مقام و منزلت حضرت زینب(سلام الله علیها)

0 3,826

حضرت زینب(س) یکی از بافضيلت‏ ترينِ زنان جهان، دارای جلالت شأن، منزلت والا، قوّت استدلال، برترى عقل، استوارى قلب، فصاحت زبان و بلاغت بيان، بانویی شجاع و با شهامت، سخنور و مفسر بود.

سوال

حضرت زینب (سلام الله علیها) چه مقام و منزلتی در اسلام دارد؟

پاسخ

حضرت زینب(سلام الله علیها) در روز پنجم جمادی الاول سال ششم هجری در خانه پاک علی و فاطمه(علیهم السلام) متولد شد. البته این دیدگاه مشهور شیعهدرباره تاریخ ولادت آن حضرت است و درباره روز و سال ولادت ایشان نظرات تاریخی دیگری نیز وجود دارد.(1) وقتی حضرت زینببه دنیا آمد و این خبربه گوش رسول گرامی اسلامرسید، به منزل فاطمه(سلام الله علیها) آمد و فرمود: «دخترم، نوزادت را نزد من بیاور». وقتی او را نزد پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) آوردند، رسول خدااو را به سینه مبارک چسباند و صورت بر صورت نوزاد نهاد و باصدای بلند و به شدّت گریست، چنانکه اشک از گونه های مبارکش سرازیر شد. و در جواب حضرت زهرا که علت گریه را جویا شد، فرمودند: دخترم فاطمه جان، این دختر به بلاهایی گرفتار آمده و با انواع مصیبت ها و دشواری های جانکاه مواجه خواهد شد… و فرمود: هر که بر مصیبت های این دختر بگرید مانند آن است که بر دو برادرش؛ یعنی حسن و حسین(علیهم السلام) گریسته باشد سپس رسول خدانام نوزاد را زینب نامید.(2)

القاب حضرت زینب(سلام الله علیها)

حضرت زینب(سلام الله علیها)، القاب زیادی دارند از جمله: (عقیله بنی هاشم: بانوی خردمند بنی هاشم).(3)؛ (کَعبَهُ الرّزایا: قبله رنج‌ها)؛ (نائِبَهُ الزَهراء(سلام الله علیها): جانشین و نماینده حضرت زهرا)؛ (نائِبَهُ الحُسَین (علیهم السلام): جانشین و نماینده امام حسین) ؛ (مَلیکَهُ الدُنیا)؛ (عالِمَهُ غَیرَ مُعَلِّمَه: دانای بی آموزگار)؛ (فَهِمَه غَیرَ مُفَهِّمَه: فهمیده بدون فهماننده)؛ (عَدیلَهُ الخامِس مِن اَهلِ الکَساء: همتای پنجمین نفر از اهل کساء)؛ (کَفیلَهُ السَجّاد: سرپرست امام سجاد(علیه السلام)؛ (سِرُّ ابیها: راز پدرش امام علی (علیه السلام)؛ (الصِدِّیقَهُ الصُغری: صدیقه کوچک)؛ (عابِدهُ آلِ عَلى: پارسای خاندان امام علی(علیه السلام) ؛ (بَطِلَهُ کَربَلاء: قهرمان کربلا) ؛ (عَظیمَهُ بَلواها: بانویی که امتحانش بزرگ بود)؛ (الباکِیه: بانوی گریان)؛ (سَلیلهُ الزَهراء: خلاصه حضرت زهرا)؛ (امینه اللّه: امانت‌ دار الهی)؛ (آیَهُ مِن آیاتِ اللّه: نشانه ای از نشانه ‌های خدا)؛ (مَظلُومَهُ وَحِیدَه: ستمدیده تنها)؛ (صابِرَهُ مُحتَسِبَه: صبور برای خداوند).(4)

او به دلیل اینکه مصایب فراوان دید، «امّ المصائب» نامیده شد؛ مصیبت درگذشت جدّش پیامبر خدا(صلى الله علیه و آله)، مصیبت درگذشت مادرش زهرا(سلام الله علیها) و رنج‏هاى او، محنت‏هاى پدرش امیر مومنان على(علیه السلام) و مصیبت کشته شدن او، محنت و شهادت برادرش حسن(علیه السلام) و مصیبت بزرگ شهادت برادرش حسین(علیه السلام) را از ابتدا تا انتها، شاهد بود و از کربلا به اسارت برده شد.(5)

