابتدا محل سوختگی را با آب دهان تر می‌کنند و اندکی نمک بر آن می‌پاشند تا پوست تاول نزند، بعد قدری آب پیاز یا نفت یا آب سیب زمینی و یا مرکب سیاه روی موضع سوختگی میمالند.
۲٫ قدری دوده‌ی چرب روی موضع سوختگی میمالند، سپس یک عدد سیب زمینی خام در هاون کوبیده بالای آن می‌گذارند، دو روز که گذشت با حنا و روغن خمیری درست می‌کنند و به جای سیب زمینی بر محل سوختگی می‌گذارند.
۳٫ اگر سوختگی عمیق و زیاد باشد، اندکی روغن بادام شیرین در یک یا چند قاشق آب آهک می‌ریزند و بر موضع سوختگی میمالند.
۴٫ اگر سوختگی با آب جوش باشد، ابتدا یک پیاز با چند حبه قند در هاون می‌کوبند و روی آن میمالند که تاول نزند، سپس شش مثقال موم کافوری و سه مثقال سفیداب قلع و یک مثقال کافور قیصری و ده مثقال روغن گل یاسمین در پنج عدد سفیده تخم مرغ ریخته روی آتش گرم می‌کنند و به هم می‌زنند و از آن مرهم می‌سازند و روی سوختگی می‌گذارند (شکورزاده: ۲۵۸-۲۵۹).
در الموت ابتدا روی آن سیب زمینی می‌گذارند، سپس از کوبیده‌ی گیاهی به نام رومون (۱۲) به عنوان مرهم استفاده می‌کنند (حمیدی و دیگران، ۱۳۸۴: ۲۳۳؛ نیز – ماکیان درمانی؛ حشره درمانی).
ورم
(- درمان با منشأ انسانی)
مسمومیت با تریاک
(- درمان با منشأ انسانی)
مسمومیت با مواد غذایی
در ایرانشهر به مسموم برنجاسک می‌دهند (جانب اللهی، ۱۳۸۱: ۲۵۹).
در اصفهان زراوند طویل از اجزای تریاق اربعه (شامل: ابوالقار، زراوند، جنتیانارومی(۱۳) ، مرمکی) است به این منظور مورد استفاده است (تحقیقات میدانی مؤلف).
پی‌نوشت‌ها:
۱٫ bix azar.
۲٫ نک. واژگان.
۳٫ kama.
۴٫ moxalesa.
۵٫ jaft جوشانده‌ی تغلیظ شده‌ی پوست درخت بلوط و دم میوه‌ی بلوط که بسیار تلخ است.
۶٫ kalu.
۷٫ matk.
۸٫ motteki همان گیاهی که رب السوس از آن گرفته می شود که برای شکستگی بسیار مفید است. (ستوده: ۱۶۷)
۹٫ bixadur ریشه‌ی گیاهی وحشی است. (ستوده : ۲۴)
۱۰٫ vezm درختی است به اندازه‌ی درخت انجیر که برگ آن شبیه برگ زبان گنجشگ است.
۱۱٫ mocangel.
۱۲٫ rumun.
۱۳٫ jontiyana.
منبع مقاله:
جانب اللهی، محمدسعید، (۱۳۹۰)، پزشکی سنتی و عامیانه ی مردم ایران، تهران: انتشارات امیرکبیر، چاپ اول.
/م
