تربیت عاطفی چیست؟ / عوامل عاطفی تربیت فرزندان
روابط عاطفی میان والدین در خانواده، که مهم ترین نهاد تربیتی جامعه و نخستین آموزشگاه فرد شمرده می شود، اثر گذارترین عامل حرکت مطلوب فرزندان برای انتخاب سبک و شیوة زندگی اسلامی است. این مقاله به بررسی تعدادی از عوامل عاطفی تربیت فرزندان در خانواده می پردازد.
از تأثیرگذارترین عوامل حرکت مطلوب فرزندان در مسیر سبک زندگی اسلامی، خانواده و روابط عاطفی والدین است که مهمترین نهاد تربیتی جامعه و نخستین آموزشگاه فرد محسوب میشود.
مقدمه
بنابراین موفقیت والدین در پرورش فرزندانی شایسته و هماهنگ با معیارهای دینی، بستگی زیادی به چگونگی برقراری رابطه آنها با یکدیگر و با فرزندان شان دارد. از اینرو برقراری ارتباط حسنهی عاطفی- اجتماعی با دیگران یک هنر است و تمام افراد جامعه، بهویژه والدین باید برای کسب این مهارت تلاش کنند. رابطه مطلوب عاطفی مهمترین نقش را در زندگی انسان دارد. شاید هیچیک از ابعاد تجارب زندگی انسان به اندازه روابط عاطفی والدین در رشد شخصیت سالم فرزند مؤثر نباشد. ازاینرو، امام صادق علیه السلام بر این نوع روابط با فرزند تأکید دارند و میفرمایند: «إِنَ اللَّهَ لَیَرْحَمُ الْعَبْدَ؛ لِشِدَّهِ حُبِّهِ لِوَلَدِهِ» خدا والدین را به دلیل دوستداشتن و محبت به فرزند، مشمول رحمت گسترده خود میکند (کلینی، ۱۳۴۴، ج۶: ۵).
با توجه به اینکه در جهان کنونی، زندگی اخلاقی و عاطفی بشر در اثر تزلزل نظامهای ارزشی و انحلال مبانی فطری، مورد تهدید قرار گرفته و جامعه بشری با بحرانها و ستمهای گوناگون اخلاقی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مواجه شده است (یوسفیان، ۱۳۸۶: ۲۶) اهمیت بررسی عوامل تربیت – عاطفی فرزندان در خانواده که در این تحقیق هدف اصلی بوده – مضاعف میگردد.
عوامل موثر در خانواده
واژه تربیت نیزکه از نظر لغوی به معنی پرورانیدن، پروردن، آموختن، تأدیب و سیاست، ترقی و برتری و احسان و تفقد نسبت به شاگرد و دیگر زیردستان بهکار رفته است (دهخدا، ۱۳۷۳، ج۴: ۵۷۷۶) از ریشه «ربی» و «ربأ» گرفته شده است که بر برتری، رشد و علو دلالت میکند. بنابراین، تربیت عبارت است فراهمآوردن زمینه و امکانات برای رشد و شکوفایی استعدادهای و تواناییهای بالقوه انسان و هدایت آن درجهت مطلوب (میناگر، ۱۳۹۰: ۱۷).
