آداب معاشرت بر اساس رساله حقوق امام سجاد (علیه السلام) (بخش اول)
آداب معاشرت بر اساس رساله حقوق امام سجاد (علیه السلام) (بخش اول)
رساله حقوق امام سجاد (علیه السلام) یکی از متون حدیثی بیان شده از امام چهارم شیعیان می باشد که در آن حضرت به برخی از حقوق اشاره کرده اند که به گونه ای آداب معاشرت اسلامی با دیگران است. در این نوشتار به بیان توضیحاتی در مورد این رساله و آداب معاشرت از نگاه اسلام می پردازیم. با ما همراه باشید.
آداب معاشرت بر اساس رساله حقوق امام سجاد (علیه السلام) (بخش اول)
مقدمه
رساله حقوق متنی است که امام سجاد(علیه السلام) در آن به بیان همین دست از تکالیفی که بر دوش انسان در مقابل خدا، خود و دیگران بر عهده دارد، پرداخته و به صورت اجمالی آنها را بیان می کنند.
معنای حق
آنچه در ابتدا به ذهن انسان خطور میکند آسانی تعریف حق است ولی هنگامی که قدم در راه تعریف و توضیح آن مینهد، آن را بسیار مشکل و گاه محال میپندارد. حق یکی از آن کلماتی است که با گام نهادن در یک محیطی خاص، رنگ تعریفی آن را به خود گرفته است، با مراجعه به قرآن و روایات از یک سو و نوشتههای فلسفی، کلامی، اخلاقی و فقهی از سویی دیگر و نیز در علم حقوق، فلسفه حقوق و فلسفه سیاست نشان میدهد که حق، معانی و اصطلاحات مختلفی دارد. آنچه برای فهم این رساله بدان نیاز است، تفاوت قائل شدن و فهم تفاوت این اصطلاحات و معانی است.
حضرت علی(علیه السلام) در وصف حق میفرمایند :
« الحق اوسع الاشیاء فی التواصف و اضیقها فی التناصف… »[۱]
دایره حق در توصیف و گفتار، گسترده ترین چیزهاست ؛ اما در عمل تنگ ترین دایره هاست. (این حدیث هم می تواند به سعه مفهومی واژه «حق» اشاره داشته باشد و هم به سعه مصداقی آن)
آنچه با استقراء در تعریف و معانی حق به دست میآید، پنج چیز است:
معنای اول حق
معنای دوم حق
استعمال واژه حق در این مورد، این ویژگی را بر واژه حکم، تکلیف یا وظیفه دارد که در حق به صاحب حق توجه خاصی شده است. حق به این معنا شامل احکام الزامی و غیر الزامی، امور حقوقی و اخلاقی نیز هست و در اموری که ترک آن جرم و مجازات دنیوی محسوب میشود منحصر نمیباشد.
معنای سوم حق
حق الله و حق الناس: در ادبیات فقهی و نیز عرفی این اضافه زیاد به کار برده می شود. خمس و زکات، اوقاف عمومی و حد و حدود از مثالهای حق الله شمرده شدهاند و اموری از قبیل نکاح، طلاق، قصاص، دین و… حق الناس.
معنای چهارم حق
حق به این معنا سه ویژگی دارد:
۱٫ قابل استفاده است
۲٫ قابل انتقال است
۳٫ قابل به ارث گذاشتن است.
معنای پنجم حق
این حقوق در آغاز به عنوان حقوق فطری یا حقوق طبیعی معرفی میشدند اما به تدریج ماهیتی کاملاً عرفی، وضعی و قراردادی یافت و از لوازم انسان از حیث انسان بودن او شمرده شد.
اموری که اگر از سوی کسی زیر پا گذاشته شود جرم محسوب میشود میتوان از متجاوز به این حریم به دادگاه شکایت کرد نه اینکه ناقض حق تنها مرتکب معصیت دینی شده باشد و در آخرت مؤاخذه شود.
پس با در نظر گرفتن این توضیحات و مصادیقی که بیان شد می توان گفت، مجموعه این حقها، آن چیزی است که «علم حقوق» را تشکیل میدهند که با علم اخلاق مرز مشخصی دارند. هر گاه در علم حقوق، فلسفه حقوق و فلسفه سیاست از حق بحث میشود مراد این معنای پنجم است. حقوق بشر نیز به همین معناست و حق به این معنا در متون دینی به کار نرفته است.
اما با توجه به مستقلات عقلیه و عنایت به اینکه اکثر مصادیق حقوق به این معنی عقلایی هستند میتوانند در زمره مؤیدات دین به حساب آیند به ویژه اینکه اکثر حقوق یاد شده نه تنها با تعالیم اسلامی منافات ندارد بلکه در راستای اهداف متعالی دین نیز قرار دارند.
ریشه الهی قائل شدن برای حقوق بشر نه تنها از قدر و قیمت این حقوق نمیکاهد بلکه بر عکس ضمانت اجرایی آن را بیشتر میکند چرا که با ضمیمه شدن عقاب اخروی به مجازات دنیوی برای ناقض و ثواب اخروی به پاداش دنیوی برای رعایتکننده آنها پشتوانه این حقوق مضاعف میشود.
ادامه دارد…
پی نوشت: