رفتار های اجتماعی امام کاظم (ع)
اصل در رفتار معصومان بر اساس برقراری روابط اخلاقی و انسانی با افراد جامعه بوده است. همین نوع رفتار، در موارد بسیاری، زمینه ساز هدایت کسانی شده که معصومان را به عنوان امام و راهنمای خود نمی شناختند. در سیره اجتماعی امام کاظم (ع) نمونه های متعددی از این نحوه سلوک اجتماعی به چشم می خورد که پرداختن تفصیلی به آن ها و بیان همه نمونه ها از حوصله این نوشتار خارج است.
رفتار اجـتماعى امـام کاظم (علیه السلام)
۱. برخورد امام (علیه السلام) با بدان
گفتیم که یکی از صفات امام موسی کاظم(ع) صفت احسان و کظم الغیظ بود. ایشان نه تنها در مقام احسان این گونه رفتار می کرد بلکه در مقام اکرام از بدی و زشتی افراد گذشته و حتی خدماتی را نسبت به آنان انجام می داد و بدی آنان را به خوبی پاسخ می داد. (فرقان، آیه ۷۲)
ابن اثیر مى گوید: کانَ [مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ علیهماالسلام] یُلَقَّبُ بَألکاظِمِ، لِأَنَّهُ کانَ یُحْسِنُ إِلى مَنْ یُسیىءُ إِلَیْهِ کان هـذا عـادَتَـهُ أَبَـدا؛ امام موسى بن جعفر علیهماالسلام بدان جهت کاظم (فرو برنده غضب) نام گرفت، که همواره به کسانى که به او بدى مى نمودند، نیکى مى نمود، این سیره و عادت همیشگى وى بود. (کامل ابن اثیر، ج ۶، ص ۱۶۴)
یحیى بن حسن مى گوید: کانَ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ علیهماالسلام إِذا بَلَغَهُ عَنِ الرَّجُلِ ما یَکْرَهُ، بَعَثَ إِلیْهِ بِصُرَّهِ دَنانیرَ، فَکانَتْ صُرارُهُ ما بَیْنَ الثَّلاثْمِائَهِ إِلىَ الْمِأَتَیْنِ دینارٍ، فکانَتْ صُرارُ مُوسى مَثَلاً؛ وقتى از شخصى به امام موسى بن جعفر علیهماالسلام ناراحتى مى رسـید، کیسه اى پر از دیـنار بـراى او مى فرسـتاد، که در آن کیسه دویست تا سیـصد دیـنار بود. کیسه هاى امام هفتم علیه السلام زبانزد مردم بود. (مقاتل الطالبیین، ص ۴۹۹)
۲. رسیدگى به نیازمندان
۳. منـع از احتــکار
۴. مشورت با زیر دستان
۵. تربیت فرزند
اهتمام به تربیت دیگران به ویژه فرزند از جمله مهم ترین دغدغه های معصومان(ع) بود. آنان روش هایی را برای تربیت کودکان در پیش می گرفتند که بر اساس آموزه های وحیانی قرآن است. از جمله إِسْماعیلَ بْنِ الْخَطّابِ گوید: کانَ أَبْوالْحَسَنِ علیه السلام یَبْتَدِىءُ بِالثَّناءِ عَلَى إبْنِهِ عَلِىٍّ علیه السلام وَ یُطْریهِ وَ یَذْکُرُ مِنْ فَضْلِهِ وَ بِرِّهِ ما لایَذْکُرُ مِنْ غَیْرِهِ کَأَنَّهُ یُریدُ أَنْ یَدُلَّ عَلْیهِ؛ امام موسى بن جعفر علیهماالسلام [هنگامى که به محضرش وارد مى شدیم] به تعریف فرزند خود على علیه السلام مى پرداخت و او را مى ستود و از فضیلت و نیکویى او چنان یاد مى کرد که درباره دیگران نمى گفت گویا که مى خواست [ما را ] به امامت او راهنمایى کند. (بحارالانوار، ج ۴۹، ص ۱۸ ح ۱۹)
از سلیمان بن حفص نقل شده که گفت: کانَ مُوسىَ بْنُ جَعْفَرٍ علیهماالسلام یُسَمّى وَلَدَهُ عَلِیّا الرِّضا وَ کانَ یَقُولُ: اُدْعُوا لى وَلَدى الرِّضا وَقُلْتُ لِوَلَدى الرِّضا، وَ قالَ لى وَلَدى الرِّضا. وَ إذا خاطَـبَهُ قـالَ یا أَبَاالْحَسَنِ؛ امـام موسى بن جعفر (علیهماالسلام) فرزند خود على را، رضا مى نامید و همواره مى گفت: فرزندم رضا را پیش من فراخوانید، به فرزندم رضا گفتم، فرزندم رضا به من گفت. و … و هر وقت او را خطاب مى کرد با کینه اش «اباالحسن» خطاب مى کرد. (عیون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۲۲ ح ۲)
۶. تسلیت به صاحبان عزا
۷. توصیه به دعا براى دیگران
در روایات و آیات توصیه شده که برای دیگران دعا بکنید و خیر بخواهید. التماس دعا مهم شمرده شده است؛ زیرا دعا از زبانی است که شخص با آن گناه نکرده است و احتمال اجابت چنین دعایی بیش تر است. امام موسی کاظم (ع) نیز توصیه می کرد که از دیگران دعا بخواهید و برای دیگران دعا کنید. صفوان بن یحیى از امام هفتم (علیه السلام) نقل کرده که امام علیه السلام مى فرمود: مَنْ دَعا لاِمْرَى ءٍ مِنَ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْمُسْلِمینَ وَ الْمُسْلِماتِ وَکَّلَ اللّهُ بِهِ لِکُلِّ مُؤْمِنٍ مَلَکا یَدْعُو لَهُ؛ هر کس فردى از زنان و مردان مؤمن و مسلمان را دعا کند، خداوند به شمار هر مؤمن فرشته اى را مى گمارد تا بر او دعا کند. (اعلام الدین، ص ۳۹۳)
منبع: www.samamos.com