در شکلگیری و تکوّن شخصیت و ویژگیهای عاطفی، اخلاقی و رفتاری فرزندان، دو عامل وراثت و محیط دخالت دارند. در میان عوامل محیطی، تأثیرگذارترین عامل، خانواده است و در میان عوامل خانوادگی محوریترین عامل، والدین هستند (پناهی، شریفی، ۱۳۸۸: ۱۳۹). با توجه به نقش کلیدی والدین در انتقال ارزشهای دینی و معنوی به فرزندان و اهمیت رشد شخصیت مطلوب عاطفی ایشان با محوریت فرهنگ ناب دینی، نسبت به یکدیگر و تأثیر آن بر رشد تربیت مطلوب فرزندان در ادامه به تعدادی از عوامل تربیت عاطفی فرزندان در نهاد خانواده، اشاره میشود:
الف. همسویی بینشها و باورهای مذهبی
ب. اندیشه از خود دانستن وجود فرزند
امام سجاد علیه السلام در تبیین این ویژگی عاطفی والدین و لزوم پرورش آن، از آن بهعنوان حقوق فرزند یاد کرده و میفرمایند: «وَ أمَّا حَق وَلدِکَ فَتعلم إنَّه منک و مضاف إِلیکَ فِی عَاجل الدُّنیَا بِخَیره و شَرَّه وَ إِنَّکَ مَسؤُول عَمَّا وَلّیته مِن حُسنِ الاَدَبِ وَ الدَّلَاله عَلی رَبِّه وَ المَعُونَه عَلَی طَاعَته فِیکَ وَ فِی نَفسِه فَمُثَابَ عَلی ذَلِکَ وَ مُعَاقَب»؛ حق فرزندت بر تو آن است که بدانی او از تو است و رفتار نیک و بدش در این دنیا با تو پیوند دارد و تو بهدلیل مسئولیت و ولایتی که بر او داری، موظفی که او را خوب تربیت کنی و بهجانب پروردگارش رهنمون باشی و به او کمک کنی تا در ارتباط با تو و خودش، از خداوند فرمان برد و نیز توجه داشته باش که اگر او را به شایستگی تربیت کنی، پاداش آن را خواهی یافت و چنانچه در تربیت او سهلانگاری کنی مورد عقوبت خداوند قرار خواهی گرفت (حرانی، ۱۴۰۴ق: ۱۸۹).
والدین با ایجاد ارتباط عاطفی و دوستانه مبتنی بر این حقیقت فطری انسانی، ارتباط سیستمی متعالی در شبکه اعضای خانواده برقرار میکنند و محیط عاطفی مناسبی را برای فرزندان فراهم میآورند تا توانمندیهایی که در فطرت آنها نهادینه شده است بهتدریج بروز و پرورش یافته و موجب برقراری ارتباط نیک با فرزندان، احترام و تکریم آنها، تقویت احساس ارزشمندی، رضایت، خشنودی و دیگر صفات برجسته عاطفی تربیتی در آنان شود (فقیهی، ۱۳۹۲: ۱۸۱-۱۹۰؛ ضیایی،۱۳۹۰: ۵۳).انسان بهدلیل داشتن غریزهی حب ذات، هرآنچه دوست دارد که متعلق به او است. همینامر بر اساس حکمت خداوندی موجب میشود که از خویشتن در برابر مخاطرات و تهدیدها محافظت کند. پدران و مادران به دلیل اینکه فرزندان را پارهای از وجود خویش و ثمره زندگی میدانند، بهشدت به وی احساس دلبستگی دارند و از همینرو، سخت از او محافظت میکنند. از منظر امام علی علیه السلام فرزند نه تنها پارهای از وجود آدمی، بلکه همه وجود او است. ایشان در بخشی از نامه خویش به امام حسن علیه السلام چنین میفرمایند: «و تو را دیدم که پاره تن من، بلکه همه جان منی؛ آنگونه که اگر به تو آسیبی برسد به من رسیده است و اگر مرگ به سراغ تو آید، زندگی مرا گرفته است» (سید رضی، ۱۳۸۷، نامه: ۳۱).
والدین با نشاندادن دلبستگی خود به فرزند خویش شخصیت عاطفی کودک را میپرورانند و زمینه دلبستگی کودک را به آنها فراهم میکند. این دلبستگی، روابط کودک را در جامعه بزرگ تر آینده، رقم میزند و کودک این رابطه با والدین را بعدها هم حفظ خواهد کرد تا رفتار خود را با والدین محبوبش تطبیق دهد. پس دلبستگی والدین به فرزند میتواند زمینهی لازم برای تأثیر مثبت والدین بر فرزندان را فراهم کند و فرزندان را بهسوی تطبیق رفتار خود با والدین تشویق و ترغیب کند (سپاهمنصور، شهابیزاده، خوشنویس، ۱۳۸۷: ۲۵۵). در حقیقت، این نوع علاقه طبیعی میان والدین و فرزندان از عوامل مؤثر در سبک زندگی مطلوب و مورد تأکید در آموزههای اسلامی است که میتواند زمینهساز پرورش فرهنگ و اخلاق دینی در خانواده گردد.
