آسیب های فرهنگی و سیاسی مدگرایی در جامعه
آسیب های فرهنگی و سیاسی مدگرایی در جامعه
از جنبه های فرهنگی و سیاسی مدگرایی هرگز نمی توان غافل شد؛ چرا که انتخاب نوع آرایش و شکل لباس، در صحنه پیکارهای سیاسی و فرهنگی، همواره مورد توجه استعمارگران فرهنگ بوده است، و آنها از همین راه توانستند غرب تا شرق عالم را به تسخیر خود دربیارورند.
آسیب های فرهنگی و سیاسی مدگرایی در جامعه
تعداد کلمات ۱۰۱۰ / تخمین زمان مطالعه ۵ دقیقه
پی آمدهای فرهنگی و سیاسی مدگرایی
۱٫ خودباختگی سیاسی
لاتزال هذه الامّه بخیر ما لم یلبسوا لباس العجم و یطعموا اطعمه العجم فاذا فعلوا ذلک ضربهم الله بالذّل؛[۱] این امت تا هنگامی که لباس عجم (کفّار و بیگانگان) را نپوشند و غذای آنان را نخورند، در خیر و سعادتند. هرگاه چنین کنند خداوند آنان را خوار خواهد کرد.
بنابراین از نظر اجتماعی و سیاسی، در یک جامعه ارزشی و دینی که صاحب فرهنگ و تمدن غنی و اصیل است، نباید پوشش های فرهنگ بیگانه رواج پیدا کند، چرا که این گونه مدل ها باعث تضعیف حس خودباوری و غرور و اعتماد ملی شده و سرسپردگی، وابستگی، احساس حقارت و پوچی و بی هویتی، نابودی فرهنگ و آیین و همچنین نفوذ سیاسی و فرهنگی دشمن را به دنبال خواهد داشت؛ به خصوص این که دست های استعماری را در پس پرده مدگرایی امروزی را نمی توان نادیده گرفت و انکار کرد.
۲٫ خودباختگی فرهنگی یا غرب زدگی
متاسفانه بسیاری از رفتارها و هنجارهایی که امروزه به عنوان مد در جامعه ما مطرح است، بدین شکل است؛ تا آنجا که هم اکنون برخی از نوجوانان و جوانان بدون در نظر گرفتن فلسفه اصلی لباس، که رهایی بدن از گرما و سرما و آسیب های محیط و مهم تر از آن ها حفظ حریم حرمت بدن است، از نوک پا تا فرق سرشان غربی شده و حتی در این خصوص برازندگی و راحتی لباس را نیز در نظر نمی گیرند. و هدف اصلی خود را در مد روز بودن قرار داده اند، حتی اگر این امر به خنده دار بودن و مسخره شدن آنان بیانجامد.
به عنوان نمونه بسیاری از کسانی که به مدگرایی غربی روی آورده اند، در مواردی از تصاویر، کلمه و یا جمله هایی بر روی لباس، ماشین و یا در ورودی مغازه شان استفاده می کنند که کمتر ارتباطی با زندگی شخصی یا آرمان ها و علایق فردی آن ها دارد و حتی گاه معنای آن را به درستی نیز نمی دانند و شاید اگر بدانند، موجب شگفتی، خنده یا ناراحتی شان بشود. تصاویر و نوشته هایی همچون: «ما پسران شیطانیم»، «گروه لجن»، «سفید، اما آشغال»، «گروه سیاهان بوگندو»، «زیبایی کثیف»، «عشق نشئه»، «رقاصه خیابانی»، «شامپانزه رقاص»، «گناه تا مرگ»، «بوسه بر صندلی الکتریکی» و… یا مطالبی در تمجید شهرها، کشورها یا شخصیت های غربی و هزاران شعار غیراخلاقی دیگر. این چیزی است که از مدگرایی و مدپرستی جوانان امروز به چشم می آید، چیزی که شاید بتوان گفت تا حد زیادی، ناشی از تقلید کورکورانه و غفلت از خویش است؛ چرا که کلمات و عبارات ذکر شده، شعارهای آخرین مدهای شخصیتی ای است که غربی ها به جوانان جهان تقدیم کرده اند، در حالی که این گونه مدها هیچ سهم و نقشی در نو شدن و امروزی شدن جوان و جامعه ندارند، بلکه آن ها را از فعالیت های مثبت باز می دارد.[۳]
۳٫ به طمع افتادن دشمنان
از همین روست که رسانه های غربی، یکی از شاخصه های تجزیه و تحلیل های خود را، استفاده جوانان ایرانی از همین نمادها قرار داده اند، به گونه ای که خوراک تبلیغاتی آن ها را فراهم کرده اند و زمینه مانور تبلیغاتی گسترده ای را فراهم می کنند.[۴]
منابع:
۱٫ موسوی؛ سید حسن (۱۳۹۴)، مد و مدگرایی و جایگاه آن در سبک زندگی اسلامی، انتشارات بوستان کتاب، قم، چاپ اول.
بیشتر بخوانید:
مدگرایی و پیامدهای اجتماعی و اقتصادی آن
مدگرایی در آیینه اسلام
از مدگرایی تا نابودی جامعه
عوامل و انگیزه های مدگرایی جوانان (بخش اول)
عوامل و انگیزه های مدگرایی جوانان (بخش دوم)
پیامدهای منفی روحی و روانی مدگرایی چیست؟
پی نوشت :
[۱] بحارالانوار، ج۶۳، ص۳۲۳٫