علل خودارضایی در نوجوانان (بخش اول)

0 65

علل خودارضایی در نوجوانان (بخش اول)

خود ارضائی عبارت است از تحریک دستگاه تناسلی برای بدست آوردن لذت جنسی، که این عمل آسیب هایی را برای جسم و روان انسان به همراه دارد. در این نوشتار به برخی از علل این انحراف جنسی در نوجوانان اشاره خواهیم کرد.
​​​​​​​

علل خودارضایی در نوجوانان (بخش اول)
علل خودارضایی در نوجوانان (بخش اول)

خودارضایی، زمینه ساز از بین رفتن عزت نفس در انسان است.
 
چکیده: خود ارضائی عبارت است از تحریک دستگاه تناسلی برای بدست آوردن لذت جنسی، که این عمل آسیب هایی را برای جسم و روان انسان به همراه دارد. در این نوشتار به برخی از علل این انحراف جنسی در نوجوانان اشاره خواهیم کرد.

تعداد کلمات ۱۸۹۱ / تخمین زمان مطالعه ۹ دقیقه


 علل خودارضایی در نوجوانان

علل خودارضایی در نوجوانان

 با توجه به نامه های رسیده از نوجوانان و تحقیقات انجام شده در این زمینه، علل خودارضایی را می توان در چند عامل جست وجو کرد:
 

۱ . نا آگاهی و بی اطلاعی

نوجوانان به سبب کم تجربگی و اطلاع کم از مسائل، در شرایطی قرار دارند که به طور طبیعی امکان خطا و لغزش در آنها بیش از بزرگ ترهاست. اطلاعات آنان به خصوص در مسائل جنسی بسیار کم است. بی خبری و غفلت آنها، باعث این می شود بر اساس لذت آنی و لحظه ای که از ارضای جنسی حاصل می شود، این عمل را تکرار کنند و آرام آرام گرفتار این عمل زشت شوند.
اگر والدین و مربیان نوجوان بکوشند و مسائل بلوغ و احتلام و ارضای جنسی را با حفظ ادب و عفت به نوجوانان یادآور شوند و آنان را از آسیب های انحراف جنسی خصوصا خودارضایی آگاه سازند، کمتر نوجوانی حاضر می شود این کار را انجام دهد و با دست خود در هلاکت و نابودی بیفتد؛ زیرا انسان دارای عقل و اندیشه است و اگر متوجه باشد و بفهمد که کار و عملی به زبان و ضرر اوست، هرگز سراغ آن عمل و کار نمی رود؛ مخصوصا عملی که ضرر دنیوی و اخروی دارد و آینده انسان را تباه می سازد.
کدام نوجوان اندیشمند و عاقلی پیدا می شود که با وجود فهم و درک ضررها و نتایج وخیم خودارضایی، به آن اقدام کند و نشاط و طراوت و بالندگی خود را فدای لذتی لحظه ای و بی ارزش کند؟! و کدام دختر جوانی حاضر می شود عفت و پاکدامنی خود را به خاطر این لذت بی مقدار و خیالی، آلوده و لکه دار کند و خود را از زندگی بانشاط، گرم، صمیمی و آبرومندانه، محروم سازد؟!
 

٢. انزوا و تنهایی

برخی روان شناسان خودارضایی را «مرض تنهایی»[۱] نام نهاده اند. تنهایی به مفهوم ضعیف شدن ارتباطات اجتماعی و محروم شدن از روابط گرم و عاطفی با دیگران است که این پدیده اگر ادامه داشته باشد، روح نوجوان را ضعیف و حساس می کند و نیروی اراده را تحلیل می برد و علایق نوجوان و لذت بردن های او را از اجتماع زایل می گرداند؛ لذا نوجوان در تنهایی و خلوت خود، اقدام به کسب لذت از خویشتن می کند و به خودارضایی روی می آورد. اگر والدین رابطه گرم و عاطفی مطلوبی با دختران خود داشته باشند و آنان را مورد عطوفت قرار دهند، این آسیب کمتر اتفاق می افتد.
موریس دبس[۲] در این باره می نویسد: «… استمنا (خودارضایی) یک اختلال روانی است که بعضی از نوجوانان به علت آشفتگی روانی و احساس تنهایی به طرف آن کشیده می شوند و این اختلال ضررهای زیادی در پی دارد و افراد مبتلای به آن اگر درمان نشوند، به سرنوشت بدی گرفتار می آیند».[۳]
 