پ. انسان دوستی
بشر دوستی که در فطرت هر یک از پدر و مادر وجود دارد، خود از منشأهای برقراری روابط عاطفی با فرزند است. در فرهنگ قرآن برقراری ارتباط عاطفی افراد بشر با یکدیگر بهعنوان یک اصل تربیتی مورد توجه است و از اینرو، مادامی که افراد و فرزندان از انسانیت بیرون نرفتهاند، درصدد دشمنی با خدا و دین بر نیامدهاند و برای اخراج افراد دیگر از بلادشان اقدامی صورت ندادهاند، همچنان بر رابطه دوستی، حتی در سطح برّ و احسان و برخورد عدالتی تأکید میشود (ممتحنه، ۹-۸)[۱۰]. در احادیث متعدد عملیاتیساختن این میل فطری سرآمد فعالیتهای خردمندانه آدمی شمرده شده است[۱۱] ( فتال نیشابوری، ۱۳۷۵، ج۱: ۳). تمایل فطری آدمی به بشر دوستی مصادیق زیادی دارد و در عملیاتی و اجراییکردن محبت هرکسی که به فرد نزدیکتر است از شدت بیشتری برخوردار است، از جمله این محبتها، محبت والدین به فرزند است. البته محبت پرهیزکاران به هر فردی در طول محبت خدا است.
ت. محبت
محبت زن و شوهر نسبت به هم از راهکارهای اساسی در شیرینی و شادکامی زندگی زناشویی است که در تحکیم عواطف آنان نسبت به فرزندان نیز بسیار مؤثر است. این محبت بهعنوان آموزهای اخلاقی در اسلام مورد تأکید است (مروّجی طبسی،۱۳۸۳: ۶۲) خداوند در باب اهمیت این موضوع میفرماید: «وَ مِنْ ءَایَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکمُ مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُواْ إِلَیْهَا وَ جَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّهً وَ رَحْمَهً»؛ از نشانههای قدرت خداوند این است که از جنس خودتان همسرانی برایتان آفرید تا در کنار آنها آرامش یابید و در میانتان مودت و رحمت قرار داد (روم،۲۱).
بر این اساس میتوان ادعا کرد که نیرومندترین عامل دوام و رشد خانواده، محبت است و بهترین عامل برای استحکام و بقای آن، برانگیختن عواطف متقابل همسران به یکدیگر است. پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله میفرمایند: «فَأشْفِقوا عَلَیهِنَّ وَ طَیبوا قُلوبَهُنَّ حَتّی یقِفْنَ مَعَکم و لا تُکْرِهُو النِّساءَ وَ لا تَسْخُطوا بِهِنَّ»؛ با زنان مهربانی کنید و دلهایشان را به دست آورید تا با شما همراهی کنند و هرگز آنان را مجبور و خشمگین نکنید. بنابراین لازمه شادابی و نشاط روانی زن و مرد، بهویژه زن این است که خود را محبوب همسر خویش ببیند و از عشق و علاقه او بهخویش مطمئن باشد. اگر زن در مورد محبت و علاقه همسرش نسبت بهخود تردید کند، احساس درماندگی و ناتوانی عاطفی به او دست میدهد.
این مسئله چنان بر روان زن تأثیر میگذارد که علاقه او نسبت به فرزندش نیز کمتر میشود، بهعبارتی عاطفهی مادری بهشدت از عواطف شوهر نسبت به زن تأثیر میپذیرد و این خود نشانگرآن است که هرچه محبت و علاقه در روابط عاطفی والدین بیشتر برقرار باشد، فرزندانی تربیت خواهند شد که محبت را در کانون اعمال و رفتار خویش قرار دهند (حیدری، ۱۳۸۷: ۱۰۳). علاوه بر آن، محبت و بهویژه ابراز آن در همه مراحل و همدلی با فرزندان، نقش بسیار مهمی در تربیت عاطفی آنان دارد.
