تاریخچه درماتولوژی در ایران
دوران قبل از اسلام در ایران که تنها عقاید کلی درباره طب مطرح بوده و بحث این مقاله مربوط به آن نمیشود. لیکن گفته شده است که کتب طبی چینی (۲۰۰۰ تا ۳۰۰۰ قبل از میلاد) اشاراتی به جذام، فاوس، ایکتیوز،
تاریخچه درماتولوژی در ایران
در دوران بعد از اسلام- پزشکان ایرانی و پزشکان مسلمان دیگر کشورها خدماتی به پیشبرد دانش در ماتولوژی نمودند- که به شرح زیر خلاصه میشود.
۱- یوحنابن ماسویه: اولین نوشته مربوط به جذام را به او نسبت میدهند. (کتاب فی الجذام)
۲- علیبن ربن طبری در کتاب فردوس الحکمه به پاتوژنز جذام میپردازد.
۳- ابوبکر محمد زکریای رازی (آبله، سرخک و تب یونجه یا Hay fever) را شرح داد.
۴- اهوازی (علیبن عباس مجوسی اهوازی ارجانی) در کتاب ملکی آبله، سرخک، جذام، شپش بدن، کچلی، فیلاریاز، اگزما، درماتیت سبورئیک را شرح داد که میتوان او را پدر درماتولوژی به حساب آورد.
۵- ابوعلی سینا در کتاب چهارم از پنج جلد کتاب قانون فصلی پیرامون آرایش و پیرایش دارد که در آن مطالبی درباره مو، ناخن و رنگ پوست و غیره نگاشته است و حقیقت میتوان او را پدر زیبائی شناسی دانست.
۶- ابوالقاسم خلف زهراوی برای اولین بار نشانههای عصبی جذام را شرح داد.
۷- ابن بیطار کاربرد آمی ماژوس (Ammi magus) همراه با اشعه آفتاب را در درمان ویتیلیکو مطالعه کرد و این درمان را توصیه کرد. اساس فتوشیمی درمانی نوین از مطالعات این دانشمند، سرچشمه میگیرد.
دوران معاصر
از افرادی که در دوران معاصر راجع به بیماریهای پوست پیشقدم بودهاند، میتوان به افراد زیر اشاره کرد؛ دکتر محمدحسین لقمان ادهم در سال ۱۹۰۸ پایان نامه پزشکی خود را در پاریس تحت عنوان سالک ایران نوشت؛ دکتر غلامرضا شیخ در سال ۱۹۳۵ پایاننامه پزشکی خود را در دانشکده پزشکی پاریس تحت عنوان سالک در تهران گذراند؛ دکتر محمدعلی ملکی در سال ۱۹۳۵ رساله پزشکی خود را در پاریس درباره درمان کوفت به وسیله املاح طلا گذراند.
وی در سال ۱۳۲۲ کتاب کوفت و آتشک و درمان آنها را منتشر ساخت. دکتر محمدعلی ملکی در سالهای ۱۳۲۶-۱۳۲۷ کتاب بیماریهای پوست و درمان آنها را در دو جلد منتشر ساخت؛ پس از تشکیل دانشگاه تهران دکتر ملکی به استخدام دانشگاه درآمد؛ او را به حق بایستی یکی از بنیانگذاران بخش پوست در دانشگاه تهران و ایران در دوران معاصر به حساب آورد.
تاریخچه درماتولوژی در ایران و مشرق زمین
در این متن به طور خلاصه به تاریخچه کهن و معاصر درماتولوژی ایران و مشرق اشاره خواهد شد.
بقراط ارتباطی بین آسیبشناسی عمومی و بیماریهای پوست قائل شد. وی لغتنامهی دنیای گیاهان را تهیه کرد و رابطهای بین درماتولوژی و گیاه شناسی برقرار کرد.
طبق نوشتههای موجود مرکورالیس ایتالیائی اولین کتاب کلاسیک یا با اصطلاح کتاب درسی (Text book) بیماریهای پوست را بنام Demartus Cutaneocus نوشت.
