انیمیشن «درون و بیرون» (Inside out) درس هایی برای کنار هم ماندن
رایلی هم توسط احساسات خود کنترل میشود، مانند شادی، ترس، خشم، نفرت و غمگین شدن، این احساسات در مرکز ذهن و فرماندهی رایلی به عنوان شخصیتهایی در این انیمیشن زندگی میکنند و صاحب خود را در زندگی روزانهٔ خود راهنمایی میکنند.
انیمیشن «درون و بیرون» یکی از موفقترین و پرطرفدارترین آثاری است که استودیوی پیکسار تولید کرده است. این انیمیشن درام که فضایی نسبتا کمدی و بیشتر ماجراجویانه دارد به کارگردانی پیت داکتر در سال ۲۰۱۵ اکران شد. جالب است بدانید این کارگردان ایده اصلی فیلم درون و بیرون را بر اساس احساسات و تجربیات خودش در سنین نوجوانی – که بهخاطر نقل مکان به کشور دانمارک دچار تشویشهای اجتماعی شده بود- را به تصویر کشیده است. البته ایده اصلی فیلم زمانی به او الهام شد که دید تغییرات هیجانی دختر ۹ سالهاش بسیار شبیه به احساسات خودش در دوران کودکی است. اگر میخواهید بیشتر درباره انیمیشن «درون و بیرون» بدانید با ما همراه باشید و این مقاله را بخوانید.
خلاصه داستان انیمیشن درون و بیرون
رایلی اندرسون دختر بچهای است که به خاطر کار پدرش مجبور به نقل مکان به دیار دیگری میشود. او در پی این تغییرات تحت تاثیر احساساتی قرار میگیرد. در فیلم این احساسات هر کدام برای خودشان شخصیتی دارند و در مرکز فرماندهیشان که همان مغز است حضور دارند. شادی، غم، خشم، ترس و نفرت رایلی را تحت کنترل دارند و هدایت میکنند. در سراسر زندگی او رایلی در کشمش بین احساسات مختلفش قرار گرفته است.
رایلی یازده ساله به همراه پدر و مادرش زندگی میکند و هاکی روی یخ را به خوبی بازی میکند. اسبابکشی و جابهجایی ناگهانی خانوادگی رایلی به شهر دیگر او را کمی آشفته میکند. پدر و مادر رایلی با مهربانی مدام در تلاش برای خوشحال نگه داشتن او هستند اما ورود به محیط جدید و خانه جدید و آدمهای جدید رایلی را دچار ترس، استرس و غم میکند. احساسات مختلف رایلی در هدایت او سکانداری میکنند و حس شادی سعی میکند کنترل درون او را در دست بگیرد اما احساس غم با تاثیرش پیچیدگیها و سختیهایی را به وجود میآورد بهطوریکه او پرخاشگرتر از قبل میشود و حتی سرکلاس در مدرسه جدیدش، هنگام معرفی خودش به گریه میافتد. احساس شادی با دخالتهای احساسات غم، عصبانیت و… کنترل اوضاع برایش سخت میشود و اوضاع آنقدر بد میشود که رایلی میخواهد به شهر قبلی خودش برگردد. سرانجام حس شادی با کمک دوست خیالی دوران کودکی رایلی او را به خانه بازمیگرداند و شرایط به حالت عادیاش برمیگردد. و در ادامه دوران بلوغ رایلی آغاز میشود… .
هیجانات و احساسات در کنار همدیگر به زندگی معنا میبخشد
مهمترین نکتهای که این فیلم نشان میدهد این است که حضور احساس غم صرفا بد نیست و حتی لحظاتی که شادی و غم هر دو وجود دارند به وسیلهی آنها خاطراتی فراموشنشدنی در ذهنمان شکل میگیرد. این نکته در انیمیشن درون و بیرون نشان میدهد که همهی احساسات آدمی، حتی آنهایی که به ظاهر ویرانگر و ناخوشایند هستند مانند خشم و عصبانیت هم در جا و زمان مناسباش کارایی سودمندی خواهند داشت.
بعضی از عوامل درونی دلیل عدم موفقیتمان است که در انیمیشن درون و بیرون به وضوح نمایش داده میشوند مانند عدم تسلط بر ذهن در شرایط گوناگون یا نداشتن تمرکز کافی و… اینها مواردی هستند که افراد موفق میتوانند به راحتی در درونشان مدیریت کنند تا بتوانند در زندگی خود تصمیمهای عاقلانهای بگیرند و بهترین نتیجه را به دست آورند.
