درختی که در قرآن به لعن یاد شده با توجه به آیه 60 سوره اسراء
الف-” شجره ملعونه” که در قرآن از آن نام برده شده،” شجره زقوم” است و آن درختی است که طبق آیه 64 سوره صافات در بن جهنم میروید، و ثمرهای ناگوار و رنجآور دارد (إِنَّها شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِی أَصْلِ الْجَحِیمِ) این شجره طبق آیات 46 تا 47 سوره دخان خوراک گناهکاران است، نه همچون طعامهای این دنیا بلکه همچون فلز گداخته در دل میجوشد که تفسیر آن در ذیل آیات سوره دخان آمده است.
(روح المعانی ذیل آیه) روی همین جهت، قرآن در آیات مورد بحث، این شجره ملعونه را وسیلهای برای آزمایش مردم معرفی میکند، چرا که مشرکان لجوج آن را به سخریه میگیرند و مؤمنین راستین در برابر آن تسلیمند.
در پاسخ میگوئیم در سوره ابراهیم آیه 26 آنجا که سخن از” شجره خبیثه” به میان آمده با توجه به مفهوم وسیعی که شجره خبیثه دارد و با توجه به روایاتی که در تفسیر آن وارد شده و شجره خبیثه را به بنی امیه تفسیر نموده، و نیز با توجه به اینکه” خبیثه” از نظر معنی با” ملعونه”، متلازم است میتوان گفت که در قرآن ذکر شده است .چکیده ماشینی
(روح المعانی ذیل آیه) روی همین جهت، قرآن در آیات مورد بحث، این شجره ملعونه را وسیلهای برای آزمایش مردم معرفی میکند، چرا که مشرکان لجوج آن را به سخریه میگیرند و مؤمنین راستین در برابر آن تسلیمند.
در پاسخ میگوئیم در سوره ابراهیم آیه 26 آنجا که سخن از” شجره خبیثه” به میان آمده با توجه به مفهوم وسیعی که شجره خبیثه دارد و با توجه به روایاتی که در تفسیر آن وارد شده و شجره خبیثه را به بنی امیه تفسیر نموده، و نیز با توجه به اینکه” خبیثه” از نظر معنی با” ملعونه”، متلازم است میتوان گفت که در قرآن ذکر شده است .
چکیده ماشینی
تاریخ انتشار : 1388/10/13
بازدید : 15167
نام چه درختی در قرآن آیه ی 60 سوره اسراء به لعن یاد شده؟
در مورد شجره ملعونه تفسیرهای متعددی وجود دارد:
الف-” شجره ملعونه” که در قرآن از آن نام برده شده،” شجره زقوم” است و آن درختی است که طبق آیه 64 سوره صافات در بن جهنم میروید، و ثمرهای ناگوار و رنجآور دارد (إِنَّها شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِی أَصْلِ الْجَحِیمِ) این شجره طبق آیات 46 تا 47 سوره دخان خوراک گناهکاران است، نه همچون طعامهای این دنیا بلکه همچون فلز گداخته در دل میجوشد که تفسیر آن در ذیل آیات سوره دخان آمده است.
بدون شک شجره زقوم، هیچ شباهتی با درختان این دنیا ندارد، و به همین دلیل از لابلای آتش میروید، بدیهی است ما تنها از این گونه مسائل که مربوط به جهان دیگر است شبحی را درک میکنیم.
ولی مشرکان قریش، این تعبیر قرآن را بخاطر جهل و نادانی به باد مسخره میگرفتند، ابو جهل میگفت: محمد (ص) شما را به آتشی تهدید میکند که سنگها را میسوزاند، سپس چنین میپندارد که در دوزخ، درخت میروید! و نیز از ابو جهل نقل شده که به عنوان سخریه، خرما و کره، حاضر میکرد و میخورد و به یاران خود میگفت از این بخورید که” زقوم” همین است! (روح المعانی ذیل آیه) روی همین جهت، قرآن در آیات مورد بحث، این شجره ملعونه را وسیلهای برای آزمایش مردم معرفی میکند، چرا که مشرکان لجوج آن را به سخریه میگیرند و مؤمنین راستین در برابر آن تسلیمند.
ممکن است سؤال شود که این شجره در قرآن به عنوان” شجره ملعونه” نیامده است؟
در پاسخ میگوئیم ممکن است منظور لعن خورندگان آن باشد، بعلاوه لعن چیزی جز بعد از رحمت خدا نیست، و بدیهی است چنین درختی، از رحمت پروردگار بسیار دور است.
ب-” شجره ملعونه” قوم سرکش یهود هستند، آنها همانند درختی هستند با شاخ و برگ فراوان اما مطرود درگاه پروردگار.
ج- در بسیاری از تفسیرهای شیعه و اهل تسنن نقل شده که” شجره ملعونه”، بنی امیه هستند.
فخر رازی در تفسیر خود روایتی در این زمینه از ابن عباس مفسر معروف اسلامی نقل میکند.