یوحنابن ماسویه (ابوزکریا یا یوحنا فرزند ماسویه) از اطباء جندی شاپور و از اواخر قرن دوم هجری شهرتی پیدا کرد و مخصوصاً نزد مأمون مقام و منزلتی داشت. اولین نوشته مربوط به جذام را به او نسبت میدهند. ۴۲ کتاب را از آثار وی ذکر کردهاند که یکی از آنها «کتاب فی الجذام» است. وفات یوحنا به سال ۲۴۳ هجری قمری (مطابق با ۸۵۷ میلادی رخ داده است. بعضی مؤلفین معتقدند که مقصود از جذام لپره ماتوزاست. در حالی که به جذام در مراحل اولیه لپرتوبرکولوز میگویند میباشد. برص بیماری است که در قرآن به طور اختصاصی به آن اشارت رفته است.
علیبن ربن طبری (تولد ۱۹۲ هجری قمری مطابق ۸۰۷/۸ میلادی) که پسر یک عالم روحانی کلیمی و به ظاهر سریانی الاصل بود. طبری از علمای بزرگ و نامدار اسلام است. بعضی از منابع، طبری را شاگرد ابنماسویه خواندهاند؛ از کتابهای معروف او کتاب فردوس الحکمه و کتاب الدین و الدوله را میتوان نام برد.
طبری در کتاب فردوس الحکمه به پاتوژنز جذام میپردازد. او جذام را نتیجه از یاد صفرای سیاه میداند و معتقد است که در اثر افزایش صفرای سیاه تعادل اخلاط بهم میخورد.
طبری بیماریهای پوستی دیگری را نیز در فردوس الحکمه شرح میدهد از جمله رجس، خارش، خنازیر، داءالفیل (که بعضی معتقدند این کلمه را نیز برای جذام بکار برد) شرح میدهد. همچنین نوشتهاند که گال Scablis و اگزما را شرح داده است.
الکندی که در قرن نهم میلادی میزیست، کتابی تحت عنوان علت جذام نوشت این کتاب از اکنون از بین رفته است.
یوحنابن سرابیون (قرن نهم میلادی۲۷۹ه) که در اوائل دولت عباسیان زندگی میکرد و به ترجمه کتب یونانی به سریانی میپردخت، یوحنابن سرابیون کتابی در علم طب نوشت اولپرلپروماتوز را به عنوان برص سیاه نام برد و معتقد بود که از اشکالات خلط ملانکولیک (مالیخولیائی) سرچشمه میگیرد.
Thabib ibn Qurvrah
در اواخر قرن نهم طبیب ابنقره (ثابت بن قره وفات ۹۰۱ میلادی به سن ۷۶ سالگی) در کتاب طبی خود جذام را بیماری مسری و ارثی میدانست.
ابوبکر محمد زکریای رازی (تولد شعبان ۲۵۱ هجری مطابق ۲۷ اوت ۸۶۵ میلادی وفات پنجم شعبان ۳۱۳ هجری مطابق ۱۵ اکتبر ۹۲۵ میلادی به روایت ابوریحان بیرونی) بزرگترین و معتبرترین دائرهالمعارف طبی به نام الحاوی را نوشته است؛ تعداد مجلدات آنرا از ۱۸ تا ۷۰ ذکر کردهاند. دکتر محمود نجمآبادی کتب و مقالات رازی را ۱۰۰ عدد ذکر کرده است. یکی دیگر از تألیفات او «کتاب الجدری و الحصبه» است. این کتاب معتبرترین یا یکی از معتبرترین آثار رازی است. در این کتاب رازی دو بیماری آبله و سرخک را برای اولین بار تشخیص افتراقی داده است. مضافاً بدانکه آبله مرغان را نیز متذکر گردیده است.
فیالزکام و النزله و امتلاء الراس و منع النزله الی الصدور الریح التی سد المنحزین و منع التنفس بهما این در حقیقت ابتدائیترین توصیف از تب یونجه است. او چکیده نظریه آلرژی به عنوان علت و سبب بیماریها را ذکر کرد.
بعداً در قرن دهم ابن ابیالساح (۹۷۰ میلاد) نوشتهجاتی درباره برص و بهق و درمان آنها نوشته که امروزه از بین رفته است.
