آیا واقعاً احضار ارواح ممکن است؟
روح کسی که در گذشته است، در عالم برزخ است. ممکن است از همان عالَم نسبت به امور این عالم اطلاع پیدا کند، ولی اینکه در یک اتاق حاضر شود و دیگران او را ببینند اینها احضار ارواح نیست.
خبرگزاری مهر: از ابتدای ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۰ سریال «احضار» از شبکه یک سیما پخش شد. این سریال که مسائل ماوراءالطبیعه را دستمایه و موضوع اصلی خود قرار داده است با حواشی و موافقان و مخالفان متعددی مواجه شد، هرچند که به نسبت موضوع شاید پس از چند سال این اولین بار بود که دوباره موضوعی بر پایه این مسائل از آنتن رسانه ملی میهمان خانه روزهداران شد.
حمیدرضا مظاهری سیف، استاد دانشگاه در یادداشتی اختصاصی که در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است به بررسی مساله احضار ارواح از نقطه نظر دین پرداخته و از این رهگذر آنچه که در سریال احضار ارائه شده را به بوته نقد و نظر برده است. در ادامه این یادداشت را میخوانید:
احضار روح یا ارتباط با ارواح با تاریخ حیات بشر آمیخته است. وابستگی انسانها به هم موجب میشود که وقتی عزیزی را از دست میدهیم به او زیاد فکر میکنیم. از سوی دیگر او نیز به ما وابستگی داشته و پس از مرگ تمایل دارد که از حال عزیزانش در دنیا با خبر شود. بنابراین تا پیش از آنکه در زندگی برزخی غرق شود، این امکان بسیار زیاد است که بتوانیم در خواب عزیزان تازه گذشته را ملاقات کنیم. بسیاری از این رویاها که درباره تازه گذشتگان دیده میشود، ممکن است صادق باشد.
تجربه دیدن عزیزان درگذشته در رؤیا، هوس ارتباط بیشتر با آنها را در انسانها برانگیخته است. از این رو در جستجوی راهی بودهاند که بتوانند با روح آنها ارتباط برقرار کنند. بنابراین میل به ارتباط با ارواح به نظر میرسد که از ابتدای حیات انسان در سیاره زمین وجود داشته است.
گاهی شخصیتهای درگذشته دارای قدرت، دانایی و خصوصیتهای کاریزما بودهاند. گمان میشد همانطور که در دوران حیات آنها میتوانستند از قابلیتهای آن افراد استفاده کنند، پس از مرگ نیز میتوان از قابلیتهای شخصیتی درگذشتگان استفاده کرد. این موضوع نیز به نوبه خود بر هوس ارتباط با ارواح افزوده است.
سنتهای دینی که میان قبایل بدوی نظیر سرخ پوستان آمریکا یا بومیان آفریقا و استرالیا رواج دارد، مبتنی بر ارتباط با ارواح است. به این سنتهای قدیمی، آئینهای شمنی گفته میشود. «شمن» کسی است که میتواند با ارواح ارتباط برقرار کند. ارواح خبیث را از قبیله دور کند و از ارواح نیک و یاری گر کمک بگیرد.
موضوع ارتباط با ارواح گاهی به این سو کشیده شده است که ابرها، رودخانه، زمین، جنگل و هر کدام از پدیدههای طبیعی روح دارند و «شمن» میتواند با ارواح این پدیدهها ارتباط برقرار کند، تا حاصل خیزی، برکت و سلامتی را برای قبیله فراهم سازد.