این تفسیر متناسب روایتی است که در رابطه با رؤیای پیامبر (ص) آوردیم، و نیز متناسب با حدیثی است که از عایشه نقل شده که رو به مروان کرد و گفت: لعن اللَّه اباک و انت فی صلبه فانت بعض من لعنه اللَّه:” خدا پدر ترا لعنت کرد، در حالی که تو در صلب او بودی، بنا بر این تو بخشی هستی از کسی که خدایش لعن کرده است”[1] ! باز در اینجا این سؤال پیش میآید که در کجای قرآن، شجره خبیثه بنی امیه مورد لعن واقع شده است؟
در پاسخ میگوئیم در سوره ابراهیم آیه 26 آنجا که سخن از” شجره خبیثه” به میان آمده با توجه به مفهوم وسیعی که شجره خبیثه دارد و با توجه به روایاتی که در تفسیر آن وارد شده و شجره خبیثه را به بنی امیه تفسیر نموده، و نیز با توجه به اینکه” خبیثه” از نظر معنی با” ملعونه”، متلازم است میتوان گفت که در قرآن ذکر شده است .[2]
قابل توجه اینکه بسیاری از این تفسیرها، و یا همه آنها، منافاتی با هم ندارند، و ممکن است” شجره ملعونه” در قرآن اشاره به هر گروه منافق و خبیث و مطرود درگاه خدا، مخصوصا گروههایی همانند بنی امیه و یهودیان سنگدل و لجوج و همه کسانی که در خط آنها گام برمیدارند، باشد، و شجره زقوم در قیامت تجسمی از وجود این شجرات خبیثه در جهان دیگر است، و همه این شجرات خبیثه مایه آزمایش و امتحان مؤمنان راستین در این جهان هستند.
یهودیانی که امروز بر مراکز حساس اسلامی غاصبانه مسلط شدهاند، و هر ساعت در گوشهای از جهان آتشی برمیافروزند و آن همه جنایت و بیدادگری دارند، همچنین منافقانی که با آنها معاملات سیاسی و غیر سیاسی کرده و میکنند، و همه سلطهگرانی که خط بنی امیه را در برابر اسلام در کل کشورهای اسلامی تعقیب مینمایند، و نیکان را از صحنه اجتماع کنار میزنند، فرومایگان را بر گرده مردم مسلط میکنند، دوستان حق و مجاهدان راستین را شهید و بازماندگان دوران جاهلیت را بر سر کار میگمارند، همه اینها شاخ و برگ شجره خبیثه ملعونه هستند و آزمایشی برای مردم!.[3]
تفسیر نمونه در ذیل آیه 43 از سوره دخان (إِنَّ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ…؛ درخت زقوم …) می گوید:
در این آیات توصیف وحشتناک و تکان دهندهای از عذابهای دوزخی منعکس شده که بحث آیات قبل را در مورد” یوم الفصل” و روز رستاخیز تکمیل میکند.
میفرماید:” درخت زقوم …” (إِنَّ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ) ” غذای گناهکاران است”! (طَعامُ الْأَثِیمِ). اینها هستند که از این گیاه تلخ و بد بو و بد طعم و کشنده میخورند.
” زقوم” به طوری که در تفسیر آیه 62 سوره صافات نیز گفتیم به گفته مفسران و اهل لغت نام گیاهی تلخ و بد بو و بد طعم است که دارای برگهای کوچکی است و در سرزمین” تهامه” از جزیرة عرب میروید و مشرکان با آن آشنا بودند، گیاهی است که شیره تلخی دارد که وقتی به بدن اصابت کند متورم میشود [4]
بعضی معتقدند که در اصل به معنی” بلعیدن”[5] و بعضی میگویند به معنی” هر نوع غذای تنفرآمیز دوزخیان” است[6]
در حدیثی آمده است هنگامی که این واژه در قرآن نازل شد کفار قریش گفتند چنین گیاهی در سرزمین ما وجود ندارد، چه کسی از شما معنی” زقوم” را میدانید؟ در آنجا مردی از اهل افریقا بود گفت:” زقوم” در لغت ما به معنی” کره و خرما” است (شاید منظور او نیز استهزا بود) وقتی ابو جهل این سخن را شنید از روی سخریه صدا زد، کنیز!” مقداری کره و خرما بیاور تا زقوم کنیم”! میخوردند و مسخره میکردند، و میگفتند محمد ما را به اینها میترساند.[7]
ضمنا باید توجه داشت که” شجره” در لغت عرب و استعمالات قرآنی گاه به معنی” درخت” و گاه به معنی مطلق” گیاه” میآید.[8] آنچه در اینجا برای شما ذکر گردید مطالبی بود که با قدری تصرف از کتاب مذکور برای شما گرامی ارائه گردید که امیدواریم مقبول شما واقع گردیده باشد.
[1] . تفسیر قرطبی جلد ششم صفحه 3902 و تفسیر فخر رازی جلد 20 صفحه 237.
[2] . تفسیر نور الثقلین جلد 2 صفحه 538.
[3] . تفسیر نمونه، ج12، انتهای ص: 172 تا ص: 175
[4] . ” مجمع البیان”، تفسیر” روح البیان”، تفسیر” روح المعانی”.
[5] . ” لسان العرب” ماده” زقم”.
[6] . مفردات راغب” ماده” زقم”.
[7] . تفسیر قرطبی” جلد 8 صفحه 5529 (ذیل آیه 62 سوره صافات).
[8] . تفسیر نمونه، ج21، ص: 202 تا ص: 204