آخرین حجت خدا در روی زمین

0 3,819

آخرین حجت خدا در روی زمین است که وجود نازنینش به منظور تحقق یک حکومت عدل الهی در روی کره ی زمین و ریشه کن ساختن ظلم و فساد ذخیره شده است و سرانجام پس از سپری شدن دوران غیبت ظهور خواهد کرد و حکومت عدل جهانی را که آرزوی انبیاء الهی و انسان های مومن در طول تاریخ بوده است برقرار خواهد فرمود.

سوال

چرا زمان ظهور حضرت مهدی(عج) و ساعت قیامت معلوم نیست؟

پاسخ

آخرین حجت خدا در روی زمین است که وجود نازنینش به منظور تحقق یک حکومت عدل الهی در روی کره ی زمین و ریشه کن ساختن ظلم و فساد ذخیره شده است و سرانجام پس از سپری شدن دوران غیبت ظهور خواهد کرد و حکومت عدل جهانی را که آرزوی انبیاء الهی و انسان های مومن در طول تاریخ بوده است برقرار خواهد فرمود.

مشخصات آن حضرت

ـــ نام: «محمد» (م-ح-م-د) همنام جد بزرگوارش رسول خدا(ص)

ـــ کنیه: ابوالقاسم، مانند جد بزرگوارش رسول خدا(ص)

ـــ لقب: قائم، مهدی، حجت، منتظر، صاحب الزمان، صاحب الامر.

ـــ نام پدر:امام حسن بن علی العسکری علیه السلام؛ که حضرت مهدی(عج) تنها فرزند اوست.

ـــ نام مادر: نرجس خاتون.

ـــ تاریخ ولادت: در شب پانزدهم شعبان سال ۲۵۵ هجری قمری.

ـــ محل تولد: شهر سامراء و در خانه امام حسن عسکری(ع)

امر چیست و صاحب الامر یعنی چه؟

یکی از القاب شریف امام زمان(عج) “صاحب الامر” است. برای روشن شدن معنی امر و این لقب حضرت باید به تفسیر یکی از آیات شریفه قران مجید در سوره مبارکه “قدر” بپردازیم.

خداوند در معرفی شب قدر می فرماید: “شب قدر بهتر از هزار ماه است ــ فرشتگان و روح در آن شب به اذن پروردگارشان برای (تقدیر) هر کار نازل می شوند”. (سوره قدر، آیه های 3 و 4).

شخصی از حضرت علی(ع) پرسید: منظور از این (امر) در سوره قدر چیست؟ حضرت پاسخ داد: “این همان امری است که فرشتگان آن را شب قدر که در آن هر امر محکمی فیصله داده می شود نازل می کنند از امور مربوط به آفرینش، روزی، اجل، کار، زندگی، مرگ، علم غیب آسمانها و زمین و …” (تفسیر برهان، ج۴، ص۱۵۹)

بنابراین خیر و شر زندگی انسان ها که به وسیله کاتبان اعمال و فرشتگان الهی ثبت و ضبط می شود در شب قدر به منظور تعیین سرنوشت سالیانه افراد بر حجت خدا نازل می گردد و امر تقدیر و سرنوشت انسانها همه ساله درشب قدر به دست با کفایت صاحب امر امام زمان(عج) رقم می خورد و به همین جهت حضرتش را لقب صاحب الامر داده اند زیرا در این شب تحت حکومت آن حضرت بر اساس عملکرد سال گذشته افراد سرنوشت سال آینده آنان رقم زده می شود و به خاطر همین سنجش و اندازه گیری اعمال و سرنوشت ها این شب را نیز قدر می نامند.

امام مهدی(عج) چگونه در پنج سالگی به امامت رسید؟

ایشان در همان سالهای آغازین عمر شریف خود دارای تمام عظمت روحی و محتوای غنی فکری شایسته امامت بودند و امامت زود هنگام پدیده ای بود که پیش از ایشان در بین تعدادی از اجداد مطهرش تحقق یافته بود. چنانکه امام جواد(ع) در سن هشت سالگی و امام هادی(ع) در سن نه سالگی به منصب امامت رسیدند، روشن است که امامت زود هنگام یک حقیقت است و نه یک فرضیه.

اکنون این حقیقت رابیشتر توضیح می دهیم:

  1. نظام امامت رهبری نیروهای گسترده مردمی را از نفوذ روحی و مقبولیت فکری خود به دست آورده است.
  2. بنیان ها و نهادهای مردمی که از آغاز اسلام پایه گذاری شدند در عصر امام باقر و امام صادق ــ علیهماالسلام ــ گسترش یافتند و  مکتبی که این دو امام معصوم(ع) پی ریزی کردند موج فکری وسیعی در سرتاسر جهان اسلام ایجاد کرد و صدها متکلم و فقیه و مفسر و دانشمند در درون خودپرورش داد.
  3. شرایط و ضوابطی که توسط این مکتب برای تعیین امام مشخص شده بسیار دقیق و سخت است زیرا براین اساس امام باید داناترین فرد زمان خود باشد.
  4. پیروان این مکتب با پشتوانه مردمی برسر عقیده ی خود درباره امامت قربانیان سترگی تقدیم کرده اند و در این زمینه انگیزه و محرکی به جز دستیابی به رضوان الهی نداشته اند.
  5. امامان معصوم هیچ گاه از پایگاه مردمی خود جدا نبودند مگر آنکه به اجبار حکومت در تبعید یازندان بودند و در نتیجه منفصل از امت به سر می بردند.
  6. دستگاه حاکم وقت در دوره ی امامان معصوم(ع) زعامت اجتماعی و ولایت و نفوذ روحی آنان را خطری بزرگ نسبت به موجودیت خود می دانست و بر این اساس تمام تلاش خود را به کار می بست تا این قدرت جدی مذهبی ــ اجتماعی را از میان بردارد. با توجه به این موارد نتیجه می گیریم که “امامت زودهنگام” پدیده ای واقعی و مجرب بود؛ زیرا امامی که به صحنه می آید با وجود کودکی امامت روحی و زعامت فکری خود را بر مسلمانان اعلام می کند و آنان نیز به امامت اوایمان آورده و بدان گردن می نهند.

آفتاب در پس ابر

جهان هیچ گاه از حجت خدا خالی نبود و تا دامنه ی قیامت نیز زمین از حجت خدا خالی نخواهد ماند و بشریت و موجودات عالم به یمن وجود حجت خدا زندگی می نمایند و از نعمت های الهی بهره مند می شوند. شیخ صدوق(ره) از امام جعفرصادق(ع) روایت می کند که فرمودند: “از روزی که خداوند آدم را آفرید زمین از حجت ظاهر و مشهود غایب و مستور خداوند خالی نمانده و همچنان نیز خالی نخواهد ماند تا روز قیامت و اگر غیر ازاین بود خداوند پرستش نمی شد”. به حضرت صادق(ع)گفته شد: “پس مردم از وجود حجتی که غایب است و از نظرها پنهان می باشد چه نفعی خواهند برد؟ حضرت صادق(ع) می فرماید: همان گونه که مردم از پرتو خورشید بهره می برند هنگامی که در پس ابر قرار گرفته است”.

در توقیع اسحاق بن یعقوب ازطریق عثمان عمری نایب اول حضرت آمده است: “… و اما استفاده از وجود من در دوران غیبت همانند استفاده ای است که از آفتاب می برید هنگامی که در پس ابر پنهان باشد”. “و انی لامانٌ لاهلٍ الارضٍ،کما انَ النجومَ امانٌ لاهل السماء”. “من برای ساکنان زمین مایه ی امنیت آنان هستم همان گونه که ستارگان مایه ی امنیت اهل آسمان هستند”. (احتجاج طبرسی،ج۲،ص۴۷۰)

نواب اربعه

امام زمان(عج) در دوران غیبت صغری که ۶۹سال به طول انجامید چهار نفر نایب و نماینده معرفی کرده است که عبارتند از:

۱- عثمان بن سعید عمری: عالمی بزرگوار و مورد اعتماد امام حسن عسکری(ع) و امام زمان(عج) بود. لقب عثمان بن سعید (ثمان) است یعنی: روغن فروش که شغلش تجارت روغن بود و در دوران خفقان طاغوت عصر نامه های مردم و پرسشهای دینی آنان را لابه لای انبانهای روغن پنهان کرده خدمت حضرت مهدی(عج) ارسال می نمود و برای مردم پاسخ می گرفت. (غیبت،شیخ طوسی،ص۲۱۴)

امام زمان(عج) درباره او فرموده است: ((ابوعمر مورد وثوق وامین من است همان گونه که امین پدرم بوده است و آنچه به شما می رساند از طرف من می رساند.)) (غیبت،شیخ طوسی،ص۲۱۵)

۲-محمد بن عثمان بن سعید عمری: او که عالمی مورد اعتماد دانشمند وامین بود پس از وفات پدرش به عنوان دومین نایب وسفیر امام زمان(عج) تعیین شد. امام زمان(عج) درباره اش می فرماید:((…در مرگ پدرت راضی به قضای الهی و تسلیم امر او هستیم پدرت خوشبخت زندگی کرد و نیکبخت ازدنیا رخت بربست خدا او را رحمت کند… و به ثواب جزیل عطا فرماید… از سعادت او بود که خدا پسری همچون تو به او عنایت کرده که جانشین و قائم مقام او باشد…)) (غیبت،شیخ طوسی،ص۲۱۹)

۳- حسین بن روح نوبختی: سومین سفیر و نماینده امام زمان(عج) می باشد. او که عالمی جلیل القدر و مورد وثوق است از طرف محمدبن عثمان تعیین شده است. محمد بن همام گوید: ((ابوجعفر محمد بن عثمان مابزرگان و شیوخ شیعه را پیش از فوت خود جمع کرد و گفت: اگر من ازدنیا رفتم امر وکالت با حسین بن روح نوبختی است. من مامور شده ام که او را در جای خود تعیین کنم به اورجوع کنید و در کارهایتان به او اعتماد نمایید.)) (غیبت،شیخ طوسی،ص۲۲۳)