فضایل و مناقب ایشان

آن حضرت در زمره بافضیلت‏ ترینِ زنان جهان، دارای جلالت شان، منزلت والا، قوّت استدلال، برترى عقل، استوارى قلب، فصاحت زبان و بلاغت بیان بود و این، از سخنرانى‏ در کوفه و شام که گویى از زبان پدرش امیر مومنان(علیه السلام) ایراد مى‏ گردید دانسته مى‏ شود، و نیز از احتجاج بر یزیدو ابن زیاد، آنگونه که آنها را خاموش ساخت، تا آن جا که به بدگویى و ناسزا گفتن و مسخره کردن و دشنام دادن که سلاح افراد ناتوان از دلیل آوردن است پناه بردند و از زینب کبری(سلام الله علیها) شگفت نیست که این گونه باشد؛ چرا که او شاخه‏ اى از شاخه‏ هاى درخت پاک [رسالت]‏ است.(6)

او در وقار و شخصیت همچون خدیجه(سلام الله علیها) در حیاءو عفّت، مانند مادرش فاطمه(سلام الله علیها) در شیوایی و رسایی بیان، چون پدرش علی(علیه السلام) در حلمو صبر انقلابی همانند برادرش حسن(علیه السلام) و در شجاعت و قوّت قلب مانند برادرش حسین(علیه السلام) بود.(7)

حضرت زینب(سلام الله علیها) هم از نظر سن و هم از نظر مقام و فضیلت، برتر از خواهرش ام‏ کلثوم و بلکه مى‏ توان گفت پس از مادرش فاطمه و جدّه‏ اش خدیجهشریف ترین و بزرگترین زنان اسلامبوده است. زندگانى پر ماجرا و سخنان پرمعنا و خطبه‏هاى بلیغ و رساى او در طول مسافرت کربلا، کوفه و شام و زهد و عبادت و سایر خصال عالى او بهترین گواه این مُدّعاست.(8)

او تربیت شده خاندان وحیبود. به کوچک و بزرگ احترام می‌گذاشت و هیچ گاه چهره ترش نمی‌کرد. همیشه در سلام کردن [به بانوان و محرمان] پیش دستی می‌کرد و در مقابل مهمان از جا بر می‌خاست و مقام او را ارج می‌نهاد. با اینکه عبداللّه بن جعفر از بزرگان و ثروتمندان مدینه بود و در خانه، کنیز و غلام و… داشت؛ امّا زینب(سلام الله علیها) در کارهای خانه آنان را یاری می‌داد و جویای احوالشان می‌شد تا اگر مشکلی دارند، آن را برطرف سازد.(9)

روزى حضرت زینب(سلام الله علیها) در محضر دو برادرش حسن و حسین(علیهما السلام) نشسته بود. آنها درباره بعضى از گفتار رسول خدا(صلى الله علیه و آله) با هم گفت ‏وگو مى‏ کردند. در این هنگام، حضرت زینب(سلام الله علیها) به دنبال سخنان برادرانش، نکات جالب و زیبایى را بیان فرمود. پس از تمام شدن نکات و توضیحات حضرت زینب(سلام الله علیها)، امام حسن(علیه السلام) به خواهرش فرمود: «اِنَّکِ حَقّاً مِنْ شَجَرَهِ النُّبُوَّهِ وَ مِنْ مَعْدَنِ الرِّسالَهِ»؛ (به راستى که تو از درخت نبوّت و معدن رسالت هستی). براى اثبات نبوغ آن بزرگوار، شاهدى گویاتر از نقل خطبه مشهور حضرت زهرا(سلام الله علیها) وجود ندارد.(10)؛ چرا که ایشان در آن زمان بیش از پنج سال نداشته است!(11)

حضرت زینب(سلام الله علیها) وارث خاندانى بود که سرسخت‏ ترین دشمن آنان «یزید» درباره‏ شان گفته است: «اِنَّ هوُلاءِ وَرَثوُا الْعِلْمَ وَالْفَصاحَهَ وَ زَقُّوا الْعِلْمَ زَقّاً»؛ (اینان خاندانى هستند که فصاحت و دانش را از پیامبر(صلى الله علیه و آله) به ارث برده‏ اند و آن را همراه شیرخوارگى از پستان مادر‏ می مکند).(12)

زینب کبری(سلام الله علیها) همچون مادرش فاطمه(علیها السلام) نمازش را اوّل وقت به جا می‌آورد و در انجام آن بسیار دقّت داشت. هنگام نماز، کارها را رها کرده، به نمازمی‌پرداخت. حضرت چنان غرق در نمازو عبادت می‌شد که گویا در این دنیا نیست و محو معبود یکتا می‌گشت.(13) نمازهای شب حضرت در طول زندگی؛ به ویژه در دوران اسارت و در مسیر کوفه و شام معروف است، تا آنجا که برادرش از او درخواست می کند که در نمازشب برادرش را فراموش نکند. امام سجاد(علیه السلام) مى‏ فرماید: «در آن شب دیدم عمه‏ ام زینب(سلام الله علیها)، نشسته مشغول نمازو عبادت بود». امام حسین(علیه السلام) به قدرى به خلوص، عرفان و بندگى زینب(سلام الله علیها) اعتقاد داشت که هنگام خداحافظى آخر، از خواهرش درخواست دعاکرد و به او فرمود: «یا اخْتاهُ! لا تَنْسَیْنِى فِى نافِلَهِ اللَّیْلِ»؛ (خواهرم مرا در نمازشب فراموش مکن).(14)

در کنار مادر

در مدتی که حضرت زینبتحت تربیت رسول خداو امام علی و حضرت زهرا(علیهم السلام) بود، توانست تجارب خوبی به دست بیاورد. و در کنار این فراز و نشیبها و خاطرات تلخ و شیرین زندگی، خود را برای ادامه حرکت و تلاش در راه خداو استقبال از مشکلات و مصائب زندگی آماده کند. در تمام دوران حزن و اندوه مادر بعد از رحلت پیامبر، با مادر در کنار او بود و شاهد ظلم و جنایت غاصبان و دشمنان در حق اهل بیتپیامبر بود. در داستان فدکو در دفاع از حقوق اهلبیت با کنار مادرش بود، به طوری که خود یکی از راویان آن خطبهبه شمار می‌ آید.(15)

ازدواج

حضرت زینب در سال هفدهم هجری و در سن 17 سالگی با عبدالله جعفر ازدواجکرد. عبدالله پسر جعفر طیاراست. جعفر طیاربرادر امیرالمومنین(علیه السلام) و از پیشگامان در راه اسلامو از مجاهدان راه خدابود. عبدالله مورد وثوق امیرالمومنین(علیه السلام) بود و بعدها نیز در جنگها و برنامه های آن حضرت شرکت و حضوری چشمگیر داشت تا جائی که در جنگ صفیناو یکی از فرماندهان سپاه امام(علیه السلام) به حساب می آمد. عبدالله علاقه مند بود که با حضرت زینب(سلام الله علیها) ازدواجکند؛ ولی حیا داشت که او را مستقیما از امیرالمومنین(علیه السلام) خواستگاری کند. لذا قاصدی به حضور امام فرستاد و خواستگاری خود را عرضه داشت. امیرالمومنین(علیه السلام) نیز او را برای این امر سزاوار تر دید و با آن موافقت کرد و مهریهزینب(سلام الله علیها) را به میزان مهریهی مادرش قرار داد.(16) اما این ازدواجفرخنده، یک شرط نیز به همراه داشت. شرط این ازدواجآن بود که اگر امام حسین(علیه السلام) به مسافرتی می رود، زینب(سلام الله علیها) نیز مجاز باشد که او را همراهی کند و عبدالله مانع این کار نشود. این شرط در خصوص ملاقات این دو خواهر و برادر نیز به چشم می خورد و البته که کمتر روزی اتفاق می افتاد که این دو یکدیگر را ملاقات نکنند.(17)

تعلیم دین به بانوان کوفه

زمانى که امیرالمومنین(علیه السلام) مرکز خلافتخود را از مدینه به کوفه منتقل کرد، حضرت زینبنیز با شوهرش عبداللَّه بن جعفر به کوفه آمد و در آنجا ساکن شدند. در این مدت حضرت زینبنیز به ارشاد و تعلیم زنان کوفه اشتغال داشت. در کوفه مجلس درسى براى زنها تشکیل داد و براى آنها قرآنرا تفسیرمى‏ کرد.(18) آن حضرت از محدثان و راویان حدیثمی باشد. احادیث ایشان از مادر، پدر، برادران، امّ سلمه، امّ هانى و دیگر زنان می باشد.(19)