٣. خانواده آسیب زا

 نقش خانواده در سلامت روانی و اخلاقی فرزندان، از سایر عوامل، چشمگیرتر و بیشتر است. رعایت موازین اخلاقی و تربیتی در روابط والدین، به ویژه در روابط جنسی و زناشویی به عنوان عامل اساسی و حساس، قابل توجه است؛ چه اینکه کیفیت برخورد والدین با یکدیگر در مسائل جنسی، می تواند نقش مهمی در آینده اخلاقی و تربیتی کودک و نوجوان ایفا کند.

در دستورهای اخلاقی و تربیتی اسلام توصیه شده است:
روابط زناشویی والدین باید دور از دیدگان هر بیننده ای انجام گیرد و به زن و شوهر به صورت جدی و مؤکد سفارش شده است در روابط جنسی خود بی قید و بند نباشند. اینکه انسانی فکر کند کودک چون به مرحله بلوغ نرسیده است، نمی تواند معنی این روابط را بفهمد، اشتباه  است، بلکه به طور قطع می توان گفت: یکی از علت های منع عمل زناشویی در مقابل دیدگان کودک همین نکته است که نباید ذهن فعال و جست وجوگر کودکان را که به دنبال افزایش معلومات خود هستند. به مسائل جنسی آلوده کرد؛ باید به این نکته توجه داشت که کودک ولو خردسال باشد، به صورت ناهوشیار تحت تأثیر صحنه های اطراف خود می باشد و این صحنه ها و روابط در ذهن او نقش بسته، اثر خود را خواهند گذاشت.

امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: «… وقتی امام سجاد (علیه السلام) می خواست با همسرش زناشویی کند، درها را می بست، پرده ها را می کشید و خدمتکاران را بیرون می کرد و خانه را کاملا خلوت می نمود.»[۴]
و در روایتی جابر از امام باقر (علیه السلام) نقل می کند که امام باقر(علیه السلام)  فرمودند: «پرهیز کن از عمل زناشویی در مکانی که کودک، شما را می بیند و حالات شما را درک می کند.»[۵]
و در حدیث نورانی دیگری که از امام صادق (علیه السلام) رسیده است، می خوانیم: «نباید مردان در حضور کودک با زنان خود عمل زناشویی انجام دهند؛ زیرا این کار باعث می شود کودکان به زنا و انحراف جنسی گرفتار شوند.»[۶]
پس، والدین باید با حفظ حریم عفت و حیای خانواده، باعث تکامل روحی و تربیتی آنان گردند و اخلاق زناشویی را رعایت نموده، نسبت به آن حساس باشند.

یکی دیگر از مسائل تربیتی و اخلاقی که در دستورهای دینی به آن توصیه شده است و عدم رعایت آن باعث تحریکات جنسی می شود، جدا کردن جای خواب کودکان از پدر و مادر از سنین خاصی است. پیامبر گرامی اسلام در این باره می فرمایند: الصبی والصبی، والصبی والصبیه، والصبیه والطبیه یقرق فی المضاجع لعشر سنین؛[۷] بستر خواب پسربچه با پسر بچه و پسر بچه با دختر بچه و دختربچه با دختر بچه، از ده سالگی باید از یکدیگر جدا باشد و اینها نباید کنار یکدیگر بخوابند».
امام باقر(علیه السلام) هم در این زمینه می فرمایند: یفرق بین الغلمان والنساء فی المضاجع اذا بلغوا عشر سنین؛[۸] باید بستر و رختخواب پسرها را از ده سالگی از بستر زن ها و دختران جدا نموده، حتی در بعضی روایات معصومان (علیهم السلام) توصیه شده است از هفت سالگی باید جای کودکان را جدا انداخت و کودکان نباید کنار یکدیگر بخوابند.
علل خودارضایی در نوجوانان

