الطرق الی الله بعدد انفاس الخلائق

0 226

تاریخ انتشار : 1385/4/10

بازدید : 9973

منبع: پایگاه حوزه
سوال

این حدیث متواتر که “الطرق الی الله بعدد انفاس الخلائق” به چه معناست؟

پاسخ

جمله « الطرق الی الله بعدد انفاس الخلائق » در منابع حدیثی معتبر و معروف شیعه وجود ندارد بنابراین اصل حدیث بودن آن و نقل شدن آن از پیامبر صلی الله علیه و آله محل تردید است، چه برسد به متواتر بودن آن، این جمله تنها از بعضی از حکما و عرفا نقل شده است و از اینرو برای فهم معنای واقعی آن نیز باید بافت عرفانی آنرا در نظر گرفت. با توجه به اینکه عده ای تصور می­کنند جمله مذکور به نوعی تکثر گرایی دینی را ترویج می­کند لازم است به طور خلاصه به چند معنای معروف این جمله اشاره کنیم تا روشن شود که این جمله هیچ ارتباطی به بحث مذکور ندارد:

الف- چنانچه گفته شد این جمله از برخی از عرفا نقل شده است، چنانکه می­دانید در عرفان، بحث شناخت شهودی و حضوری مطرح است از اینرو مراد از این جمله در سیاق عرفانی اش آن است که هر انسانی از راه قلب و شهود می­تواند به خدا برسد و این راه در درون او نهفته است. از طرف دیگر با توجه به تفاوت عقول و فهم انسان در قبول مراتب عرفان و شناخت و نیز با توجه به اینکه شهود یک دریافت درونی و شخصی است راههای شناخت حضوری و شهودی نیز متعدد خواهد بود.

ب – معنای دیگری که برای این عبارت گفته شده آن است که اگر کسی اهل فکر و دقت و تعقل باشد، از راههای مختلفی می­تواند به گوهر هدایت و حقیقت دین، دست یابد. البته درست است که راههای اصلی وصول به معرفت الله را چهار راه می­دانند: 1- از راه عقل 2 – راه دل و فطرت 3 – راه تجربه 4 – راه دین، اما روشن است که تحصیل معرفت و حصول اطمینان از نظر کمیت و کیفیت و شدت و ضعف، مختلف است و هر کس به اندازه استعداد و ظرفیت خود، از معرفت بر خوردار است لذا راههای رسیدن به معرفت خداوند نیز از این حیث متعدد خواهد بود.

ج – مراد از این عبارت، آن است که هر یک از مخلوقات به تنهایی آیه و نشانه­ای از خداوندند و از اینرو راهی برای رسیدن به خداوند هستند.

 توضیح آن که: چنانچه در آیات متعددی از قرآن اشاره شده همه مخلوقات آیات و نشانه های الهی هستند و با دقت و تامل در هر یک می­توان به شناخت خداوند رسید. از اینرو معنای جمله مذکور نیز آن است که چون هر یک از مخلوقات نشانه ای بر وجود خداوند و راهی برای رسیدن به شناخت اویند، راههای رسیدن به خداوند به تعداد مخلوقات خواهد بود.

بنابراین باید توجه داشت که این عبارت نمی­رساند که هر مسلک و مرامی که بالفعل افراد و فرقه­های گوناگون دارند، همگی درست هستند و همه آنها مجازند بر طریقه خود بمانند این عبارت مثل این است که به کسی بگوییم : «تو اهل کارکردن نیستی و الا برای کار کردن و امرار معاش هزاران راه وجود دارد.» مراد از این جمله، این نیست که هر کس هر کاری می­کند و لو دزدی و جنایت – راه امرار معاش است بلکه مقصودش آن است که امکان کارکردن برای امرار معاش یکی دو تا نیست و اگر کسی بخواهد و انگیزه کار داشته باشد،از راههای گوناگونی می تواند به این امر دست یابد.

نکته پایانی و در خور تامل آ ن است که درست است  راههای رسیدن به خدا و حقیقت، متعدد است اما چهار چوب کلی و  محور اصلی این راهها، متعدد نیست چراکه قرآن در سوره آل عمران آیه 85 می­فرماید: « و من یبتغ غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه : هر کس دینی غیر از اسلام برگزیند، از وی پذیرفته نمی­شود» بنابراین چهار چوب کلی، تنها اسلام است و تنها حول این محور اصلی است که از راههای گوناگون (چنانکه تبیین شد) می توان به خدا  رسید.

شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
نظر بدهید

توجه داشته باشید که آدرس ایمیل نمایش داده نمی شود.

توجه داشته باشید پس از تایید نمایش داده می شود