همراه با قیام برادر و مروِج انقلاب حسینی

حضرت زینب(سلام الله علیها) از آغاز قیام امام حسین(علیه السلام) با برادر خویش همراهی کرد و در تمام دوران‏ قیام، همدل و رازدار او بود. شب عاشوراو گفتگوهایش با برادر، روز عاشوراو استقبال‏ هاى شکوهمندش از شهیدان، شب یازدهم محرّم و رثاى جانسوز او در کنار قامت خونین برادر و خطاب او به پیامبر خدا، اینها جلو ه ای از صفحات زرّین و جاودانه زندگانى سرشار از جلالت، شکیبایى و والایى اوست.(20)

آن حضرت، استوار و شکوه مندانه پس از حادثه عاشورا، سرپرستى قافله اسیران را بر عهده گرفت. وقتی مردم کوفه فرزندان پیامبر را آن گونه دیدند، گریه و شیون سر دادند، حضرت زینب(سلام الله علیها) با صلابت و محکم این گونه سخن گفت: اى کوفیان! اى نیرنگ بازان و خیانتکاران و بى‏ وفایان! اشکتان خشک و ناله ‏تان آرام مباد! مَثَل شما، مَثَل کسى است که رشته ‏هاى خود را پس از تابیدن، از هم باز مى‏ کند … واى بر شما! مى‏دانید چه جگرى از پیامبر(صلى الله علیه و آله) پاره پاره کردید و چه پیمانى را شکستید و کدامین پرده ‏نشین او را بیرون کشیدید و چه حرمتى از او هتک کردید و چه خونى از او ریختید؟! آن حضرت زبان على(علیه السلام) در کام داشت، مردمانى که بارها، خطابه‏ هاى مولا را شنیده بودند، کلام و خطابه على(علیه السلام) را به عیان دیدند، و کسى گفت: «به خداسوگند، زنِ باحیایى چنین سخنور، ندیده بودم. گویى زبان على(علیه السلام) را بر کام دارد». خطابه‏ هاى حضرت زینب(سلام الله علیها) در اوج فصاحت و بلاغت و تاثیر گذارى بیان مى‏ شد، که او خود، فرزانه‏ اى موقعیت شناس بود.(21)

دکتر بنت الشاطی در توصیف حضرت زینب(سلام الله علیها) این گونه سخن می گوید: «زینب(سلام الله علیها) آیینه تمام نمای یک خانم شجاعی است که در لحظات بسیار سخت و بحرانی، کاری کارستان انجام داد. وی را شیرزن کربلا نامیدند؛ چراکه وی اولین خانمی است که در لحظات سخت با یتیمان و اسیران همدردی می کرد، بر بالای سر محتضران حاضر شد، برای انتقام خون شهیدانی که بدن هایشان عریان در کربلا مانده بود قیام کرد، و نگذاشت خون های به ناحق ریخته آنان به هدر رود و پایمال شود. زینب کبری(سلام الله علیها) علی رغم عمر کوتاهش بعد از حادثه عاشورا(یک سال و نیم)؛ توانست حزن و اندوه آن حادثه عظیم را در دل شیعیان آن چنان شعله ور کند که تا دنیا باقی است، این شعله خاموش نخواهد شد. آن بانوی بزرگ در این مدت کوتاه توانست مسیر تاریخ را عوض کند، لذت پیروزی ظاهری و موقتی را برکام ابن زیادو یزیدو بنی امیه، چنان تلخ کند که منجر به فضاحت و رسوایی دولت اموی گردد(22)

وفات

حضرت زینب(سلام الله علیها) در 15 رجب سال 62 ه. ق در سن 57 سالگى – حدود یک سال و نیم بعد از شهادت امام حسین(علیه السلام) – از دنیا رفت و در نزدیکى دمشق در روستاى «راویه» به خاک سپرده شد. اکنون این روستا، به «زینبیه» شهرت دارد و به شهر متصل است.(23) البته اقوال دیگری نیز در این زمینه وجود دارد که چندان مشهور نیست. در تاریخ آن حضرت از علت وفات آن بزرگوار چیزی ذکر نشده است. (24)

پی نوشت:

(1). برای اطلاعات رجوع کنید به : زینب الکبری تالیف شیخ جعفر نقدی، ص17، ریاحن الشریعه تالیف محلاتی، ج3، ص33.

