امام حسن(ع) و فریاد رسی از محرومان

0 3,794

پیشواى دوم، نه تنها از نظر علم، تقوى، زهد و عبادت، مقامى برگزیده و ممتاز داشت، بلکه از لحاظ بذل و بخشش و دستگیرى از بیچارگان و درماندگان نیز در عصر خود زبانزد خاص و عام بود.

سوال

سیره امام حسن(علیه السلام) در رفع احتیاجات محتاجان چه بود؟

پاسخ

در آیین اسلام، ثروتمندان، مسئولیت سنگینى در برابر مستمندان و تهیدستان اجتماع به عهده دارند و به حکم پیوند هاى عمیق معنوى و رشته‏ هاى برادرى دینى که در میان مسلمانان بر قرار است، باید همواره در تامین نیازمندی هاى محرومان اجتماع کوشا باشند. پیامبر اسلام(صل الله علیه وآله وسلم) و پیشوایان دینى ما، نه تنها سفارش هاى موکدى در این زمینه نموده‏ اند، بلکه هر کدام در عصر خود، نمونه برجسته‏اى از انسان دوستى و ضعیف نوازى به شمار مى‏ رفتند.

پیشواى دوم، نه تنها از نظر علم، تقوى، زهد و عبادت، مقامى برگزیده و ممتاز داشت، بلکه از لحاظ بذل و بخشش و دستگیرى از بیچارگان و درماندگان نیز در عصر خود زبانزد خاص و عام بود. وجود گرامى آن حضرت آرام بخش دل هاى دردمند، پناهگاه مستمندان و تهیدستان، و نقطه امید درماندگان بود. هیچ فقیرى از در خانه آن حضرت دست خالى برنمى گشت. هیچ آزرده دلى شرح پریشانى خود را نزد آن بزرگوار بازگو نمى‏ کرد، جز آنکه مرهمى بر دل آزرده او نهاده مى ‏شد. گاه پیش از آنکه مستمندى اظهار احتیاج کند و عرق شرم بریزد، احتیاج او را برطرف مى‏ساخت و اجازه نمى ‏داد رنج و مذلت سوال را بر خود هموار سازد!

«سیوطى» در تاریخ خود مى‏ نویسد: حسن بن على(علیه السلام) داراى امتیازات اخلاقى و فضائل انسانى فراوان بود، او شخصیتى بزرگوار، بردبار، باوقار، متین، سخى و بخشنده، و مورد ستایش مردم بود.(1)

امام مجتبى (علیه السلام) گاهى مبالغ قابل توجهى پول را، یکجا به مستمندان مى ‏بخشید، به طورى که مایه شگفت واقع مى‏شد. نکته یک چنین بخشش چشمگیر این است که حضرت مجتبى (علیه السلام) با این کار براى همیشه شخص فقیر را بى نیاز مى‏ساخت و او مى‏ توانست با این مبلغ، تمام احتیاجات خود را برطرف نموده و زندگى آبرومندانه‏اى تشکیل بدهد و احیاناً سرمایه‏اى براى خود تهیه نماید. امام روا نمى ‏دید مبلغ ناچیزى که خرج یک روز فقیر را بسختى تامین مى‏ کند، به وى داده شود و در نتیجه او ناگزیر گردد براى تامین روزى بخور و نمیرى، هر روز دست احتیاج به سوى این و آن دراز کند.

روزى عثماندر کنار مسجد نشسته بود. مرد فقیرى از او کمک مالى خواست. عثمانپنج درهم به وى داد. مرد فقیر گفت: مرا نزد کسى راهنمایى کن که کمک بیشترى به من بکند. عثمان به طرف حضرت مجتبى و حسین بن على (علیه السلام) و عبدالله جعفر، که در گوشه‏اى از مسجد نشسته بودند، اشاره کرد و گفت: نزد این چند نفر جوان که در آنجا نشسته‏ اند برو و از آنها کمک بخواه.

وى پیش آنها رفت و اظهار مطلب کرد. حضرت مجتبى (علیه السلام) فرمود: از دیگران کمک مالى خواستن، تنها در سه مورد رواست: دیه‏اى (خونبها) به گردن انسان باشد و از پرداخت آن بکلى عاجز گردد، یا بدهى کمر شکن داشته باشد و از عهده پرداخت آن برنیاید، و یا فقیر و درمانده گردد و دستش به جایى نرسد. آیا کدام یک از اینها براى تو پیش آمده است؟(2)

گفت: اتفاقا گرفتارى من یکى از همین سه چیز است. حضرت مجتبى (علیه السلام) پنجاه دینار به وى داد. به پیروى از آن حضرت، حسین بن على ع چهلو نه دینار و عبدالله بن جعفر چهل وهشت دینار به وى دادند.

فقیر موقع بازگشت، از کنار عثمانگذشت. عثمانگفت: چه کردى؟ جواب داد: از تو پول خواستم تو هم دادى، ولى هیچ نپرسیدى پول را براى چه منظورى مى‏خواهم؟ اما وقتى پیش آن سه نفر رفتم یکى از آنها حسن بن على(علیه السلام) در مورد مصرف پول از من سوال کرد و من جواب دادم و آنگاه هر کدام این مقدار به من عطا کردند.

