علل و راه های درمانی اختلال اوتیسم در کودکان
اختلال اوتیزم یکی از اختلالات مربوط به دوران کودکی شمرده می شود که شخص مبتلا به آن دارای ارتباط مهارتی بسیار پائین در ارتباط با دیگران است. برای علت این بیماری علل و روش های درمان مختلفی بیان شده است. با ما همراه باشید تا در این مورد بیشتر بدانید.
سبب شناسی
رویکرد زیست شناختی
پژوهش ژنتیکی
در یک مطالعه پیگیرانه دیگر درجه همخوانی ۶۰ درصد برای یک تخمکی ها و عدم توانن در دو تخمکی ها گزارش شده است (بیلی و همکاران، ۱۹۹۵)، و در مطالعه دیگری که در کشورهای اروپای شمالی انجام شده، درجه همخوانی ۹۱ درصد را برای دوقلوهای یک تخمکی و عدم توافق برای دوقلوهای دو تخمکی گزارش گردیده است (گیلبرگ و همکاران، ۱۹۸۹، به نقل از اکوسلیا، ۱۹۹۹). حتی در خواهران و برادران غیردوقلوی کودکان اوتیزم، نسبت اوتیزم تقریبا ۳ تا ۷ درصد است (فیلیپ و رانر، ۱۹۹۶، به نقل از اکوسلیا، ۱۹۹۹). به هر حال، یافته های متفاوتی در مورد شیوع اختلال های خفیف تر در میان خواهران و برادران کودکان اوتیزم وجود دارد.
در یکی از مطالعات، ۱۲ درصد خواهران و برادران کودکان اوتیزم اختلال هایی را در تعامل اجتماعی نشان داده اند و در مقایسه با این کودکان، خواهران و برادران کودکان سندرم دان هیچ کدام مشکلی در تعامل اجتماعی نشان ندادند (راتر، ۱۹۹۰، به نقل از همان منبع). اما در مطالعه ای دیگر، بین درجه مشکلات اجتماعی یا شناختی در خواهران و برادران کودکان اوتیزم و خواهران و برادران کودکان سندرم دان تفاوتی دیده نشد.
مولفه های ژنتیکی درگیر احتمالا بر اساس نوع اوتیزم، متفاوت خواهند بود. در یک مطالعه خانوادگی مشخص شد که آن دسته از بیماران مبتلا به اوتیزم با احتمال بیشتری خواهر و برادر مبتلا به اوتیزم یا عقب مانده ذهنی خواهند داشت که عقب ماندگی شدیدتری دارند. مطالعه ای دیگر نشان داد که بیماران مبتلا به اوتیزم که کارکرد بهتری دارند، احتمالا بیشتر از خانواده هایی هستند که سابقه اختلال خلق دارند (دلونگ، ۱۹۹۲). در واقع در تعدادی از مطالعات مشخص شد که اختلال عاطفی عمده در میان والدین کودکان مبتلا به اوتیزم نسبت به والدین کودکان صرعی یا اسکلروزتو بروز سه برابر رایج تر است. اگرچه ممکن است مشکلات مربوط به مراقبت یک کودک اوتیزم به عنوان یک عامل شرکت کننده در اختلال عاطفی عمده مورد توجه باشد، تقریبا دو سوم این گونه والدین، قبل از تولد کودک اوتیزم این اختلال را داشته اند (بیلی و راتر، ۱۹۹۶، به نقل از اکوسلیا، ۱۹۹۹).
مطالعات کروموزومی
مطالعات زیست – شیمیایی
وقتی کودکان اوتیزم محرکاتی مثل آمفتامین ها را که افزایش دهنده سطح دوپامین است دریافت می کنند، نشانه های بیش فعالی، رفتار تشریفاتی و خودتحریکی در آنها بیشتر و بدتر می شود. داروهای منع کننده دوپامین مثل فنوتیازین ها، تعدادی از نشانه های اوتیزم، مثل خودتحریکی و حرکات تکراری را کاهش می دهند، اگرچه اثر آنها در مورد اوتیزم نسبت به اسکیزوفرنی کمتر است.