۴-علی بن محمد سمری: چهارمین وکیل حضرت مهدی(عج) و آخرین نایب خاص آن حضرت است که به جای حسین بن روح قرارگرفته و وظایف نمایندگی حضرت را انجام داد. علی بن محمد سمری در سال ۳۲۹هجری قمری در نیمه شعبان از دنیا رفت و این سال که در آن شخصیت های علمی و مفاخر بزرگ شیعه چون مرحوم کلینی و علی بن بابویه قمی پدر شیخ صدوق(ره) نیز ازدنیا رفتند به سال سقوط ستارگان (تناثرالنجوم) نامیده شد. ((این نواب خاص همگی از سوی حضرت مهدی(عج) تعیین شدند و شیعیان از آنان نیابت حضرت را نمی پذیرفتند مگر آنکه از طرف حضرت مهدی(عج) معجزه ای توسط آنان ظاهر می شد و به گفته آنان اطمینان پیدا می کردند.)) (احتجاج،طبرسی،ج۲،ص۴۷۸)

فلسفه غیبت و زمینه ظهور

در بعضی از روایات آمده است که فلسفه غیبت امام زمان(عج) از اسراری است که پس از ظهور آن حضرت معلوم خواهد شد همان گونه که مرحوم شیخ صدوق(ره) از امام صادق(ع) روایت کرده است: ((عبدالله بن فضل هاشمی گوید از امام صادق(ع) شنیدم که فرمودند: صاحب الامر غیبتی دارد که ناچار از آن است… پرسیدم: چرا غیبت می کند؟ فرمود: به علتی به ما اجازه نداده اند آشکار سازیم. عرض کردم: چه حکمتی درغیبت اوست؟ فرمود: همان حکمتی که در غیبت سفرای الهی پیش از او بوده است. حکمت غیبت قائم ظاهر نمی شود مگر بعد ازآمدن خوداو…)) (مهدی موعود(عج)،ص۸۴۴)

در روایات دیگرعلت غیبت حضرت مهدی(عج) رانداشتن یاوران جان برکف لازم و کافی جهت تحقق وعده ی الهی و برقرار ساختن حکومت عدل جهانی و به عبارت دیگر نرسیدن جامعه و نبودن شرایط طبیعی برای پذیرش عدل و قسط دانسته اند. در روایت دیگر برید عجلی گوید: ((به حضرت باقر(ع) گفتم: یاران ما درکوفه بسیارند اگر به آنان فرمان دهی اطاعت خواهند نمود و از تو پیروی می نمایند؟ حضرت فرمود: آیا طوری هستند که یکی از آنان سرکیسه ی برادر دینی خود برود و مبلغ مورد نیاز خود را بردارد؟ گفتم:نه. فرمود: بنابراین از نثار خون خود بیشتر بخل خواهند ورزید هرگاه قائم قیام کند… انسان سرکیسه ی برادر دینی خود می رود و مقدار مورد نیاز خود را برمی دارد و او مانع نمی شود.)) (اختصاص شیخ مفید،چاپ نجف،ص۱۹)

انتظار سازنده

در روایات اسلامی ثواب و فضیلت بسیاری برای انتظار ظهور حضرت مهدی(عج) بیان شده است. شیخ صدوق(ره) از امام صادق(ع) روایت می کند که فرمودند: ((افضل اعمال امت من انتظار فرج است.))

امام زین العابدین(ع)فرمودند: ((غیبت به وسیله دوازدهمین جانشین از جانشینان رسول خدا و امامان بعد از او طولانی شود مردم زمان او که معتقد به امامت اومی باشند ومنتظر ظهور او هستند از مردم تمام زمانها بهترند. زیرا خدواند عقل و درکی به آنان داده است که غیبت امام در نظر آنان با ظهور او یکی است. خداوند آنان را در آن زمان مانند کسانی می داند که با شمشیر در رکاب پیامبر(ص) جهاد کرده اند. آنان مخلصان حقیقی و شیعیان راستگوی ما هستند که مردم را آشکار و پنهان به دین خدا فرا می خوانند. و نیز فرمود: انتظار فرج بزرگترین فرج است.))(مهدی موعود(عج)،ص۸۹۲)

بنابراین انتظار پسندیده آن است که سازنده ی انسان منتظر و جامعه باشد همان گونه که فرمود: منتظران امام زمان(عج)در دوران غیبت حضرت مردم را به دین خدا فرا می خوانند و زمینه سازان ظهور حضرت می باشند. اگر ماپیروان حضرت فلسفه انتظار و آن همه ثواب و اجر آن را خوب درک کنیم و با تلاش و کوشش سعی در فراهم ساختن زمینه ظهور حضرتش نماییم و تعداد قابل توجهی از یاران مجاهد و جان برکف برای حضرت مهدی(عج) فراهم سازیم خداوند براساس قاعده ی لطف ظهور حضرتش را زودتر جلو می اندازد.

چرا زمان ظهور حضرت مهدی(عج) و ساعت قیامت معلوم نیست؟

در اینجا ما به راز و رمز مخفی بودن ساعت و تاریخ ظهور امام زمان(عج) و همچنین ساعت و زمان برپاشدن قیامت پی می بریم زیرا خداوند وعده فرموده است تا حضرت مهدی(عج) ظاهر نشود و حکومت عدل الهی را در جهان نگستراند قیامت برپا نشود. بنابراین چون ظهور حضرت بستگی به فراهم آمدن شرایط خاصی دارد لذا تا آن شرایط فراهم نگردد حضرت مهدی(عج) ظاهر نمی شود. از این رو حساب تاریخ و ساعت قیامت نیز بستگی به ظهور آن حضرت و تحقق وعده ی الهی دارد.