وقتی هیجان غم بر ما حکمفرمایی میکند، بهترین راه حل این است که با کسی که مورد قبولمان است صحبت کنیم. در فیلم شاهد هستیم که رایلی هنگامی که نمیتواند با کسی ارتباط برقرار کند تصمیم به فرار میگیرد. مطمئنا بعد از صحبت کردن با دیگران، حس غم اولیه را نخواهیم داشت و این نشان میدهد که ما نمیتوانیم در تمام لحظات زندگیمان شاد باشیم و هیجان شادی را تجربه کنیم و هیجانات مثبت و منفی مثل شادی و غم مکمل یکدیگر هستند. یادتان باشد که احساسات روانی درونتان را دوست داشته باشید و نسبت به آنها محبت داشته باشید. اگر شما هیجانات منفیتان را بپذیرید و آنها را دوست داشته باشید آنها هم با شما بهتر تعامل خواهند کرد. کافیست فقط امتحان کنید. همهی ما علاوه بر احساسات مثبت به احساسات منفی هم نیاز داریم و آنچه در این میان مهم است این است که یاد بگیریم چطور آنها را مدیریت کنیم و بیاموزیم بهترین زمان برای استفاده کردن از آنها چه زمانی است.
هیجانات را دریابید و آنها را مدیریت کنید
با کمی دقت در بطن فیلم متوجه میشویم که بسیاری از آسیبها و مشکلات روانی ما از احساسات و هیجانات درونیمان نشأت میگیرند و همچنین پی میبریم که هیجانات چگونه در برخی زمانها کنترل شخصیتمان را به دست میگیرند و مانع عکسالعمل و رفتارهای عاقلانه و منطقی میشوند.
این انیمیشن به نوعی شاهکار است. کارگردانش ذهنیترین یا به نوعی درونیترین احساسات انسانی را با استفاده از هنر پویانمایی و بهرهگیری از خلاقیت هنرمندان در قالب فیلم و داستان به مخاطب نشان داده است.
همهی ما در مواقعی مانند کاراکتر شخصیت اصلی فیلم درگیر احساسات درونیمان میشویم و نمایش این احساسات و افکار در فیلم برایمان جالب است. محال است این فیلم را دیده باشی و به دنبال ساختار غالب روانیات براساس شخصیتهای اصلی نگشته باشی!
تقابل احساسات خام آدمی در مواجهه با اتفاقات مختلفی که در شرایط جدید برایش رخ میدهد و ممکن است سبب شود این احساسات دیگر قادر به تعامل سازنده با یکدیگر نباشند. مثلا احساس شادی نتواند مانند قبل بهترین و کارآمدترین هیجان بین دیگر هیجانات انسان باشد.
درون و بیرون فقط برای جلب رضایت مخاطبان کم سن سال و خردسال ساخته نشده است و هدفش صرفا خنداندن مخاطب نبوده است. انیمیشن درون و بیرون روایتی جالب برای بزرگسالان است تا بتوانند هیجانات را بهتر درک کنند و توانایی و مهارتشان را در مدیریت هیجاناتشان افزایش دهند و بهبود بخشند.
با تماشای نتایجی که قسمتهای پایانی فیلم نشان داده میشود میتوان دریافت که این انیمیشن بیش از آنکه برای کودکان جذاب و تماشایی باشد برای پدر و مادرها کاربردی و مفید است و میتواند تلنگری برای آنها باشد تا به شکل عمیقتری به هیجانات و مهارت کنترل هیجان در فرزندانشان بیندیشند و بتوانند سبک های فرزندپروری بهینهتر و کارآمدتری را در تربیت فرزندانشان به کار گیرند.
در هر سن و سالی که هستید، چه انیمیشن درون و بیرون را دیدهاید و چه ندیدهاید، توصیه میکنیم آن را به منظور آشنایی بیشتر با لایههای درونی وجودتان تماشا کنید تا بهتر درک کنید و فرا بگیرید که چگونه با احساس غم، خشم و سایر حسهای ناخوشایند کنار بیایید و از لحظات شادتان هم بیشترین استفاده را ببرید.
منبع:یـــــوکــــن