داینو چیست ؟ منظور از تست داینو خودرو چیست؟
داینو (Dyno) یا داینومومتر چیست؟ چرا تیونرها و کمپانی های سازنده خودرو از داینو استفاده می کنند؟ بررسی انواع داینو
بسیاری از افراد درباره آزمایش داینو و معنای آن دچار سردرگمی میشوند. اصطلاحات زیادی درباره آزمایش داینو وجود دارد و بعضی از تعاریف مربوط به آن ممکن است گیجکننده باشند. عبارت آزمایش داینو به این معناست که موتور یک خودرو درحالیکه به دستگاهی با مقدار مقاومت کنترلشده متصل است با نیروی خودش کار میکند. این مقاومت معمولا به صورت ترمز آبی یا ترمز الکتریکی است. مقدار این مقاومت معمولا به واحد نیوتنمتر یا فوتپوند سنجیده میشود.
شاید در هنگام آزمایش معاینه فنی خودرو، دیده باشید که خودرویتان روی محلی قرار میگیرد که میتواند درجا حرکت کند؛ چیزی شبیه تردمیل. برای بررسیوضعیت خودروها از این ابزار استفاده میشود که «داینو» نام دارد. انواع مختلفی از داینو وجود دارد. اما بر خلاف آن نمونههایی که در معاینه فنی میبینید که مجهز به سیستم نوسان چرخ، آزمایش تعلیق، آلایندگی، ترمز و… هستند، داینوهای معمول تنها برای سنجش و تنظیم توان خودرو استفاده میشوند و خودرو با حداکثر قدرت و سرعت روی آنها کار میکند.
اصطلاح مجموعه قطعات با تنظیم داینو به این معناست که مجموعه معینی از قطعات در موتورهای قبلی آزمایش داینو شدهاند و از همین ترکیب قطعات برای موتورهای دیگر نیز استفاده میکنند. پس اگر موتوری میخرید که مجموعه قطعات آن توسط آزمایش داینو تنظیم شدهاند به این معنا نیست که دقیقا موتور شما در دستگاه داینو آزمایش شده است.
آببندی با دستگاه داینو
اصطلاحRun Inیا آببندی دو معنای متفاوت دارد. معنای اول آن این است که موتور همراه با یک میله محرک که به یک موتور الکتریکی متصل است در محل آزمایش قرار میگیرد و این موتور الکتریکی میللنگ موتور را میچرخاند. این موتور با نیروی خودش کار نمیکند. معنای دوم آن با اصطلاح Hot Run هممعنی است. این اصطلاح به این معناست که موتور توسط پیچ به سکوی آزمایش بسته میشود و با نیروی خودش کار میکند اما هیچ مقاومتی در برابر کارکرد موتور وجود ندارد.
وقتی موتور را با داینو به کار میاندازیم یک فرآیند طولانی را طی میکنیم که در آن ابتدا موتور قبل از روشنشدن روغنکاری میشود و زمانبندی سوپاپها و کاربراتور آن به صورت تقریبی تنظیم میشوند. سپس موتور روشن میشود و ۱۵ دقیقه اول با سرعت ۲۰۰۰ تا ۲۵۰۰ دور در دقیقه کار میکند اما در این مرحله هیچ مقاومتی به موتور وارد نمیشود. سپس زمانبندی سوپاپها را تنظیم میکنیم و درحالیکه موتور به دمای عادی کارکرد خود رسیده است پیچهای تنظیم مخلوط سوخت دور آرام موتور را تنظیم میکنیم و مقاومت تقریبی ۳۵ فوت-پوند به موتور وارد میشود.
این آزمایش حالتی را شبیهسازی میکند که یک موتور درحالیکه یکی از دندههای گیربکس اتوماتیک آن درگیر است در دور آرام کار میکند. سپس دور موتور را بالا و پایین میآوریم و مقدار مقاومت وارد بر موتور را کم و زیاد میکنیم زیرا این کار باعث میشود موقعیت رینگ پیستونها داخل شیارهای پیستون تثبیت شود. بعد از مدتی مقاومت را به تدریج افزایش میدهیم که به اتمام دوره آببندی موتور کمک میکند. اکنون آماده انجام آزمایش ملایم قدرت تا ۵۰۰۰ دور در دقیقه هستیم. نسبت سوخت و هوا را به دقت بررسی میکنیم، پمپ شتابدهنده را تنظیم کرده و زمانبندی سوپاپها را دوباره بررسی میکنیم. اکنون آماده هستیم تا یکی از ۳ آزمایش قدرت کامل موتور تا ۶۰۰۰ دور در دقیقه را انجام دهیم. معمولا وقتی بار دوم یا سوم آزمایش را انجام میدهیم حدود ۱۰ اسببخار به قدرت موتور اضافه میشود که به دلیل کاملشدن فرآیند آببندی موتور است.
معنای اعداد و ارقام
بسیاری از مردم معنای واقعی ارقام مربوط به قدرت و گشتاور موتور را درک نمیکنند. گشتاور یک نیروی چرخشی است که به واحد نیوتنمتر یا پوندفوت سنجیده میشود. اسببخار یا توان، مقدار واقعی کار انجامشده است. توان به واحد اسببخار از فرمول زیر محاسبه میشود:
توان (اسب بخار) = { گشتاور (فوت-پوند) ضربدر دور موتور (دور در دقیقه) } تقسیم بر ۵۲۵۲
به عبارت دیگر موتوری که در ۲۰۰۰ دور در دقیقه معادل ۴۰۰ فوت-پوند گشتاور تولید کند، در همین دور ۱۵۲٫۳ اسببخار قدرت دارد.