اینجاست که در آخرالزمان باید قومی بپاخیزند و زمینه ی ظهور حضرت مهدی(عج) را فراهم سازند. ((یمهدون للمهدی سلطانه؛سنن ابن ماجه-ج۲،ص۱۳۶۶)

و این قوم همان منتظران واقعی حضرت مهدی(عج) هستند که فلسفه ی انتظار و معنای آن را فهمیده و براساس آن نیز عمل می نمایند. پیامبر خدا(ص) در این رابطه فرموده اند: ((روزگار سپری نخواهد شد تااینکه مردی از سلاله ی حسین به امر امت من قیام کند و زمین را پس از آنکه پر از ظلم و جور شده است پر از عدل و داد سازد.)) (بحارالانوار،ج۵۱،ص۶۶)

حضرت مهدی(عج)در روایات اهل سنت:

اعتقاد به حضرت مهدی موعود(عج) تنها مربوط به شیعه نمی باشد بلکه اهل سنت نیز به ظهور حضرت مهدی(عج) و تشکیل حکومت جهانی  توسط ایشان اعتقاد و اعتراف دارند. ولی اهل سنت این موضوع را مسکوت گذاشته و زیاد به آن نپرداخته اند. اینک به چند نمونه ازکتب معروف و معتبر اهل سنت در این زمینه اشاره می کنیم: پیامبر خدا(ص) فرمود: (( اگر از دنیا جزیک روز باقی نماند خداوند آن روز را طولانی خواهد فرمود تا درآن روز مردی از امت من قیام کند و زمین را پر از عدل و داد سازد همان گونه که پر از ظلم و جور شده بود.)) (سنن ابی داود،ج۲،ص۴۲۱) ابن ماجه در سنن خود درباره خروج المهدی روایاتی نقل می کند: ((…حکومت را به مردمی از اهل بیت من سپارند که او جهان را پر از عدل و داد کند همان گونه که قبلا آن را پر از ظلم وجور ساخته بودند.)) (سنن ابن ماجه قزوینی ج۲ص۱۳۶۶)

((…مهدی از ما اهل بیت است…..))، ((…مهدی ازفرزندان فاطمه است…))، ((…قومی از مشرق قیام کنند و زمینه را برای حکومت مهدی(عج) فراهم سازند.))، و نیز در کتب ((سنن ترمذی))، ج۴،ص۵۰۵ و مستدرک ((حاکم نیشابوری))، ج۶،ص۲۹ و ((مسند احمد بن  حنیل))، ج۱،ص۸۴ و ((منتخب کنز العمال)) در حاشیه ی سند احمد بن حنیل، ج۶،ص۲۹ و ((فصول المهمه))، ص۳۱۰ و ((الصواعق  المحرقه))، ص۲۰۶ و تذکره ((ابن جوزی))، ص۳۲۵ و ((یناییع الموده))، باب ۸۶ و نورالابصار ((شبلنجی))، ص۱۶۸ و ((اتحاف شافعی))، ص۱۷۹ و از منابع  بسیاری دیگر در این رابطه روایاتی نقل شده است.

توقیعات حضرت مهدی(عج)

توقیع در لغت به معنی نشان گذاشتن برچیزی، امضاءکردن نامه و فرمان، نوشتن چیزی در ذیل نامه یا کتاب، فرمان و دست خط طغرای پادشاه است (فرهنگ عمید،انتشارات امیرکبیر، تهران،۱۳۷۴، چاپ چهاردهم) و در اصطلاح، به نامه هایی می گویند که امام زمان(عج) خطاب به شیعیان خود نوشته است.

آن حضرت(عج) در دوران غیبت خود به واسطه ی نواب اربعه با شیعیان خود ارتباط و مکاتبه داشتند که در اینجا مابه فرازهایی از نامه های مبارک حضرت مهدی(عج) اشاره می کنیم:

۱- تکلیف شیعیان در دوران غیبت کبری:

در توقیع «اسحاق بن یعقوب» آمده است: ((…واما الحوادث الوقعه فارجعوا فیها الی رواه حدیثنا فانهم حجتی علیکم و اناحجه الله)) ((اماحوادثی که برای شما اتفاق می افتد درمورد آنها به راویان حدیث ما رجوع کنید زیرا آنان از طرف من بر شما حجت هستند و من حجت خدا بر شمایم…)) (احتجاج طبرسی، ج۲، ص۴۷۰)

۲- عنایت و مراقبت حضرت مهدی(عج) نسبت به شیعیان:

در توقیع «شیخ مفید» آمده است: ((… درآنچه می گویم ثابت قدم باش و به هرکس اطمینان داشتی ابلاغ کن طبق آنچه که ماترسیم می کنیم تا وقتی که مصلحت باشد از سوی خداوند برای خود و شیعیان در مکانی به دور از آنان اقامت داریم ولی به جریانها و خبرهای شما آگاه هستیم و چیزی از اخبار شما از ما پوشیده نمی ماند تا دولت دنیا برای فاسقان باشد این دوری و غیبت ادامه دارد…)) ((انا غیرمهملین لامرکم و لاناسین لذکرکم…)) ((ما از امور شما شیعیان غفلت نداریم و هیچ گاه شما را از یاد نخواهیم برد…)) (احتجاج طبرسی، ج۲، ص۴۹۷)

عرضه اعمال بر امام زمان(عج)

یکی از اعتقادات شیعه که مستند به قران و احادیث می باشد همانا عرضه شدن اعمال بندگان برخدا و رسول و امامان علیهم السلام است و اینکه در هر عصری اعمال مردم بر امام زمانشان عرضه می گردد و امام زمان(عج) از اعمال ناشایست پیروان خود ناراحت خواهد شد و از اعمال نیک آنان مسرور می شود و آنچه که در توقیع شیخ مفید(ره) آمده است نیز بر همین مطلب دلالت دارد.

امام صادق(ع) در ذیل آیه ی شریفه ((فکیف اذا جئنا من کل امه بشهید)) (سوره نساء، آیه۴۱) چنین می فرماید: ((این آیه درباره ی امت حضرت محمد(ص) نازل شده است. در هر عصری امامی از ما شاهد اعمال آنان است و حضرت محمد(ص) نیز شاهد بر اعمال ما امامان است.)) (بحارالانوار، ج۲۳، ص۳۳۶) داود رقی می گوید: ((من خدمت امام صادق(ع) نشسته بودم که ناگهان حضرت بدون مقدمه از پیش خود به من فرمود: ای داود روز پنجشنبه اعمال شما بر من عرضه شد در میان اعمالی که عرضه شده بود کار زیبای صله ی رحم تو را نسبت به پسرعمویت فلانی مشاهده نمودم و از این کار تو بسیار خوشحال شدم و نیز متوجه شدم که درنتیجه ی این صله ی رحم که تو انجام داده ای عمر پسرعمویت کوتاه شد اجل او سریعتر خواهد رسید. داود می گوید: من پسرعموی خبیث و مخالفی داشتم که از فقر و فلاکت او و عائله اش باخبر شدم. قبل از آنکه به طرف مکه بروم مقداری برای خرجی به او پول دادم. وقتی که مدینه رفتم حضرت صادق(ع) این مطلب را به من فرمودند.)) (بحارالانوار، ج۲۳، ص۳۳۹) و در همین راستا بوده است که امام زمان(عج) در توقیع شریف خود به شیخ مفید(ره) نوشته اند:((…و ما از لغزشهایی که از بعضی شیعیان سرمی زند هنگامی که به برخی از کارهای ناشایست روی می آورند باخبر هستیم. کارهایی که مردان نیک گذشته از آن دوری می جستند ولی بعضی ازشیعیان مابرخلاف پیمانی که خداوند از آنان جهت توجه به خداوند و دوری از گناه از آنان گرفته است پشت سرمی اندازند…))(احتجاج طبرسی،ج۲،ص۴۹۷)

فلسفه ی طول عمر امام زمان(عج)

همان گونه که در مورد راز و رمز غیبت امام زمان(عج) گفتیم خداوند وعده فرموده است که حکومت عدل و داد خود را در روی زمین برقرار کند و چون تمام امور عالم براساس حکمت و طبق اسباب و علل طبیعی انجام می شود – و خداوند با اینکه قدرت دارد- اما هیچ گاه از طریق اعجاز برای حکومت پیامبران و پیروزی آنان عمل نکرده است. معجزه اگرچه تنها برای اثبات حقانیت پیامبران و پیشوایان دینی است اما پیروی مردم باید با اختیار و انتخاب آنان باشد. بنابراین در شرایط عصر تولد حضرت مهدی(عج) چون جامعه از آن رشد کافی برخوردار نبود که حاضر باشد برای تحقق عدالت از خود مایه بگذارد. اگر حضرت غیبت نمی فرمود مانند پدران بزرگوارش شهید می شد و وعده الهی تحقق پیدا نمی کرد. بنابراین حضرت مهدی(عج) باید عمری طولانی داشته باشد تا رسالت خود را انجام دهد.

افرادی که از عمرهای طولانی برخوردار بودند:

طولانی شدن عمرامام زمان(عج) یک استثناست. اگرکسی طول عمر حضرت مهدی(عج) را با اشکال مواجه نماید یا معتقد به دین و مذهبی است و یا معتقد به هیچ دین آسمانی نمی باشد. اما از معتقدین به ادیان آسمانی مسلمانان براساس نص صریح قران بر این اعتقادند که خداوند برای حضرت نوح(ع) ۹۵۰ سال عمر ذکر کرده است ((فلبث فیهم الف سنه الا خمسین عاما)) (سوره عنکبوت آیه۱۴) یعنی:حضرت(ع) درمیان قوم خود یک هزارسال پنجاه سال کم (۹۵۰سال) اقامت داشت. انجیل نیز عمر نوح را ۹۵۰سال بیان کرده است. اما مسیحیان امروزه اعتقادشان بر این است که حضرت مسیح(ع) پس از آنکه توسط دشمنانش کشته شد پس از چند روز زنده گردید و از میان مردگان برخاست و به آسمان رفت و هم اکنون نیز زنده است. اما یهودیان در کتاب آسمانی خود تورات نیز به عمر طولانی حضرت نوح(ع) و شیث(ع) و بسیاری از سلاطین مانند: فرعون اعتراف نموده اند که در ذیل اشاره می شود. ((مسعودی در مروج الذهب عمر آدم را ۹۳۰سال (قاموس، کتاب مقدس، ص۲۶٫ شیث۹۱۲سال)کتاب مقدس، ص۵۴۲٫ انوش۹۶۰سال، قنیان ۹۲۰سال، مهلائل ۷۰۰سال، لوط ۷۳۲سال، ادریس ۳۰۰سال، متوشالح ۹۶۰سال (تورات، سفر پیدایش، ۲۷:۵) لمک ۷۹۰سال (تورات، سفر پیدایش ۲۵:۵) نوح ۹۵۰سال (قران مجید، سوره عنکبوت) ابراهیم ۱۹۵سال (قاموس، کتاب مقدس، ص۵، با اندکی اختصار) کیومرث ۱۰۰۰سال، جمشید ۶۰۰ یا ۹۰۰سال، عمربن عامر ۸۰۰ سال و عاد ۱۲۰۰سال ذکر می کند)) (تاریخ مروج الذهب، ج۱و۲ ) که بیشترین استناد مسعودی به تورات است. تمام این موارد با اختلاف اندکی در تورات و انجیل آمده است. اما کسانی که هیچ اعتقادی به ادیان ندارند از نظر علوم مرگ را یک عارضه برای انسان شناخته اند که قابل پیشگیری است و این امید را دارند که روزی انسان به زندگی جاودان دست پیدا کند. پرفسور ((اتینگر)) در یکی از سخنرانی های خود می گوید: ((نسل جوان روزی به این واقعیت بر می خورد که باید مساله فناناپذیری بشر و جاودانی بودن را همان گونه که مردم امروزه سفر فضایی را پذیرفته اند بپذیرد. به نظر من با پیشرفت تکنیکها (فنون) و کاری که ما آغاز کرده ایم بشر قرن آینده لااقل خواهد توانست هزاران سال عمرکند )) (مجله ی دانشمند، شماره۶، سال ششم)

چگونه می توان از امام غایب بهره برد؟

اولین نکته ای که باید در جهت ابهام زدایی از این مساله مورد توجه قرار گیرد همانا اشاره احادیث معتبر به ناگهانی واقع شدن ظهور امام مهدی(عج) می باشد که بدون زمان مشخص و یکباره روی خواهد داد. این حالت منشا فواید بسیار برای امت اسلامی است که در اینجا به تعدادی  از آنها اشاره می شود:

  1. حالت انتظار هر مومنی را به سوی پایداری و مقاومت در امر دین داری و تقید به دستورات شرعی و دوری از ظلم به دیگران و غضب حقوق آنان فرامی خواند. زیرا در حکومتی که پس از قیام ناگهانی امام مهدی(عج) به دست او برپامی گردد حق مظلوم از ظالم گرفته می شود و قسط و عدل در همه جا گسترش خواهد یافت و بساط ظلم و جور از سراسر دنیا برچیده خواهدشد.
  2. حالت انتظار امت اسلامی را به سوی یک وضعیت آماده باش همیشگی برای پیوستن به ارتش امام مهدی(عج) و کسب آمادگی کامل جهت فداکاری در راه تسلط کامل امام(عج) بر اوضاع و گسترش قلمرو حکومت ایشان در کره زمین فرامی خواند و این حالت روحیه تعاون و اتحاد و انسجام مومنان را بیشتر می کند.
  3. این غیبت فرد معتقد را برای ایفای نقش خود و انجام رسالتش آماده می کند بویژه در حوزه ی امربه معروف و نهی ازمنکر. بدین ترتیب مسلمان همیشه مراقب و آماده خواهدبود. زیرا یاران امام مهدی(عج) نمی توانند خود را به انتظار کشیدن دلخوش نمایند و درباره امر به معروف و نهی ازمنکر اقدامی ننمایند.
  4. امتی که با اعتقاد به حضرت مهدی(عج) زنده و با یاد آن حضرت که یاور مومنان و خوارکننده ظالمان می باشد زندگی می کند همواره  در وجود خود احساس عزت و سربلندی می نماید و در مقابل دشمنان دین خدا سر تعظیم فرود نمی آورد چرا که او در هر ساعت  ظهور پیروزمندانه ی امام مهدی(عج) را انتظار می کشد پس درنتیجه چنین امتی هرگز تن به ذلت و خواری نمی دهد و قدرت متکبران را کوچک می شمارد در واقع همین نکته است که باعث وحشت و احساس ناامنی همیشگی گردنکشان می گردد.(در انتظار ققنوس، سید ثامر هاشم العمیدی، ترجمه: مهدی علیزاده، ناشر: موسسه آموزشی وپژوهشی امام خمینی(ره)، باتلخیص وتصرف)

رجعت در دوران حضرت مهدی(عج)