ماجرای ارتباط با ارواح در فرهنگهای مختلف ادامه داشته است، تا اینکه به جامعه اسلامی هم کشیده شد. امروزه ما بر اساس همان خرافات گذشته جلسات احضار ارواح را در جامعه مان داریم. اما سوال اصلی این است که آیا واقعاً احضار ارواح ممکن است؟
آیا واقعاً احضار ارواح ممکن است؟
به نظر من تعبیر احضار ارواح غلطانداز است. من ترجیح میدهم از مفهوم ارتباط با ارواح استفاده کنم. ببینید، روح کسی که در گذشته است، در عالم برزخ است. این طور نیست که او بتواند در دنیای مادی حاضر شود. البته ممکن است از همان عالم برزخ نسبت به امور این عالم اطلاع پیدا کند، ولی اینکه در یک اتاق حاضر شود و دیگران او را ببینند یا با حرکت دادن اشیا کلماتی را بسازد و سخن بگوید، اینها احضار ارواح نیست. روح در عالم برزخ است و شخصی که میخواهد با ارواح ارتباط برقرار کنند، باید بتواند به عالم برزخ برود و با روح ارتباط برقرار کند. برای این کار نوعی قطع تعلقات و توجهات نسبت به امور دنیوی لازم است. اینکه میگویند افرادی که احضار روح میکنند باید خیلی پاک باشند برای این است که قرار است، او در عالم برزخ حاضر شود، نه اینکه روح در عالم دنیا حاضر شود. بنابراین ارتباط با ارواح یعنی ارتقا روح یا بهتر است بگوییم انصراف توجه مدیوم از دنیا به عالم برزخ. به این ترتیب ممکن است ارتباط با روح برقرار شود.
جنها این قابلیت را دارند، که خود را به شکلهای گوناگون در آورند
حالا بیاییم سراغ جلسات احضار ارواح که با حرکت اشیا یا دیدن اشباح همراه است. اینها هیچکدام روح نیست. همانطور که در سریال احضار نشان داده شده است. این اشباح در حقیقت موجودات دیگری هستند که خودشان را به جای روح درگذشته جا میزنند و اطلاعاتی را که از او دارند، ارائه میدهند. گاهی ممکن است خود را در خیال کسی متمثل کنند و به شکل مردگان در آیند. جنها این قابلیت را دارند، که خود را به شکلهای گوناگون در آورند. همچنین به جهت سرعت حرکت و نامرئی بودن، میتوانند از اموری اطلاع پیدا کنند، که وقتی بیان مینمایند به نظر میرسد که غیب گویی میکنند. یا اینکه برای افراد بی اطلاع اعتماد میآفرینند، تا باور کنند که آن شبح، روح مردهای است که میخواستند احضارش کنند.
بنابراین بسیاری از جلسات احضار ارواح، احضار جن است. و جنها از این طریق وارد زندگی افراد میشوند. معمولاً افراد بعد از اینکه در جلسه احضار ارواح میروند و خود را در اختیار میگذارند، از آن پس مشکلات ناشناخته و عجیبی برایشان پیش میآید. علت این است که از آن جلسه احضار اجازه دادند که یک جن به ذهن و زندگی آنها راه پیدا کنند. گاهی اتفاقات بدی میافتد. مثلاً یک جن مذکر ممکن است در جلسه احضار به یک خانم که تمایل به ارتباط با روح داشته، علاقه مند شود و از همین جا به او نزدیک شود. این اتفاق منشأ بسیاری از مشکلات بعدی خواهد شد.
ارتباط با روح توسط فردی که توانایی انصراف از عالم دنیا و توجه تام به عالم برزخ را دارد، احتمالاً اشکالی نداشته باشد. میگویم احتمالاً چون بسیاری از اهل معنا اساساً توجه به تمثلات برزخی را نهی میکنند و تأکید داشتند حتی اگر فرشته را هم به صورت متمثل دیدید، توجه نکنید. حالا چطور میتوانیم انصراف توجه از دنیا و توجه تام به عالم برزخ را درست بدانیم.
ارتباط با ارواح یا آنچه که احضار ارواح گفته میشود، به سبکهایی که در جامعه ما رواج دارد و یک نمونه از آن در سریال احضار نشان داده میشود، قطعاً مشکل دارد و از اساس فریب و گمراهی است. فقها نیز این کارها را حرام میدانند و کسب درآمد از این طریق را نامشروع میدانند.