عوامل قبل از تولد و اختلال های مادرزادی
مطالعات عصب شناختی
مطالعات کروموزومی
بالاخره، برخی از پژوهشگران در افراد اوتیزم مگالون سفالی (اندازه مغز به طور قابل ملاحظه ای بزرگ می شود) را مطرح کرده اند (بیلی، فیلیپ و راتر، ۱۹۹۶، به نقل از اکوسلیا، ۱۹۹۹). خطوط امیدوارکننده دیگر به فنون تصویربرداری مغز مثل MRI مربوط هستند. اگرچه نتایج برخی از این گونه مطالعه ها متعارض اند، پژوهشگران تعدادی از علل ممکن مؤثر در اوتیزم را شناسایی کرده اند. از جمله می توان به بزرگ شدن بطن ها در مغز اشاره کرد.
رویکرد شناختی
با توجه به کارکرد اجرایی، عده ای از پژوهشگران متذکر شده اند که افراد اوتیزم در زمینه حل مسئله مشکل بزرگی دارند. برنامه ریزی ابتکاری، کنترل کردن تکانه ها، حفظ کردن توجه، بازبینی عملکردها و بازداری رفتار نامناسب نیز از زمینه های مشکل آنهاست.
مطالعات مربوط به طبقه بندی و حافظه نشان داده اند که افراد اوتیزم همچنین مشکلاتی در زمینه صورت بندی مفاهیم جدید و درک اطلاعات جدید براساس این مفاهیم دارند. آنها تمایل زیادی دارند که متکی به قواعد و قاعده باشند. شبیه به افراد آمنزی، افراد اوتیزم نقایصی را نیز در حافظه دراز مدت و کوتاه مدت نشان می دهند که این موضوع ممکن است به بدکاری های آمیگدال و هیپوکامپ آنها مربوط باشد. درک اجتماعی کودکان اوتیزم با توجه به این واقعیت که آنها به نشانه های مربوط به توجه یا هیجان افراد دیگر توجه ندارند، مختل می شود. در اصل توانایی آنها برای درک حرکات بیانگر مثل اشارات یا نگاه کردن شدیدا مختل شده است. آنها همین طور در زمینه درک هیجانات دیگران و بیانات چهره ای آنها مشکل دارند.
فرضیه شناختی نهایی در مورد این کودکان آن است که این گونه کودکان نظریه ذهنی ندارند. بدین معنی که آنها نمی توانند وجود وضعیت های ذهنی را مثل باورها یا امیال درک نمایند. بنابراین نمی توانند رفتار را براساس این گونه وضعیت ها پیش بینی و درک کنند. در یک مطالعه، کودکان بهنجار، اوتیزم و عقب مانده ذهنی در رابطه با دو عروسک به نام های «سالی و آنا» مورد سؤال قرار گرفتند. آنها این صحنه را مشاهده می کردند که سالی، باید تیله را در کجا جستجو کند. بیش از ۸۰ درصد کودکان اوتیزم پاسخ دادند در «سبد»، اما تنها ۲۰ درصد از کودکان اوتیزم جواب درست دادند. این به آن معنی نیست که آنها نمی توانند به خاطر آورند، بلکه به این موضوع مربوط می شود که نمی توانند عقاید دیگران را در نظر بگیرند. فقدان این مهارت شاخص، بدون شک، در انزوای اجتماعی کودکان اوتیزم دخالت دارد (اکوسلیا، ۱۹۹۹).