یکی از اعتقادات حقه ی شیعه اعتقاد به رجعت است که روایات و آیات بسیاری بر آن دلالت دارند. آیه۵۵، سوره مومن و آیه۸۲، سوره نمل و آیه۸۶، سوره اسراء بر رجعت دلالت دارند. سیدمرتضی(ره) در این باره می فرماید: “عقیده ی شیعه ی امامیه درباره ی رجعت آن است که خداوند متعال در موقع ظهور امام زمان(عج) مردمی از شیعیان آن حضرت را که قبلا مرده بودند به دنیا بر می گرداند تا به ثواب یاری و مساعدت و مشاهده دولت حضرت مهدی(عج) نایل آیند همچنین مردمی از دشمنان آن حضرت را نیز زنده می گرداند تا از آنان انتقام گرفته شود”. (مهدی موعود(عج)، ص۱۲۳۲)

و نیز علامه مجلسی و شیخ مفید و سید بن طاووس و دیگر علماء و محدثین شیعه اعتقاد به رجعت را از اعتقادات قطعی شیعه برشمرده اند. حضرت صادق(ع)می فرماید: “روزهای خداوند سه روزاست: روزی که قائم ظهور کند روز رجعت روز قیامت”.(بحارالانوار،ج۵۳،ص۵۹)

از حضرت صادق(ع) درباره ی رجعت پرسیدند: آیا رجعت حق است؟ فرمودند: “آری”. پرسیدند: اولین کسی که برمی گردد کیست؟ فرمود: “حسین(ع) است که به دنبال قائم می آید”. (منتخب الانوارالمضیئه)

رجعت ویژه مومنان خالص و کافران است:

امام صادق(ع) می فرماید: ((رجعت نه برای همه که برای گروهی خاص است یعنی جز مومن خالص و کافر خالص به دنیا برنمی گردند.))(بحارالانوارج۵۳ص۳۹)

وبر همین اساس پیشوایان دین دعاهایی به پیروان خود تعلیم فرموده اند که در آن درخواست بازگشت دردولت حضرت مهدی(عج)است. در مصباح الزائر ((سیدبن طاووس))(ره) زیارتی برای امام زمان(عج) در سرداب سامره روایت کرده است که ازجمله فقرات آن است: ((و وفقنی یارب للقیام بطاعته و المثوی فی خدمته و المکث فی دولته و اجتناب معصیته فان توفیتنی اللهم قبل ذلک فاجعلنی یارب فیمن یکر فی رجعته و یملک فی دولته و یتمکن فی ایامه و یستظل تحت اعلامه و یحشر فی زمرته و تقر عینه برویته.)) یعنی: ((خداوندا به من توفیق اطاعت از امام زمان(عج) و خدمتگذاری خدمتش را عطا کن تا بتوانم دولت او را درک کنم و از نافرمانیش دوری کنم.

خداوندا اگر من را قبل از دولت آن حضرت می راندی من را جزء کسانی قرار بده که در رجعت او بازگشت کنم و در دولت او به تمکن و ملک برسم و زیر پرچمش قرار گیرم و در زمره ی هوادارانش محشور گردم و چشمانم به دیدارش نورانی گردد.))

رجعت شهدا و مومنان:

عبدالرحمن قصیر گوید: امام باقر(ع) در تفسیرآیه شریفه “ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم” از من پرسید: آیا می دانی منظور آیه چیست؟ گفتم: منظور آن است که مومنین می جنگند و می کشند و کشته می شوند. حضرت فرمود: نه؛ بلکه منظور آن است که هرکس ازمؤمنان شهید شود بازگردانده می شود تا به مرگ طبیعی بمیرد و هر کس از مؤمنان به مرگ طبیعی مرده است رجعت می کند تا به فیض شهادت برسد. (بحارالانوار، ج۵۳، ص۷۴).

در حدیث دیگرامام صادق(ع) ذیل آیه شریفه “یوم نحشر من کل امه فوجا”. (سوره نمل آیه۲۷) می فرماید: هیچ کس از مومنان نیست که شهید شده باشد مگر آنکه رجعت می کند تا به مرگ طبیعی بمیرد و هیچ کس از مومنان نیست که به مرگ طبیعی مرده باشد مگر آنکه رجعت می کند تا شهید شود. (بحارالانوار، ج۵۳، ص۴۰)

از این دو روایت چنین برمی آید که مؤمن اگر با شهادت از دنیا رفته باشد باقی مانده ی عمر طبیعی خود را طلبکار است و لذا در عصر ظهور حضرت مهدی(عج) و دوران رجعت از خدا می خواهد که زنده شود و باقیمانده ی عمر خود را در سایه ی حکومت حضرت مهدی(عج) و خدمت به آن حضرت بگذراند و اگر پیش ازظهور حضرت به مرگ طبیعی مرده است شهادت را طلبکار است و لذا از خداوند می خواهد که رجعت داده شود تا در رکاب حضرت مهدی(عج) جهاد کند و به شهادت برسد.

مسؤولیت رهبری در زمان غیبت

خداوند تبارک و تعالی در قسمتی از آیه شریفه ۵۸ سوره مبارکه نساء می فرماید: “یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم” یعنی: “ای کسانی که ایمان آورده اید اطاعت کنید خدا را و پیامبر و اولیای امر خود را (نیز) اطاعت کنید”.