جنها در حالت طبیعی اجازه ورود به زندگی ما را ندارند، اما اگر خودمان اجازه دهیم، میتوانند وارد شوند. جلسات احضار رو در واقع نوعی اجازه دادن به آنهاست تا از طریق ذهن ما بر ما تسلط پیدا کنند.
در رابطه با ارتباط با ارواح دو مرحله وجود دارد یکی زمانی است که فرد تازه درگذشته یعنی چند روز از مرگ بیشتر نگذشته است. در این مرحله عموم مردم ممکن است با روح در گذشته ارتباط برقرار کنند. مرحله بعد هنگامی است که مدتی از مرگ او گذشته مثلاً چند ماه یا چند سال. در این شرایط دیگر ارتباط به سادگی امکان پذیر نیست و انصراف توجه به عالم برزخ لازم است.
اینکه در روزهای اول پس از مرگ احتمال ارتباط با روح درگذشتگان زیاد است، به این علت است که مرگ یک فرایند تدریجی است. ما ناگهان از دنیا کنده نمیشویم و به عالم برزخ راه پیدا نمیکنیم. کسی که میخواهد بمیرد. از چند روز یا چند ساعت پیش از مرگش، کم کم توجهاش به سوی عالم برزخ معطوف میشود. به قول معروف چشم دلش بازمی شود و چیزهایی را از آن سو می بیند که دیگران نمیبینند. کسانی که در آستانه مرگ هستند، از حضور افراد آشنا، ائمه معصومین، دیدن نورها و رنگها و منظرههایی صحبت میکنند که برای دیگران قابل مشاهده نیست. در واقع با همین تجربهها فرایند مرگ آغاز شده است.
پس از اینکه رابطه روح با جسم قطع میشود و به لحاظ پزشکی مرگ تأیید میشود. تعلقات فرد به خصوص نسبت به عزیزانش نمیگذارند که به سرعت بگذرد و برود. او هنوز توجهش به کسانی است که یک عمر با آنها و برای آنها زندگی کرده. بنابراین تا چند روز پس از مرگ به نوعی رفت و آمد میان دنیا و برزخ وجود دارد. در همین شرایط است که ممکن است فرد در گذشته به خواب نزدیکانش بیاید، یا به نوعی با آنها ارتباط برقرار کند. ولی پس از چند روز این روابط به تدریج کم میشود سپس به طور کامل قطع میشود.
البته در روایات اسلامی داریم که مؤمنان در زمانهای خاصی به دنیا و نزدیکان شان توجه میکنند. گاهی افراد بسیار بزرگ با روحهای قوی و بلند مرتبه، در عین حال که در عالم برزخ حضور دارند، اشراف و توجه شأن از دنیا قطع نمیشود. همانطور که وقتی در دنیا بودند، اشراف و توجه شأن به عالم ملکوت قطع نبوده است. اولیا الهی این گونه اند و آنها در همه اوقات اشراف خاصی نسبت به امور دنیا دارند و گاهی با دعای خودشان تقدیراتی را رقم میزنند. فلسفه توسل به اولیای خدا همین است. آنها میتوانند با اشراف روحی دارند از حال ما با خبر شوند و برای ما دعا کنند. و دعا نیرومندترین قدرتی است که خداوند به انسان داده است تا از طریق آن نیروی محدود خودش را به نیروی نامحدود خداوند پیوند بزند.
در جمع بندی نهایی به نظرم میرسد که سریال احضار تا اینجا خوب عمل کرده است. اول اینکه به موضوعی که کمتر پرداخته شده، وارد شده است. دوم اینکه بیان این موضوعات در قالب فیلم و سریال خیلی مسائل و ابهامات ایجاد میکند. هم از این رو پرداختن به این موضوعات گذشته از خلاقیت، جسارت هم میخواهد. نخبگان و منتقدان هم باید با سعه صدر این آثار را ببینند و نقدهای سازنده را برای تولیدات آینده ارائه دهند.