یکی از راه های ادراکی انسان، لمس کردن است. انسان از راه لمس کردن اشیای اطراف خود، چیزهایی را درک می کند. بخش مهمی از تحریکات جنسی انسان، از طریق المس و تماس بدنی است. وقتی دو کودک در کنار یکدیگر می خوابند و با یکدیگر تماس پیدا می کنند، این عمل، باعث تحریکات جنسی شده، بلوغ زودرس را به دنبال خواهد داشت و زمینه های انحراف جنسی و اخلاقی را در پی دارد. گرچه کودک تا دوازده سالگی از لحاظ جنسی دوره نهفتگی را طی می کند و مسائل جنسی کاملا فعال و هوشیار نیست، ولی تماس های بدنی باعث تحریک و فعال شدن زودهنگام آنها می شوند و این فعال شدن، باعث بلوغ زودهنگام می گردد که همچنان که گفته شد، تبعات خود را دارد.
کم نیستند والدینی که فرزندان نوجوان خود را در آغوش می فشارند و یا با بوسیدن آنها به شکلی نامطلوب، آنها را تحریک می کنند و یا مادران جوانی که پسران نسبتا نوبالغ خود را با خود به حمام می برند یا پدرانی که دختران شش، هفت ساله نامحرم را می بوسند و یا اجازه می دهند نوجوانشان این کار را با دختر نامحرم دیگر که هنوز هم خردسال است، بکند.
همه این کارها مخالف دستورهای تربیتی و اخلاقی اسلام است و باعث تحریک نوجوان شده، او را به انحراف جنسی سوق می دهد. به نمونه ای از دستورهای دینی در این زمینه توجه کنید: «مردها نباید دختر شش سال به بالا را ببوسند و زنها هم از بوسیدن پسرهای هفت ساله و بیشتر پرهیز کنند.»[۹]
روابط زناشویی والدین باید دور از دیدگان هر بیننده ای انجام گیرد و به زن و شوهر به صورت جدی و مؤکد سفارش شده است در روابط جنسی خود بی قید و بند نباشند.
اینکه انسانی فکر کند کودک چون به مرحله بلوغ نرسیده است، نمی تواند معنی این روابط را بفهمد، اشتباه  است، بلکه به طور قطع می توان گفت: یکی از علت های منع عمل زناشویی در مقابل دیدگان کودک همین نکته است که نباید ذهن فعال و جست وجوگر کودکان را که به دنبال افزایش معلومات خود هستند. به مسائل جنسی آلوده کرد

در روایتی دیگر، امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «وقتی دختربچه ای به شش سالگی رسید، مرد نامحرم حق ندارد او را ببوسد؛ همچنین نمی تواند او را در آغوش بگیرد».[۱۰]
این روایات شریف و روایات بسیار دیگری که در این زمینه وجود دارند، بر این دلالت می کنند که افراد خانواده مخصوصا والدین، نباید زمینه تحریک جنسی فرزندان را فراهم کنند؛ باید سعی کنند کودکان شش ساله به بالا کمتر تماس و ارتباط بدنی داشته باشند؛ چون تحریک پذیری جنسی، بیشتر از طریق قوه لامسه و تماس بدنی ایجاد می شود، و بدانند دستورهای اخلاقی اسلام برای حفظ عفت و حیای خانواده قرار داده شده است و طوری تنظیم شده که زمینه و مقدمه گناه را از بین می برد و عمل به دستورهای اخلاقی اسلام، به نفع و صلاح افراد جامعه و افراد خانواده است.

