حکمت الهی و شرور در دین اسلام

0 94

تاریخ انتشار : 1390/1/22

بازدید : 4546

منبع: پایگاه حوزه، شماره 18395
سوال

حکمت الهی و شرور در دین اسلام به چه معنی است؟

پاسخ

در یک تقسیم بندی، شرور به شرور طبیعی (مانند سیل، زلزله، ناقص الخلقه بودن بعضی انسانها و…) و شرور اخلاقی (مثل قتل، ظلم، دزدی و…) تقسیم می شود. پیش از پرداختن به پاسخ اصلی، توجه به نکات زیر ضروری است:
1- ما معتقدیم که خداوند از آنجا که عالم و قادر و خیرخواه مطلق است، نظام هستی را به بهترین وجه خلق کرده است و هر جزئی از  اجزای آفرینش به مهمترین وجهی که امکان داشته، خلق شده است و به همین جهت خداوند را احسن الخالقین می دانیم[1].
2- نیز بر این باوریم که خداوند جهان هستی را با یک سلسله نظامات و قوانین ثابت و پایدار که ذاتی جهان است، اداره می کند. پدیده های جهان محکوم به یک سلسله قوانین ثابت و سنت های لا یتغیر الهی هستند. این قوانین مانند قوانین موضوعه و قراردادی میان انسان ها نیست بلکه یک حقیقت تکوینی است که بر اساس چگونگی جهان و موجودات آن انتزاع شده است و لذا تبدیل و تغییر برای آن نیز محال است.
3- عالم ماده به دلیلی سنخیت و ماهیت مخصوص به خود، دارای احکام ویژه خود است که اگر این احکام، قوانین و سنن نباشد، عالم ماده، دیگر عالم ماده نخواهد بود. در این عالم تزاحم هست، محدودیت هست، زوال و بطلان هست، جهان طبیعت مملو از قطع ها، وصل ها، بریدن ها و پیوند زدن هاست. و آمیخته با نشاط و غم، شادی و رنج، امید و شکست. عالم ماده به دلیل این احکام و سنن، منشا بلاها، رنج ها، محنت ها و بیماری ها و از طرف دیگر منشا خوشوقتی ها، موفقیت ها و پیروزی هاست.
با توجه به این نکات روشن می شود که شرور طبیعی مثلا نابینا و ناشنوا بودن بعضی از انسانها، از لوازم جهان طبیعت است. عالم ماده به دلیل وجود تزاحم ها و تضادها برخی از وسایل را از مجرای صحیح خود خارج می سازد، و این امر صرفا مبتنی بر اصل علیت است که اصلی است ثابت و تغییر ناپذیر. طبق اصل علیت، زمانی که علت تامه معلول مثل نابینایی، فراهم شد، گریزی از آن معلول نخواهد بود.
بنابر این شرور طبیعی لازمه جهان طبیعتند. جهان طبیعتی که بر طبق اصول و قواعد ثابت و لا یتغیر الهی تدبیر می شود. به شرور اخلاقی نیز باید با همین دید نگاه کرد. یکی از قوانین ثابت خداوند آن است که انسانها از نعمت ارزشمند اختیار برخوردار باشند و با استفاده از همین نعمت است که عده ای راه صلاح را پیش می گیرند و عده ای نیز منشا شرور اخلاقی می گردند. روشن است که این شرور را به لحاظ تشریعی انسانها هستند که پدید آورده اند و لذا نمی توان منشا آنها را خداوند دانست و این امور را با حکمت خداوند ناسازگار دانست.
4- نکته دیگری که درباره شرور طبیعی لازم به ذکر است آن است که نسبت شرور طبیعی به خیرات جهان بسیار کم و ناچیز است. مثلا با آمار روشن می شود که تعداد افراد سالم قابل مقایسه با افراد نابینا، ناشنوا و… نیست. و این نیز از لطف خداوند است که در جهان مادی که اقتضاء انتزاج خیر و شر دارد، شرور طبیعی کمتر از خیرات طبیعی است.
علاوه بر نکات مذکور، بر اساس آیات قرآن و روایات در می یابیم که:
اولا: یکی از حکمت های شرور، امتحان و آزمایش انسان هاست قرآن می فرماید (و لنبلونکم بشیء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشر الصابرین)،  قطعا شما را با چیزی از ترس و گرسنگی و کاهش در اموال و جانها و محصولات می آزمائیم و مژده باد شکیبایان را.[2]
ثانیا: بعضی از شرور وسیله ای است  برای کیفر اعمال انسان ها و انتقام و قهر الهی مانند نزول عذاب الهی بر قوم عاد، لوط، فرعون، اصحاب ایکه و… [3]
ثالثا: از دیدگاه احادیث، خداوند در مقابل رنج ها، دردها و مصایبی که بعضی از انسانها ناخواسته دچار آنند و ما از آن به شرور طبیعی یاد می کنیم، در قیامت جزای برتری اعطا می فرماید که ما به دو روایت اشاره می کنیم:
امام صادق(ع)]در توجیه نقص های بدنی مانند نابینایی و ناشنوایی[ تاکید می فرمایند که خداوند در آخرت به چنین اشخاصی در صورت صبر و بردباری، چنان پاداشی اعطا می کند که اگر میان بازگشت به دنیا و تحمل دوباره چنین مصایب و باقی ماندن در آخرت مخیر باشند، بازگشت به بلایا را انتخاب می کنند تا اجرشان افزوده گردد[4].
امام رضا(ع) می فرمایند: بیماری مؤمن، موجب پاک شدن او از گناهان و لغزش ها و رحمت الهی در حق مؤمن است[5]. از آنچه گذشت روشن می شود که شرور طبیعی لازمه جهان مادی و شرور اخلاقی لازمه اختیار انسان هستند و لذا منافاتی با حکمت الهی ندارند. ضمن اینکه بعضی از این شرور دارای حکمت های خاص دیگری نیز هستند که به انها اشاره شد.[6]

[1] . سوره مؤمنون، آیه 14- سوره تین آیه 4.            
[2] . سوره بقره آیه155.
[3] . ر.ک: سوره اعراف، آیه 136، سوره هود، آیه 82، سوره فیل، آیه 4 و… .
[4] . بحار الانوار، ج 3، ص 71.
[5] . ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 429.
[6] . منبع: پایگاه حوزه66476647 .
شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
نظر بدهید

توجه داشته باشید که آدرس ایمیل نمایش داده نمی شود.

توجه داشته باشید پس از تایید نمایش داده می شود