تاثیر تعصبهای بی جا در زندگی زناشویی
حدود یک سال پیش پسری از اقوام به من ابراز علاقه کرد ولی به دلیل اینکه شرایط ازدواج را ندارد این موضوع را با خانواده خود در میان نگذاشته است و فقط دو خواهرش از موضوع با خبر هستند و از خانواده من هم دو خواهرم از این موضوع با خبرند.
ما از نظر فرهنگ و سطح خانوادگی و اعتقادات مذهبی کاملا به هم شبیه هستیم. خانواده من هم کاملا این پسر و خانواده اش را قبول دارند.
فقط دو موضوع وجود دارد که مرا نگران می کند ۱. سهل انگاری این پسر در انجام کارها ۲.این پسر خیلی مومن است و احتمالا دلیل علاقه اش به من این است که فکر می کند من هم مثل او هستم و من از این می ترسم که تعصب های بی جا داشته باشد هر چند که این اخلاق را در خانواده اش مشاهده نکرده ام.در ضمن بعد از صحبتی که برای اولین بار به صورت تلفنی با هم داشتیم دیگر با هم ارتباطی نداریم.
ولی هر بار که به این موضوع فکر می کنم احساس می کنم کمی به او علاقه دارم ولی به خاطر این دو دلیل می ترسم که این علاقه را قبول کنم.به نظر شما این دو دلیل مهم است؟ چه جوری می تونم بفهمم که این پسر تعصب بی جا دارد یا نه؟
لازم بذکر است صرف عشق و علاقه ضامن زندگی زناشویی موفق نیست. و بهتر بود پسر شرایط و موانع ازدواج را مرتفع می نمود و با اطمینان از رضایت کامل پدر و مادر که سرمایه مهمی محسوب می شود به صورت رسمی اقدام به خواستگاری می کرد و از طرفی شما با تحقیقات دقیق و جزیی محلی از محل زندگی، روابط والدین، وضعیت اقتصادی و شرایط شغلی، رابطه با همکاران و نظر مسولین و کارفرما همچنین اگر مشغول به تحصیل هست نظر اساتید وهمکلاسی ها بسیار مهم است.
پس قبل از اینکه مطمئن شوید که ایشان شرایط زندگی را که ما از آن خبر نداریم را فراهم کرده است و پدر و مادر هم راضی به این ازدواج هستند به هیج وجه سرمایه گذاری روانی روی ایشان نداشته باشید و به هیچ وجه ارتباطی با ایشان حتی در صورت اصرار ایشان نداشته باشید زیرا آفات و آسیب های زیادی دارد یکی از آنها بدبینی شدید بعد از ازدواج نسبت به این گونه ارتباطات قبل از ازدواج از طرف مقابل می باشد. بنابراین شما در یک بازه زمانی سعی کنید از طریق واسطه، فرصتی را برای ایشان تعریف کنید تا وضعیت شما و خودش را روشن کرده و با رضایت پدر و مادر بدون پنهان کاری اقدام کند.
اما دو موضوعی که مطرح کرده اید:
یکی سهل انگاری ایشان است که بهتر بود بیشتر توضیح می دادید و نمونه هایی ذکر می کردید به طور کلی باید خدمت شما عرض کنم که فردی که سهل انگار است از پیشرفت هایی که در موقعیت نرمال است باز می ماند و از افراد هم سطح خودش عقب است که این را در رفتار ایشان، شما مشاهده می کنید. از طرفی وضعیت کلی خانواده و افراد ازدواج کرده به خوبی نشان دهنده سهل انگاری و عدم سهل انگاری است. البته شما بهتر است بعد از اینکه ایشان به صورت رسمی اقدام کردند به صورت غیر مستقیم درباره برنامه ها و اهداف آینده ایشان صحبت کنید و این موضوع یعنی سهل انگاری را با درایت و هوشمندی از ایشان بپرسید.
در مورد موضوع دوم تعصبی بودن یا تعادل در باورها و گرایش های مذهبی هم، شما با بررسی سایر اعضا و تحقیقات دقیق محلی از ایشان، محل زندگی، تحصیل و کار و پرسش از افرادی که ایشان را می شناسند تا حد زیادی از این موضوع آگاه خواهید شد و از طرفی در جلسات خواستگاری هم با معرفی کامل خود و حدود رعایت رفتار و اعمال مذهبی و مطرح کردن انتظارات خودتان به صورت شفاف نسبت به این موضوع و تأکید بر آن از واکنش ایشان نسبت به وضعیت مذهبی خودتان مطلع شده و با چشمانی باز وارد زندگی زناشویی خواهید شد.
منبع: مــرکـز ملــی پاسخگــــویی به ســؤالات دینـــی