۴٫ دوستی های آلوده 

تأثیر پذیری نوجوانان از دوستان و همسالان، بیش از سایر افراد است؛ یعنی نوجوانان از همسن و سالان خویش بیشتر نفوذپذیری و الگوگیری دارند؛ لذا اگر نوجوانی با افراد آلوده به مسائل جنسی و غیر اخلاقی معاشرت داشته باشد، به گناه و انحراف جنسی تمایل پیدا کرده، احتمال آلوده شدن به انحرافات اخلاقی، افزایش پیدا می کند. اثرگذاری دوست ناباب و آلوده به طور خزنده و مرموزی است؛ به طوری که نوجوان در برخی مواقع اصلا متوجه نمی شود که چه موقع و چگونه به انحراف کشیده شده است؛ یک دفعه چشم باز می کند و خود را در گرداب تباهی و انحراف می بیند.
دوستی با افراد فاسد، باعث حرکت نزولی انسان به سمت ملاکت و نابودی است و انسان را گرفتار عذاب و سختی دنیا و آخرت میکند. امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: «کسی که با رفیق بد و ناپاک همنشین شود، سالم نمی ماند و سرانجام به ناپاکی آلوده می شود».[۱۱]
حضرت علی (علیه السلام) نیز در این زمینه می فرمایند: «با انسان شرور و فاسد رفاقت مکن؛ زیرا طبع تو و شخصیت تو از شرارت های او الگو می گیرد؛ بدون آنکه خودت بفهمی.»[۱۲]
بیشتر بدبختی ها و گرفتاری های بسیاری از نوجوانان، ناشی از دوستی های انحرافی است که ریشه در انتخاب شتاب زده و بی معیار یا احساسی آنان دارد و گاه آتش احساسات، سبب دوستی با افرادی می شود که شعله های آن در تمام عمر دامن گیر شخص می شود.
والدین باید به طور نامحسوس دوستان فرزندان خود را کنترل کنند و دختران جوان را به شدت از دوستی با افراد فاسد برحذر دارند و تحت تأثیر احساسات قرار نگیرند..
 
 
ادامه دارد…

منبع: کتاب «با دخترم (ویژه والدین و مربیان دختران نوجوان)»
نویسنده: علی احمد پناهی و داود حسینی
 

بیشتر بخوانید :
علل خودارضایی در نوجوانان (بخش دوم)
آثار خودارضایی در دوران نوجوانی
خودارضایی دختران، علائم و آثار
خودارضایی در دانش آموزان
انحرافات جنسی و خود ارضایی در دوران بلوغ 
خود ارضایی ، علت ها


پی نوشت : 
[۱] . موریس دبس، بلوغ، ترجمه حسن صفاری، ص۶۲.
[۲] . Maurrice Debesse.
[۳] . موریس دبس، مراحل تربیت، ترجمه علی محمد کاردان، ص ۱۴٫
[۴]. قال الصادق (علیه السلام) : اذا اراد ان یغشى اهله اغلق الباب وارخى الستور واخرج الخدم (محمدبن حن حر عاملی وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۹۴).
[۵] . قال الباقر(علیه السلام) : ایاک و الجماع حیث یراک صبی یحسن أن یصف حالک (همان، ج ۲۰، باب ۶۸، ص ۱۳۴، ح۸).
[۶] . قال الصادق (علیه السلام): لا یجامع الرجل امرأته ولا جارینه وفی البیت صبی، فان ذلک مما یورث الزنا (همان، ح ۷).
[۷] . همان، ج ۱۴، ص ۱۷۱٫
[۸] . محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۰۱، ح ۴۷٫
[۹] . قال الصادق (علیه السلام): اذا بلغت الجاریه ست سنین فلاتقبلها والغلام لاتقبله المرأه إذا جاوز سبع سنین (علامه طبرسی،مکارم الاخلاق، ص۲۲۳).
[۱۰] . همان.
[۱۱] . امام صادق (علیه السلام) : من یصحب صاحبه السوء لایسلم (محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۶۸، باب ۷۸، ح ۱۷).
[۱۲] . امام على (علیه السلام): لا تصحب الشریر، فان طبعک یسرق من طبعه شرا وأنت لا تعلم (ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه،ج۲۰، ص ۲۷۲، ح ۱۴۷).
شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
نظر بدهید

توجه داشته باشید که آدرس ایمیل نمایش داده نمی شود.

توجه داشته باشید پس از تایید نمایش داده می شود