علیبن عباس مجوسی اهوازی ارجانی (تولد ۳۱۸ یا ۳۳۸ هجری قمری وفات ۳۸۴ هجری قمری).
مهمترین توصیف از جذام در این زمان را به علیبن عباس که اروپائیان وی را هالی بن عباس (Haly ben Abbas) مینامند، نسبت میدهند. تألیف بزرگ اهوازی کتاب کامل الصناعه الطبیه الملکی یا «کتاب ملکی» است که اروپائیان آنرا royal book و Liber Regius و Almaleki و Liber totius medicinea و Le Lirre Royal et l’art Medical مینامند.
ابومنصور قمری (ابومنصور حسن بن فرح القمری) از اطباء مشهور سده چهارم هجری و در روزگار سلطنت سامانیان در بخارا و به خدمت امیر منصور سامانی به طبابت اشتغال داشت.
اولمان، او را معاصر رازی (سالهای آخر زندگی رازی) دانستهاند.
ابومنصور قمری در کتاب غنی و منی kitab gina Wal mana جذام را توصیف کرد. ابومنصور قمری استاد و معلم ابنسینا در طب بود.
ابوعلی سینا (۱۰۳۷-۹۸۰ میلادی) (۳۷۳ هجری تا ۴۲۷)
ابوعلی سینا که در جهان غرب به نام اویسنا Avicenna و به لقب امیر پزشکان شناخته شده به سال ۳۷۰هـ در بخارا متولد شد. (در افشنه نزدیک بخارا) در شرق به او القابی مانند شیخالرئیس، حجه الحق و شرف الملک دادهاند.
استادان ابنسینا، در نجوم ابوالحسن کوشیار، در الهیات اسماعیل صوفی، در فلسفه ابوعبدالله ناقلی، در طب ابومنصور حسن بن نوح القمری بود (در ۱۶ سالگی به توصیه ابوسهل عیسی بن یحیی المسیحی که از اطبای جرجان (گرگان) بود به تحصیل طب پرداخت و ابومنصور قمری را به استادی برگزید).
توصیف ابوعلی سینا از جذام در قانون گسترده است و گستردهتر از موارد مشابه در کتاب ملکی علیبن عباس است، ولی از نظر نشانهشناسی و درمان این دو کتاب (کتاب قانون و کتاب ملکی) خیلی شبیه هستند.
در کتاب قانون ابنسینا که شاید معروفترین کتاب پزشکی جهان باشد کتاب چهارم (قانون مشتمل بر ۵ کتاب است) به زیبائی شناسی اختصاص دارد فصلی پیرامون آرایش و پیرایش که در چهار گفتار به شرح زیر آمده است.
گفتار اول موی سر و میشوره سر (شامل ۱۳فصل- فصل اول مو چیست و چگونه پدید میآید؟- فصل دوم از میان رفتن مو- فصل سوم نگهداری مو- فصل چهارم موی ابرو- فصل پنجم دراز شدن مو- فصل ششم رویانزه مو).
گفتار دوم- رنگ پوست شامل سه فصل (فصل اول: بدگل شدن پوست- فصل دوم زدودن اثر زشت و سیاه بر پوست- خون مرده، کک و مک و لکه- فصل سوم بهک و برص).
گفتار سوم: انواع جوشهای پوستی شامل هشت فصل- فصل اول جوشهای پوست
فصل دوم (گری و خارش) فصل سوم حصف فصل چهارم بنات اللیل (دختران شب)
گفتار چهارم: حالات مربوط به بدن مشتمل بر چهار فصل است
فصل اول لاغری فصل دوم چاقی زیاد فصل سوم لاغر شدن فصل چهارم کژدبه در این فصل حالات مختلفی که بر ناخن پدید میآیند از قبیل لکه سفید بر ناخن- کوبیدگی ناخن- خون مردگی ناخن- کج شدن و برکنده شدن ناخنها شرح داده شده است. بعضی منابع ابنسینا را پدر علم زیبائی شناسی (عرب) نام میبرند.
مرجع دیگری (۲) که از ابنسینا به عنوان یک پزشک ایرانی نام میبرد و مینویسد که ابنسینا پمفیگوس- کهیر، پردریگو- guinea Worm توصیف شرح داده است. همچنین مینویسد که ابنسینا جذام را از الفانتیازیس تشخیص میداد.