(۴۰۰*۲۰۰۰) / ۵۲۵۲ = ۱۵۲٫۳ hp
اگر همین موتور همین مقدار گشتاور را در دو برابر دور قبلی یعنی ۴۰۰۰ دور در دقیقه تولید کند، قدرت آن در دور ۴۰۰۰ دو برابر حالتقبل یعنی ۳۰۴٫۶ اسببخار خواهد بود. در ادامه با نمایش دو نمودار توضیح خواهیم داد که چطور دو موتور که قدرت نزدیک به هم دارند میتوانند گشتاورهای متفاوتی داشته باشند.
موتورهایی که در نمودار فوق میبینید، موتورهای یکسان و مشابهی هستند؛ با این تفاوت که موتور «ستاره» یک موتور شاتونبلند است. در دور موتورهای پایین، موتور شاتونبلند نسبت به موتوری که شاتونبلند نیست؛گشتاور بسیار بالاتری ارائه میدهد. انعطافپذیری موتور شاتونبلند نسبت به موتور عادی خیلی بیشتر است، به خصوص اگر نسبت دندههای گیربکس آن سبک باشند یا گیربکس آن دنده اوردرایو با ضریب کمتر از ۱٫۰۰ داشته باشد. دقیقا نقطه مقابل این موتور، یک موتور سرعتی و دوربالا است که گشتاور کمی تولید میکند ولی تا دور موتورهای خیلی بالا دور میگیرد. گشتاور ۲۰۰ فوت-پوند در ۸۰۰۰ دور در دقیقه قدرتی معادل ۳۰۴٫۶ اسببخار تولید میکند ولی قدرت همین موتور در ۲۰۰۰ دور در دقیقه رقم ناچیز ۷۶٫۲ اسببخار است.
علاقهمندان به خودرو اکثرا بر این باور هستند که اسببخار حرف اول را میزند. مثال زیر به شما اهمیت این موضوع را یادآوری میکند که نباید فقط به رقم حداکثر قدرت یک خودرو نگاه کنید بلکه درک واقعی نحوه رسیدن موتور به نقطه اوج منحنی قدرت اهمیت بیشتری دارد. در این مثال دو موتور را در نظر بگیرید که یکی از آنها را موتور A و دیگری را موتور B مینامیم. حداکثر قدرت موتور A 525 اسب در ۶۰۰۰ دور در دقیقه است و موتور B 505 اسب در ۵۵۰۰ دور در دقیقه قدرت دارد.
اکنون اکثر افراد با خود میگویند همه ما موتور ۵۲۵ اسبی را انتخاب میکنیم، چه دلیلی دارد که این موتور را انتخاب نکنیم؟ اما اجازه دهید نحوه رسیدن هر یک از این دو موتور به نقطه اوج قدرت خود را بررسی کنیم. توجه کنید که منحنی قدرت موتور Aشبیه یک قله با شیب تند است. منحنی قدرت موتور A از ۱۵۰ اسب شروع شده و به کندی تا نقطه اوج ۵۲۵ اسب بالا میرود. موتور B منحنی قدرت بسیار وسیعتری دارد که از ۲۲۰ اسب شروع شده و به سرعت ۵۰۵ اسب قدرت خود را تولید میکند. اکنون کدام موتور گزینه برتر است؟ مسئله اصلی عملکرد موتور در سرتاسر منحنی قدرت است. اگر به شما گفته میشد موتور A تنها ۱۵۰ اسب قدرت در ۲۵۰۰ دور در دقیقه و موتور B در همین دور ۲۲۰ اسب قدرت تولید میکند، طبیعتا اینطور گمان میکردید که با افزایش دور موتور، موتور B حداکثر قدرت بیشتری تولید خواهد کرد.
اما در این مثال به وضوح میبینیم که اینطور نیست و حداکثر قدرت موتور B کمتر است. بنابراین بهتر است از دور ۲۵۰۰ شروع کرده و منحنی قدرت هر دو موتور را تا دور ۶۰۰۰ به ۹ قسمت مساوی تقسیم کنیم و هر ۵۰۰ دور افزایش دور موتور را به صورت جداگانه بررسی کنیم. اگر موتور A را درنظر بگیرید و اعداد منحنی قدرت آن را به ازای هر ۵۰۰ دور با هم جمع کنید و جواب آن را به عدد ۹ تقسیم کنید به میانگین قدرت ۳۷۷ اسببخار دست خواهید یافت. اگر همین محاسبات را برای موتور B انجام دهید به میانگین قدرت ۴۱۰ اسببخار دست خواهید یافت. با اینکه اوج قدرت موتور A بیشتر است ولی در مجموع اسببخار کمتری نسبت به موتور B تولید میکند.
چرا این موضوع اهمیت دارد؟ اکثر مالکین خودروها بیشتر اوقات در محدوده دور آرام تا ۵۰۰۰ دور در دقیقه درحال رانندگی هستند. رانندگی در بزرگراه بادور موتور ۲۵۰۰دور در دقیقه را تصور کنید که در این دور، موتور A تنها ۱۵۰ اسب و موتور B 220 اسب یعنی ۴۷ درصد قدرت بیشتر تولید میکند.
منبع: نیسان