مرز بین رابطه جنسی سالم و اعتیاد جنسی
در بخش قبلی این مقاله دیدید که در اثر دیدن فیلم های مستهجن، مقدار زیادی دوپامین در بدن ایجاد می شود که این دوپامین در صورتی که از مقدار نرمال خود بگذرد می تواند باعث ایجاد یک سری عوارض در بدن گردد. تا حدودی به بررسی این عوارض بر جسم پرداختیم و به این نتیجه رسیدیم که ازدیاد دوپامین در مغز باعث حساس سازی مغز می شود.
حساس سازی: تشکیل یک ابر حافظه شرطی شده
یادگیری، حافظه و عادتها که می توانند در یک گفته قدیمی اما درست خلاصه شوند “سلولهای عصبی که با هم فعال می شوند. به هم سیمکشی می شوند. سیمکشی مجددی که در پس اعتیاد است تا حدودی از دلتا فاس بی ایجاد می شود، که ارتباط بین سلولهای عصبی را تقویت می کند و ارتباط برقرار کردن آنها را آسان تر می کند. در حالی که دلتا فاس بی در مدار پاداش عمل می کند، همیشه ارتباطات عصبی قویتر در پس هر گونه یادگیری وجود دارد. این پروسه یا انعاف پذیری سیستم عصبی نام دارد. هرچه تجربه قویتر باشد، ارتباط قویتری شکل می گیرد. هرچه ارتباط قویتر باشد حرکت کردن پالسهای الکترونیکی در طول این مسیر، آسانتر می باشد.
اگر عادت دائمی دیدن رابطه جنسی، موجب اعتیاد شده باشد، در مغز شما یک شیار ساخته شده است. همانگونه که آب در مسیری که کمترین مقاومت وجود دارد جاری می شود، پالس ها هم اینطور جریان می یابند، و همچنین افکار. مانند هر گونه مهارتی، هرچه بیشتر آن را انجام دهید انجام دادن آن راحت تر می شود. به زودی خودکار می شود، بدون هیچ گونه فکر خود آگاهی.
شما در مغز خود یک شیار عمیق شکل داده اید که مسیر حساس شده عصبی نامیده می شود. مسیر حساس شده را می توان مانند شرطی شدگی پاولفی بر توربینها در نظر گرفت. وقتی آنها توسط افکار و محرکها آزاد می شوند، مسیرهای حساس شده مسیر پاداش را منفجر می کنند و موجب امیال غیر قابل انکاری می شوند. چندین تحقیق مغزی عصبی اخیر بر استفاده کنندگان از رابطه جنسی حساس سازی را ارزیابی نمودند و همان واکنش های مغزی را که در معتادان به مواد یا الکل وجود دارند کشف کردند.
دلتا فاس بی پس از حدودا دو ماه بعد از آخرین استفاده فرد معتاد، شروع به کاهش یافتن کرده و به سطوح عادی می رسد. حتی با اینکه دلتا فاس بی دیگر وجود ندارد، مسیر حساس شده باقی می ماند، شاید برای تمام عمر. به یاد داشته باشید، هدف دلتا فاس بی، توسعه سیم کشی مجدد مغز می باشد، تا شما انفجاری قوی تر از هر چیزی که آن را بیش از حد استفاده می کردید تجربه کنید. این حافظه، یا یادگیری عمیقا قدیمی، مدتها پس از واقعه بر جا می ماند. اعتیاد آسیب نیست، آن یادگیری آسیب محور است.
چه زمانی فرد از حد می گذرد؟
اغلب این سوال واضح را می پرسند: “تا چه حدی بیش از حد حساب می شود؟ ” این سوال فرض بر این دارد که اثرات رابطه جنسی دو وجهی می باشند. یعنی، شما یا مشکلی ندارید، یا معتاد به رابطه جنسی می باشید. به هر حال، تغییرات مغزی ایجاد شده در اثر رابطه جنسی بسیار گسترده اتفاق می افتند و نمی توان آن را سیاه و سفید طبقه بندی کرد. پرسیدن اینکه چه زمانی فرد از حد می گذرد اصل انعظاف پذیری سیستم عصبی را رد می کند: یعنی مغز همیشه در حال یاد گیری، تغییر و انطباق در پاسخ به محیط می باشد.
مطالعات نشان می دهند حتی اندکی تحریک فرا عادی می تواند سریعا مغز را تغییر داده و رفتار را عوض کند. برای مثال، تنها ۵ روز وقت گرفت تا یک حساس سازی مشخص به گیم های ویدئویی را در یک فرد بالغ و سالم ایجاد کنند. گیمرها معتاد نبودند، اما فعالیتهای مغزی همتراز با میل به موقع بازی را افزایش دادند. در آزمایشی دیگر، تقریبا به تمام موشها دسترسی نامحدود به غذاهای کافه تریایی، داده شد تا در حد چاقی مفرط بتوانند عیاشی کنند. تنها چند روز پرخوری غذاهای بی کیفیت لازم بود تا دریافت کننده های دوپامین موشها تنزل پیدا کنند یا به عبارتی رضایتمندی خود را کاهش دهند. رضایت کمتر حتی موجب عیاشی بیشتر موشها شد.
مانند رابطه جنسی اینترنتی، مطالعه ای در آلمان بر مردانی که به رابطه جنسی اعتیاد نداشتند تغییرات مغزی مربوط به اعتیاد و فعالسازی کمتر مغز در پاسخ به رابطه جنسی همگام، با استفاده بیشتر از آن را مشاهده کرد. یک مطالعه ایتالیایی نشان داد که %۱۶ دانش آموزان دبیرستانی که بیش از هفته ای یکبار از رابطه جنسی استفاده کرده اند، گزارش داده اند که میل جنسی غیر عادی و کمی دارند. در مقایسه %۰ از افرادی که رابطه جنسی استفاده نکرده اند، در مورد میل جنسی کم گزارش داده اند. خلاصه مطلب این است که برای ایجاد تغییرات فاحش مغزی یا تاثیرات منفی اعتیاد لازم نیست.
اگر بخواهیم ساده تر بیان کنیم، شرطی شدن جنسی، حساس سازی، یا دیگر تغییرات مغزی مربوط به اعتیاد، در طیف وسیعی رخ می دهند. همچنین درک کنید که مغز دائما در حال یادگیری وتطبیق با محیط می باشد.رابطه جنسی اینترنتی، به عنوان یک محرک فوق عادی مسیرهای جنسی درونی را هدف قرار می دهد، مغز را شکل می دهد و ادراک را تغییر می دهد.
به همین دلیل است که سوالاتی چون “تعریف رابطه جنسی چیست”؟ و یا “چه مقدار رابطه جنسی باعث اعتیاد می شود؟” گمراه کننده و بی ربط می باشند . اولی مانند این است که بپرسیم که آیا این ماشینی که در کازینو ها برای بردن جایزه در آن سکه می اندازند است که باعث ایجاد اعتیاد به قمار می شود یا بازی ورق. دومی مثل این است که از یک معتاد به غذا بپرسیم چند دقیقه را به خوردن اختصاص می دهد. مسیر پاداش نمیداند که رابطه جنسی چیست. آن تنها سطوح تحریک را به وسیله نمودار دوپامین ثبت می کند. این فیزیولوژی است، نه اخلاقیات و نه سیاست های جنسی.
منبع: دکتـــرســــلام