ابوالقاسم خلفبن عباس الزهراوی (ابوالقاسم زهراوی)
که در زمان خلیفه عبدالرحمان در قرطبه به عنوان پزشک خدمت میکرد، صاحب کتاب التصریف است که یک دایره المعارف طبی- جراحی است که مشتمل بر ۳۰ قسمت (۳۰ جلدی) است. در لاتین او را Albucasis خواندهاند و همچنین عربها او را به عنوان بزرگترین جراح عرب نام میبرند(؟) ابوالقاسم خلف زهراوی برای اولین بار نشانههای عصبی جذام را شرح داد.
ابن ابی علازهر که در اروپای لاتین بنام Arenzor نامیده شده و برجستهترین و سرآمدترین پزشکان زمان خود بود. Marquis در مقاله خود در مجله بینالمللی در ماتولوژی او را صاحب التسیر فی مداوا و التدبیر میداند و مینویسد که این رساله در طب بالینی است.
گفته شده که اولین کسی است که خارش مایت (گال) را شرح داده است. و او نام Soab را برای این بیماری به کار برده است. تحقیقات بعدی نشان داد که طبری خارش مایت را در قرن دهم در رساله بقراطی شرح داده است. Arenzor جذام را شرح داد ولی مطلب تازهای به توصیف و درمان بیماری نیفزود.
ابنرشد (۱۱۲۶ میلادی ۱۱۹۵) را شاگرد (Arenzor) ذکر کردهاند.
ابوالولید محمدبن احمد بن رشد (ابنرشد)
فیلسوف، شارح و مفسر آثار ارسطو، فقیه و پزشک برجسته غرب اسلامی (اندلس) (۱۱۲۶-۱۱۹۵م) است. او در سال ۵۲۰ هـ.ق (۱۱۲۶ میلادی) در شهر قُرطُبه (Cordora) اندلس زاده شد. در لاتین بنام Averroes نامیده میشود و صاحب تألیفات متعدد در فلسفه و طب است. یکی از تألیفات او کتاب الکلیات (کلیات پزشکی) است او به این امر پی برد که انسان فقط یک مرتبه مبتلا به آبله میشود.
نجیب الدین سمرقندی (۱۲۲۲ میلادی) نویسنده کتاب الاسباب و العلامات (علل و نشانههای بیماریها) که در فارسی بنام طب الکبیر نامیده میشود. سمرقندی معتقد است که لوکودرمی وقتی که مزمن باشد کم و بیش درمانناپذیر است.
کاربرد Ammi-majus برای درمان ویتیلیگو در مصر به زمان ابن البیطار در قرن سیزدهم (میلادی) برمیگردد. ابن بیطار ابومحمد ضیاء الدین عبدالله بن احمد مالقی تولد ۵۹۳ هجری قمری ۱۱۹۷ میلادی وفات ۶۴۶ هجری قمری مطابق ۱۲۴۸ میلادی گیاه شناس و داروشناس اندلسی است. مهمترین اثر وی الجامع المفردات الادویه و الاغذیه یا جامع مفردات الادویه و الاغذیه یا الجامع فی الطب نام دارد که در واقع بزرگترین دائرهالمعارف داروشناسی بازمانده از قرون وسطی است. در این کتاب ۱۴۰۰ دارو با ۱۵۰ مأخذ ذکر شده و اگر با کتاب دوم قانون که حاوی ۸۰۰ ماده است مقایسه کرد میتوان به اهمیت آن پی برد.
این گیاه (آمی ماژوس) در کتاب مفردات و ادویه ابن بیطار تحت عنوان Astritlat نام برده میشود که این لغت به معنی غذای پرنده است.
این گیاه بوسیله جالینوس Ammi و در زمان Charlemagne به عنوان Ameum نامیده میشد.
این گیاه و میوهاش در درمان ویتیلیکو بکار میرفت. یک قبیله بربری بنام شعیب که در شمال غربی افریقا زندگی میکردند برای اولین بار سودمندی و اثر خوب داروی فوق را شناختند.