عثمان گفت: این خاندان، کانون علم و حکمتو سرچشمه نیکى و فضیلتند، نظیر آنها را کى توان یافت؟(3)

حسن بن على (علیه السلام) تمامى توان خویش را در راه انجام امور نیک و خداپسندانه، به کار مى‏ گرفت و اموال فراوانى در راه خدامى‏ بخشید. مورخان و دانشمندان در شرح زندگانى پرافتخار آن حضرت، بخشش بى سابقه و انفاق بسیار بزرگ و بى نظیر ثبت کرده‏ اند که در تاریخچه زندگانى هیچ کدام از بزرگان به چشم نمى‏ خورد و نشانه دیگرى از عظمت نفس و بى اعتنایى آن حضرت به مظاهر فریبنده دنیا است. نوشته‏ اند:

«حضرت مجتبى (علیه السلام) در طول عمر خود دو بار تمام اموال و دارایى خود را در راه خداخرج کرد و سه بار ثروت خود را به دو نیم تقسیم کرده و نصف آن را براى خود نگهداشت و نصف دیگر را در راه خدابخشید.»(4)

همت بلند و طبع عالى حضرت مجتبى (علیه السلام) اجازه نمى‏داد کسى از در خانه او ناامید برگردد و گاه که کمک مستقیم مقدور حضرت نبود، به طور غیر مستقیم در رفع نیازمندی هاى افراد کوشش مى‏فرمود و با تدابیر خاصى گره از مشکلات گرفتاران مى‏گشود. چنانکه روزى مرد فقیرى به آن بزرگوار مراجعه کرد و درخواست کمک نمود. اتفاقا در آن هنگام امام مجتبى (علیه السلام) پولى در دست نداشت و از طرف دیگر از اینکه فرد تهیدستى از در خانه‏اش ناامید برگردد، شرمسار بود، لذا فرمود:

– آیا حاضرى تو را به کارى راهنمایى کنم که به مقصودت برسى؟

– چه کارى؟

– امروز دختر خلیفه از دنیا رفته و خلیفه عزادار شده است، ولى هنوز کسى به او تسلیت نگفته است، نزد خلیفه مى‏روى و با سخنانى که به تو یاد مى‏دهم، به وى تسلیت مى‏گویى، از این راه به هدف خود مى‏رسى.

– چگونه تسلیت بگویم؟

– وقتى نزد خلیفه رسیدى بگو: «اَلحَمدُللهِ اَّلذى سَتَرَها بِجِلُوسِکَ عَلى قَبرِها وَ لا هَتَکَها بِجِلوُسِها عَلى قَبرِکَ».

(حاصل مضمون آنکه: حمد خدارا که اگر دخترت پیش از تو از دنیا رفت و در زیر خاک پنهان شد، زیر سایه پدر بود، ولى اگر خلیفه پیش از او از دنیا مى‏رفت، دخترت پس از مرگ تو دربدر مى‏شد و ممکن بود مورد هتک حرمت واقع شود.)

مرد فقیر به این ترتیب عمل کرد.

این جمله‏ هاى عاطفى در خلیفه اثر عمیقى بر جاى نهاد و از حزن و اندوه وى کاست و دستور داد جایزه‏اى به وى بدهند.

آنگاه پرسید: این سخن از آن تو بود؟

گفت: نه، حسن بن على (علیه السلام) آن را به من آموخته است.

خلیفه گفت: راست مى‏ گویى، او منبع سخنان فصیح و شیرین است.(5)،(6)

پی نوشت:

(1). کان الحسن رضى الله عنه له مناقب کثیره: سیدا، حلیما، ذاسکینه و وقار وحشمه، جوادا، ممدوحا…(تاریخ الخلفا، ط 3، بغداد، مکتبه المثنى، 1383 ه”.ق، ص 189.)

(2). ان المساله لا تحل الا فى احدى ثلاث: دم مفجع، او دین مقرع، او فقر مدقع ففى ایها تسئل؟

(3). مجلسى، بحارالانوار، تهران، المطبعْ الاسلامیة، 1393 ه”.ق، ج 43، ص 333.

(4). سیوطى، تاریخ الخلفا، ط3، بغداد، مکتبه المثنى، 1383 ه”.ق، ص 190 – ابن واضح، تاریخ یعقوبى، نجف، منشورات المکتبه الحیدریه، 1384 ه”.ق، ج 2، ص 215 – سبط ابن جوزى، تذکره الخواص، نجف، منشورات المطبعه الحیدریه، 1383 ه”.ق، ص 196 – الشیخ محمد الصبان، اسعاف الراغبین (در حاشیه نور الابصار) قاهره، مکتبه المشهد الحسینى، ص 179.

(5). شریف الفرشى، باقر، حیاه الامام الحسن، ط 2، نجف، مطبعه الاداب، 1384 ه”.ق، ج 1، ص 302.

(6). گردآوری از کتاب: سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق (علیه السلام)، قم، 1390ش، چاپ بیست و سوم، ص 88.

منبع: https://makarem.ir

شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
نظر بدهید

توجه داشته باشید که آدرس ایمیل نمایش داده نمی شود.

توجه داشته باشید پس از تایید نمایش داده می شود