والدینی که با فرزندشان محبت شدید و همدلی دارند، میتوانند احساس سرخوردگی احتمالی فرزند را از نتایج توصیههای خود و چگونگی ارتباط خود با فرزندان کشف کرده و برای یافتن راه حلی که برای هر دو قابل قبول باشد، کوشش کنند. بهعبارت دیگر، والدینی که با احساسات فرزند خود همدلی میکنند مایل و قادرند که بهطور سازنده بهسمت مطلوب حرکت کنند و زمینهی ارتباط مطلوب و مؤثر با فرزندشان را فراهم کنند. امام صادق علیه السلام میفرمایند: «اِنَّ اللّهَ لَیَرحَمُ العَبدَ لِشِدَّهِ حُبِّهِ لِوَلَدِهِ»؛ بدون تردید، خداوند بر بنده خود برای شدت محبت و همدلی به فرزندش، رحم مىکند (کلینی، ۱۳۴۴، ج۶: ۵۰).
همدلی والدین تأثیر مهمی در محافظت و مراقبت از فرزند دارد؛ زیرا هنگامیکه والدین از وضعیت و شرایط فرزندشان آگاه باشند و او را درک کنند، به دقت و درجه مراقبت خود نسبت به فرزندشان در هنگام بروز چالش و آسیب میافزایند و در زندگی فردی و اجتماعی وی مهر و الفت را به ارمغان میآورند (احمدی، ۱۳۸۵: ۲۲؛ کامران، ۱۳۸۴: ۱۱۰). البته این نکته حائز اهمیت است که در ابراز محبت و تکریم شخصیت فرزند نباید راه افراط را پیمود؛ زیرا در آن صورت شخصیت فرزند در اثر زیادهروى والدین در ابزار محبتهاى نابهجا لطمه جبران ناپذیرى خواهد خورد و او از جامعه توقعات و انتظارات نابهجایى خواهد داشت.
ث. خوش رویی
پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله دربارهی ارزش و جایگاه خوشرویی میفرمایند: «أحسَنُ الناس ایماناً أحْسَنَهُمْ خُلْقاً وَ اَلطَفُهُم بِأهلِهِ وأنا ألطفُکُمْ بِأهْلی» (حرعاملی، ۱۴۱۲ق، ج۱۲: ۱۵۳) شایستهترین مردم از نظر ایمانی، خوش اخلاقترین و مهربانترین آنها با خانوادهاش است. امام باقر علیه السلام میفرمایند: «البشر الحسن و طلاقه الوجه مکسبه للمحبه و قربه من الله»؛ خوشروئی در برخورد با دیگران، مایه جلب محبت آنان و نزدیکی به خدا است (کلینی، ۱۳۴۴، ج۲: ۱۰۳).
ارتباط والدین با چهرهی گشاده رشته دوستی را با دوامتر کرده و از یکسو سبب کسب مهارتهای اجتماعی و عاطفی و از سویدیگر، سازگاری بهتر با مسائل را برای فرزندان به ارمغان میآورد و به فرموده امام صادق علیه السلام سبب افزایش عمر و بهرهمندی از نعمتها شده[۱۳](کلینی، ۱۳۴۴، ج۴: ۴۹) و نسلی منتظر و مزین به محاسن اخلاق و شخصیت مطلوب عاطفی پرورش مییابد[۱۴] (نعمانی، ۱۳۷۶: ۲۰۰). بنابراین از نتایج شکوفاسازی و پرورش توانمندیهای فطری، خوشرویی است. هر یک از والدین با اخلاق و رفتارهای خوب، ریشههای نگرشی و گرایشی حسن خلق در فرزندان را زمینهسازی میکنند.