گروه های در خطر اوتیزم
درمان
فنون رفتاری به طور قابل ملاحظه ای هم در مورد عقب ماندگی ذهنی و هم در مورد کودکان اوتیزم سودمند بوده اند. سه مورد از فنون عمده رفتاردرمانی عبارتند از: شکل دهی رفتار، زنجیره سازی و استفاده از کنترل محرکی. درمان های مؤثر برای کاهش رفتارهای ناسازگارانه مثل پرخاشگری و خود آزاری، محرومیت از تقویت، تقویت تفکیکی رفتارهای دیگر و تقویت افتراقی رفتارهای ناهمساز است. این کودکان می توانند زبان علامتی را برای کاهش دادن نیاز به استفاده از رفتارهای ناسازگارانه یاد بگیرند. برای مثال آنها می توانند علامتی را که نشان دهنده نوشیدن است بیاموزند تا این که مجبور نشوند برای به دست آوردن تقاضای خود، پرخاشگری کنند. درمان هایی با جهت گیری تنبیهی مثل جریمه کردن، بیزاری آموزی و جبران نیز ممکن است مورد استفاده قرار بگیرند.
اثرات این گونه فنون به نظر می رسد به رفتاری که قصد حذف کردن آن را داریم وابسته باشد، مثلا پاسخ های خودتخریبی، مثل ضربه زدن به سر که ممکن است اگر توجه اجتماعی دریافت نکنند، سرانجام حذف گردند. اما تعدادی از رفتارها به نظر می رسد به جای پاداش های بیرونی به وسیله پاداش های درونی حفظ می گردند. به طوری که در تعدادی از موارد جلب توجه اجتماعی با دریافت آن، اثر کمی خواهد داشت با این که ممکن است هیچ اثری نداشته باشد. برای مثال، رفتارهای حرکتی تشریفاتی برانگیخته شده به وسیله تقویت حسی، به طور قابل ملاحظه ای در برابر خاموشی مقاوم هستند.
درمان های شناختی برای درمان ناتوانی های رشدی بر پنج حوزه اصلی تمرکز دارند: تعلیم خودآموزشی، آموزش ارتباط، خودتنظیمی، خودنظارتی، کنترل خود و حل مسئله. این گونه درمان ها مکمل درمان های رفتاری هستند.
هرچند که هیچ داروی خاصی برای این اختلال وجود ندارد ولی به هر حال گزارش شده که استفاده از هالوپریدول هم نشانه های رفتاری را کاهش می دهد و هم یادگیری را سرعت می بخشد. دارو، بیش فعالی، رفتارهای قالبی، گوشه گیری، بی قراری، تحریک پذیری و عاطفه ناپایدار را کاهش می دهد. شواهد حاکی از آن است، زمانی که هالوپریدول به طور مناسب به کار برده می شود اثرات درازمدت مؤثر بر جای می گذارد، هرچند حرکت پریشی های ترک دارو و حرکات تأخیری با درمان هالوپریدول در کودکان همراهند. شواهد حاکی هستند که حرکت پریشی ها می توانند با تلع مصرف دارو رفع گردند. فن فلورامین که سلح سروتونین خون را کاهش می دهد در برخی از کودکان اوتیزم مؤثر است. به نظر نمی رسد بهبود با کاهش سطح سروتونین خون ارتباطی داشته باشد. اخیرا مطالعه نالترکسان این امید را ایجاد کرده است که با مسدود شدن مخدرهای درونی نشانه های درخودمانده کاهش یابد. زمانی که سایر داروها نتیجه ندهد، لیتیوم می تواند برای رفتارهای خود آسیبی یا پرخاشگرانه مورد آزمایش قرار گیرد (اکوسلیا، ۱۹۹۹)./ نویسنده: علیرضا کاکاوند-منبع: کتاب «روان شناسی مرضی کودکان»
🌱کودکان اوتیسمی امسال هم چشم انتظار یاری سبزتان هستند.
🙏انجمن خیریه اوتیسم دنیای مهربان
شماره كارتهاى كمكهاى مردمى:
5041721025623696 نزدبانك رسالت
5894637000096849 نزدبانك رفاه