۸- مکرر
نورالدین محمد شیرازی از پزشکان مهاجر ایرانی به هند- بزرگترین پزشک ایرانی مهاجر به هند در دوران مغول تحت توجه داراشکوه (پسر بزرگ) شاه جهان قرار گرفت. نورالدین محمد شیرازی کتاب خود را به نام طب داراشکوهی نگاشت. کتاب طب داراشکوهی بیشتر بر مبنای ذخیره خوارزمشاهی سیداسمعیل جرجانی است. به نوشته سیریل الگود در این کتاب بیش از ۴۰ برگ به بیماری سیفلیس اختصاص داده شده است.
پینوشتها:
۱- بخش پوست بیمارستان رازی- دانشگاه علوم پزشکی تهران
۲- YUK SKRIPKIN and MV MILICH = Skin and Veneral Diseases-Mir Publisher 1981منابع
۱- Mavquis Leslie: Arabian Contributors to Dermatology: International Journal of Dermatology (Janvary February) 1985
PP-60-64 Vol 24(January-Febrvary) 1985
۲- Ulman Manfered Islamic Medicins
Edinburgh University Press 1978
۳- Skrippn yu K. and M.V. Milich Skmamil Veneral Diseasis PP 13-26 MIP Oubllisher Moscow-1981
۴- Salim Khun Muhammad; Islamic Medieme First Published 1986 by, Rouyttye and Kegan Paul 1986 London-Boston
۵- Tiles G. and Watlach.D Histoire De la Norologie en Dermotolgic
انتشارات دانشگاه تهران (۱۳۹۷/۲)- چاپ دوم- سال ۱۳۶۶
۷- نصر- سیدحسین- ترجمه احمد آرام سه حکیم مسلمان؛ شرکت سهامی کتابهای جیبی چاپ سوم ۱۵۴- تهران.
۸- براون- ادوارد (ادوارد براون)- تاریخ طب اسلامی؛ ترجمه مسعود رجبنیا- شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ چهارم، ۱۳۶۷- تهران.
۹- الگود- دکتر سیریل- تاریخ پزشکی ایران- ترجمه محسن جاویدان- ناشر: شرکت نسبی اقبال و شرکاء سال ۱۵۳۲- تهران.
۱۰- ملکی- دکتر محمدعلی بیماریهای پوست
۱۱- ملکی- کوفت و آتشک
۱۲- میمندی نژاد- دکتر محمدحسین- سالک- کالاآزار «لشیانیوز»
۱۳- حبیبی- دکتر مصطفی- آسیبشناسی- جلد اول
۱۴- میر- دکتر محمدتقی- پزشکان نامی پارس- چاپ اول- انتشارات دانشگاه شیراز شماره ۱ سال ۱۳۴۸
۱۵- الگود- سیریل- طب در دوره صفویه- ترجمه محسن جاویدان- ناشر- انتشارات دانشگاه تهران (شماره ۱۶۸۶) سال ۱۳۵۷ صفحه ۱۰۱-۱۰۰
۱۶- سارتون- جورج تاریخ علم ترجمه احمد آرام ناشر- مؤسسه چاپ و انتشارات امیرکبیر چاپ دوم ۱۳۴۶
۱۷- الشیخ الرئیس ابوعلی الحسین بن علی بن سینا، القانون فی الطب (المجلد الثالث) طبقه جدیده محققه: و مفهرسه مذیسله- بالحوایش و الشروح (الدکتور علی زیعور الدکتور ادوارالقش)- مؤسسه عزالدین ۱۴۰۸هـ-۱۹۸۷م.
۱۸- شیخ الرئیس ابوعلی سینا- قانون در طب کتاب پنجم ترجمه عبدالرحمن شرفکندی (ههژار) انتشارات سروش- تهران ۱۳۶۷
۱۹- موسوی بجنوردی و همکاران (گروه مؤلفین)- دائره المعارف بزرگ اسلامی- جلد سوم ناشر: مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی چاپ اول ۱۳۶۹ شمسی تهران
منبع مقاله :
گروهی از نویسندگان، (۱۳۹۴) مجموعه مقالات کنگره بین المللی تاریخ پزشکی در اسلام و ایران، چاپ دوم.