این آیه اطاعت بدون قید و شرط از سه مرجع را واجب می داند:

1.الله: ذات بی همتایی که دارنده ی تمام صفات کمال و جمال بوده و از هرنوع عیب و نقصی پاک است آفریننده بخشنده و مهربانی که به جهان و جهانیان و به نظام هستی و مخلوقاتش عنایت داشته و مصالح و مفاسدآنان را ازخود بهتر می داند از این رو اطاعت از آن ذات بی مانند به خیر و صلاح مومنان بوده و بر تمام مومنان واجب است.

2. رسول: منظور وجود مبارک حضرت محمد(ص) می باشد که به اعتبار اینکه اشرف مخلوقات و خاتم انبیاست اطاعت از او و دستوراتش را تا روز قیامت واجب می داند.

3. اولی الامر: همان کسانی هستند که از سوی خداوند تبارک و تعالی منصوب به هدایت مسلمانان شده و توسط پیامبر گرامی اسلام(ص) به مردم معرفی گردیده اند و جانشینان ایشان می باشند. این گروه همانگونه که در حدیث «جابر بن عبدالله انصاری» آمده است ۱۲ نفرند. نقل روایت بدین ترتیب بوده است که: وقتی آیه شریفه نازل گردید جابر بر پیامبر بزرگوار(ص) وارد شد و از او سؤال کرد: “یا رسول الله ما خدا را می شناسیم و اطاعتش می کنیم؛ پیامبرش را می شناسیم و از اطاعت کردن از او آگاهیم؛ اما بفرمایید که اولی الامر چه کسانی هستند که در این آیه اطاعت از آنان بر مسلمین واجب شده است؟” حضرت فرمودند: “اولی الامر که اطاعتشان بر مسلمانان واجب گردیده ۱۲ نفرند که اولشان برادر و پسرعمویم علی(ع) است و پس از او پسرش حسن(ع) و فرزند دیگرش حسین(ع) و آن گاه علی ابن الحسین(ع) ملقب به سجاد سپس فرزند وی محمد(ع) ملقب به باقر که توای جابر او را خواهی دید و سلام مرا به او برسان. آن گاه… و بعد فرزندش  حسن(ع) معروف به عسکری و بعد از او همنام و هم کنیه ی من دوازدهمین رهبر خواهد بود که دو غیبت خواهد داشت: یکی غیبت صغری و دیگر غیبت کبری”. آن گاه جابر پرسید: “یا رسول الله در زمان غیبت مردم چگونه از وجود او بهره مند خواهند شد؟”. پیامبر(ص)پاسخ داد: “همان گونه که از آفتاب در پشت ابر بهره مند می شوند”.

چنانکه در عناوین قبلی نیز مطرح گردید در غیبت صغری که مدت آن ۶۹سال طول کشید چهار نفر از انسانهای مؤمن و متقی به عنوان “نایب خاص” نقش رابط بین امام(عج) و مردم را ایفاء می نمودند. با از دنیا رفتن چهارمین نایب خاص، باب نیابت خاصه بسته شد و غیبت کبری شروع گردید.

در اینجا سؤالی به ذهن خطور می کند بدین شرح که: وظیفه شیعه به هنگام غیبت کبرای ولی اش چه خواهد بود؟ آیا ممکن است دیگر بین امام(عج) و مردم واسطه ای نباشد؟ پاسخ قطعا منفی است.

امام مهدی(عج)در توقیعی که به عنوان آخرین نایب خاص خود جناب علی بن محمد سمری صادر کرده اند چنین فرموده اند: ((ای علی بن محمدسمری! خداوند اجر برادرانت را در سوگ تو زیاد گرداند تو پس از شش روز خواهی مرد پس دیگر کسی را به عنوان جانشین معرفی مکن زیرا غیبت کبری آغاز شده است و هرکس ادعای نیابت خاصه کند دروغگو ومفتری است.))

آن گاه امام عصر(عج) در توقیعی دیگر که قبلا مورد اشاره قرار گرفته است چگونگی هدایت شیعیان را در زمان غیبت چنین بیان می فرمایند:((به هنگام وقوع پیش آمدها به کسانی که راویان احادیث می باشند مراجعه نمایید زیرا که آنان حجتهای ما بر شما هستند و من حجت خدا برآنان.))

و باز از قول آن حضرت می خوانیم: ((آن کس که فقهای جامع الشرایط را رد کند مانند این است که مرا رد کرده است و آن کس که مرا رد کند خدای بزرگ را رد و انکار نموده است.))

پس می توان گفت که تنها شیعه است که از یک سو با اعتقاد به امام غایب(عج) ارتباط بین خدا و خلق را همچنان برقرار می سازد و از سوی دیگر با بازکردن باب اجتهاد به صورت دینی زنده درآمده که همواره می تواند پاسخگوی نیازهای روز باشد.

منبع: امامت و مهدویت

شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
نظر بدهید

توجه داشته باشید که آدرس ایمیل نمایش داده نمی شود.

توجه داشته باشید پس از تایید نمایش داده می شود