ج. تکریم و احترام متقابل
در فرهنگسازی، تکریم و احترام در خانواده ابتدا باید میان زن و شوهر برقرار شود، به این صورت که آنان نگرش کرامتی نسبت به همدیگر داشته باشند و برای هم احترام زیادی قائل شوند و یکدیگر را ارزشمند بدانند و این ارزشمندی را به زبان آورند و آن را به نوعی ابراز کنند و به هنگام صحبت یکدیگر به سخنان هم گوش دهند و بر گفتههای همدیگر متمرکز شوند و از نگرش و حرف فراتر روند و به ارزشگذاری فعالانه و قدردانی عملی احترامآمیز تبدیل شوند (فقیهی و همکاران، ۱۳۹۲: ۷۰؛ برنشتاین، ۱۳۷۷: ۱۲۴-۱۲۵).
امام سجاد علیه السلام تکریم همسران به یکدیگر را ادای حق آنها مطرح کرده و میفرمایند: «اما حق همسر تو این است که توجه داشته باشی که خداوند او را آرامش جان، راحت باش تو و مونس، همدم و پناه تو ساخته است. تو باید باور داشته باشی که او نعمت خداوندی است برای تو و شکر این نعمت را باید بهجای آوری و با وی مباحصت و همراهی خوب داشته باشی و او را تکریم و با او با مدارا رفتار کنی …» (حرانی، ۱۴۰۴ق: ۲۶۸ ). امام سجاد علیه السلام در این بیان زن و شوهر را مصاحب و همراه یکدیگر دانسته است و در بیان دیگری برای مصاحب و همراه حقوقی را مطرح کرده است که از جمله آنها اکرام و تکریم یکدیگر است (همان، ۲۷۲). بنابراین زن و شوهر و همچنین دیگر اعضای خانواده از آن جهت که هم صحبت و رفیق هم هستند باید فرهنگ تکریم را در میان خویش حاکمیت بخشند.
امام صادق علیه السلام به احترام متقابل زن و شوهر بسیار سفارش کرده و میفرمایند: «رحم الله عبداً اَحسن فیما بینه و بین زوجته»؛ خدا رحمت کند، بندهای را که رابطه میان خود و همسرش را نیکو قرار دهد (حرعاملی، ۱۴۱۲ ق، ج ۱۴: ۱۲۴) همچنین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میفرمایند: «خَیْرُکُمْ خَیْرُکُمْ لِنِسَائِکُمْ»؛ برترین شما خیرخواهترین کس نسبت به زنان خویش است (نوری طبرسی، ۱۴۰۸ ق، ج ۱۴: ۲۵۵).
رابطهی احترامآمیز میان زوجین، در نظام تربیتی دینی نشانهها و نمودهای ویژهای دارد. شایسته است که احترام متقابل همسران نسبت به هم، افزون بر احترام قلبی در برخی رفتارهای بیرونی نیز ابراز شود. از جمله این رفتارها میتوان خواندن همسر بهنام مناسب و شایستهی شأن او را برشمرد (موسوی زنجانرودی، ۱۳۷۷: ۳۷ ؛ انصاریان، ۱۳۸۹: ۳۷۰). رفتار دیگر سلام کردن زوجین به هم (آمدی، ۱۳۷۳، ج۴: ۳۲۹ ؛ حسینی، ۱۳۸۸: ۲۶) و تشکر و قدردانی از همسر (ملکی، ۱۳۸۵: ۲۶) اشاره کرد.
فرهنگسازی تکریم و احترام متقابل در میان همسران، در پرورش این فرهنگ در میان اعضای دیگر خانواده تسری مییابد و شخصیت مطلوب عاطفی در فرزندان نیز پرورش مییابد. در اسلام جدای از توجه به اثربخشی تکریم والدین نسبت به همدیگر در تربیت مطلوب فرزند، تکریم فرزند را وظیفه همگان دانسته است. رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله ضمن دستور به اکرام فرزندان، به نقش این اکرام را در خوب تربیت کردن فرزند توجه کرده و فرموده است: «اکرموا اولادکم و احسنوا آدابهم»؛ لازم است که فرزندان خود را اکرام کنید و برخوردهای خود را با آنان نیکو کنید (کلینی، ۱۳۴۴، ج۶: ۵۰).
نویسنده : حسن نجفی