(2). الموسوعه الکبرى عن فاطمه الزهراء(سلام الله علیها)، انصاری زنجانی خویینی، اسماعیل، دلیل ما، قم، 1386، چاپ دوم، ج ‏۱، ص ۱۴۴.

(3). خصائص زینبیه، جزائری، سید نورالدین، تحقیق: ناصر باقری بیدهندی، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۸۷ش، چاپ هفتم، ص ۶۵.

(4). زندگانی حضرت زینب، (رسالتی از خون و پیام)، قائمی، علی، انتشارات امیری، تهران، 1383ش، چاپ دوم، ص 31.

(5). دانش نامه اميرالمومنين (علیه السلام) بر پايه قرآن و حديث و تاريخ، محمدی ری شهری، محمد، دارالحدیث، قم، بی تا، ج‏1، 167.

(6). باكاروان شام، هاشمى نوربخش، حسن، مشعر، تهران، بی تا، چاپ اول، ص71.

(7). الخصایص الزینبیه، جزایری، سید نورالدین، مکتبه الحیدریه، قم، 1383، ص 160.

(8). زينب عقيله بنى هاشم(سلام الله عليها)، رسولى محلاتى، سيد هاشم، نشر مشعر، تهران، بی تا، چاپ اول، ص 9.

(9). زندگانی حضرت زینب (رسالتی از خون و پیام)، ص 16.

(10). بلاغات النساء، ابن ابی طاهرابن طیفور، ابوالفضل، شرح و تصحیح: احمدالالفی، مطبعه مدرسه والده عباس الاول، قاهره، 1326، ص 12.

(11). سرّ نينوا، زينب كبرى(سلام الله عليها)، محسن زاده، محمد على، نشر مشعر، تهران، 1388ش، چاپ اول، ص 35.

(12). با كاروان شام، همان، ص72.

(13). داستانهایی از زندگانی حضرت زینب(علیها السلام) کربندی، علیرضا، انتشارات واسع، مشهد، 1391ش، ص 17.

(14). باكاروان شام، همان، ص71.

(15). من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، دفتر انتشارات اسلامى،‏ قم‏، 1413 ق،‏ چاپ دوم‏، ج 3، ص 567؛ علل الشرایع، شیخ صدوق، محمد بن علی، داوری، قم، 1385ش، چاپ اول، ج1، ص248.

(16). 480يا 500 درهم و هر درهم معادل يك مثقال شرعي نقره است كه هر مثقال 18 نخود است.

(17). رياحين الشريعه در ترجمه دانشمندان بانوان شیعه، محلاتی، ذبیح الله، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1368ش، چاپ اول، ج3،‌ ص41.

(18). زينب عقيله بنى هاشم سلام الله عليها، ص26.

(19). فاطمه زهرا(علیها السلام) شادمانى دل پیامبر، رحمانى همدانى، احمد؛ افتخارزاده‏، سید حسن، انتشارات بدر، تهران‏، ۱۳۸۱ش،‏ چاپ چهارم، ص ۸۶5.

(20). ریاحین الشریعه، ج3 ص41 ؛ زینب کبری، از ولادت تا شهادت، قزوینی، سید محمد کاظم، مترجم: کاظم حاتمی طبری، پیام مقدس، قم، 1386، چاپ دوم،ص 94.

(21). دانش نامه اميرالمومنين (ع) بر پايه قرآن و حديث و تاريخ، ج‏1، 167.

(22). السیده الزینب، عقیله بنی هاشم، عبدالرحمن، عایشه، مترجم: سیدرضا صدر، بوستان کتاب، قم، 1388ش، چاپ هشتم، ص ۹.

(23). با كاروان شام، همان، ص67.

(24). زینب کبری، همان، ص27.

شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
نظر بدهید

توجه داشته باشید که آدرس ایمیل نمایش داده نمی شود.

توجه داشته باشید پس از تایید نمایش داده می شود